اثر والد از دیدگاه روانشناسی
اثر والد : مردم دنیا با هم فرق دارند.
لازم نیست دنیا را دیده باشیم تا بدانیم جوامع مختلف چقدر متفاوت هستند.
اقوام و قبایلی که در جنگل ها زندگی می کنند,
ساکنان قطب شمال,
کشورهای صنعتی,
نقاط گرمسیری
جوامع آزاد
و خاورمیانه
هر کدام سبک زندگی متفاوتی دارند.
این سبک های زندگی از کجا آمده اند؟
جغرافیا می تواند جواب این سوال باشد.
این که در یک سرزمین مردم مانند هم فکر می کنند,
اعتقادات
باورها
و آداب و رسومی شبیه به هم دارند.
چرا مردم یک ناحیه اینقدر شبیه هم هستند؟
چون اجداد مشترکی داشتند.
آن زمان ها که جمعیت کمتر بود و مردم در روستاهای کوچک نزدیک به هم زندگی می کردند.
اجداد آنها باورهایی یکسان داشتند,
به همین دلیل فرزندان و نسل های آینده هم همان باورها و سبک زندگی را به ارث بردند.
چیزی که ما متوجه آن نیستیم اثر والد است.
این که چقدر احکام و قوانین والد بر مغز ما اثر گذاشته است.
چقدر ما نمی توانیم از آن قوانین سرپیچی کرده,
بدون در نظر گرفتن آنها فکر کنیم.
به خاطر اثر والد است که گروه های مختلف انسان در تاریخ و جغرافیای گوناگون همدیگر را قبول نداشتند و ندارند (نمی گویم نخواهند داشت).
اثر والد می گوید اندیشه ی من حتما درست است.
چون بزرگترها اینطور گفته اند.
آموزش های سال های اول زندگی چنین اثری دارند.
آنها دنیا را در ذهن یک انسان تازه متولد شده تعریف می کنند.
چیزهایی که سال های اول زندگی می بینیم و می شنویم در مغز ما کنده کاری می شوند.
این اثر والد است. والدی که می گوید همیشه همه جا فقط این درست است.
درست در مغزمان است.
فیلتری است که انتخاب می کند چه چیزی را ببینیم و به چه چیزی چگونه فکر کنیم.
اثر والد همان چیزی است که تا امروز اجازه ی رشد و بهتر شدن را به ما نداده است.
اگر انسان ها روزی تصمیم بگیرند دست از آموزش بردارند,
چیزهای قدیمی را به نسل آینده منتقل نکنند,
همه ی انسان ها در یک نقطه از زمان خالی از باورهای ناکارامد و نامعتبر قدیمی بایستند
و از صفر شروع کنند,
می توانند دنیای جدیدی را در کنار هم شروع کنند.
خیلی دوستانه
بدون مرزها و باورهای محکم.
