میل به تجاوز در جمعیت زیادی از افراد، عموما مردان، وجود دارد. اگر این میل از حد مشخصی بیشتر شده، تبدیل به نیاز شود، احتمالا یک شخص معمولی را تبدیل به یک شخص متجاوز می کند.
برای این که ماهیت انسان و نیازهایش را بشناسیم، اختلالات روانی کمک زیادی به ما می کنند. چرا که این اختلالات زمانی مجال بروز پیدا می کنند که کنترل برداشته می شود و فرد تنها بر اساس نیارهای غیرقابل مهارش رفتار می کند.
شخص متجاوز برای این که بتواند مطابق با نیازهایش رفتار کند، نیاز به تحریف های شناختی دارد. یکی از مهم ترین باورها که عمل تجاوز را باری فرد متجاوز آسان می کند، این است :
اگر دوست نداشت اینطور لباس نمی پوشید.
این باور در زهن بسیاری از افراد وجود دارد و ما می توانیم به روشنی در فیلم و سریال ها اثر آن را مشاهده کنیم. صحنه های تجاوز، رابطه ی جنسی اجباری، خیلی مواقع تبدیل به جذاب ترین صحنه های فیلم ها می شوند، بدون این که بیننده احساس مشمئزکننده ی مورد تجاوز قرار گرفتن را در قربانی دریافت کند.
یکی دیگر از باورهای غلط که عمل تجاوز را راحت می کند این است:
او سعی در اغواگری داشت.
ظاهرش تحریک کننده بود.
این باورهای غلط یا همان ” کرم از خود درخته” به حدی در فرهنگ ما ریشه دار و پدیرفته شده است که به نظر می رسد قلم فرسایی در مورد آن بیهوده تر از آب در هاون کوبیدن باشد!
چرا که دهه هاست از تریبون های مختلف به جامعه آموزش داده شده که زن باید خود را از دسترس مرد دور نگه دارد تا به او تعرض نشود. در رابطه ی جنسی ناخواسته بین مرد و زن، هیچ مسئولیتی متوجه مرد نیست.
مرد به عنوان موجودی فاقد کنترل و تجاوز به عنوان رفتاری مردانه و طبیعی تعریف شده، زن باید ارزش خود را حفظ کرده، به هر شکل از خود در برابر مرد مراقبت کند.
قوانینی که نوشته شده اند و دستوراتی که از بالا آمده اند، همه در نهایت جامعه را به این نتیجه رسانیده اند:
و ما تاثیر این نگرش انحرافی ریشه دار را در بخش زیادی از نظرات و نوشته ها و … در فضاهای مجازی و واقعی به روشنی مشاهده می کنیم:
من نمی خواهم از متجاوز دفاع کنم ولی…
نمی شود در مورد این مساله به راحتی قضاوت کرد…
و نظرات زیادی با این مضمون:
خیلی از دختران در مورد تجاوز شلوغ کاری می کنند، آنها در واقع ناراحت نیستند و هدفشان فقط تخریب پسر است.
همه ی این نکرش ها، نظرات و ادعاها یک دلیل دارد:
افراد زیادی می توانند متجاوز را درک کرده، با او همدلی کنند. با واژه هایی عوام پسند زشتی تجاوز را کم کرده، نقش شرایط را پررنگ کنند. این افراد از تجاوز لذت می برند، بنابراین نیاز به باورهای غلطی دارند که به آنها بگوید آدم های بدی نیستند.
به این ترتیب خیلی از افراد اصرار دارند این نگرش را تثبیت کنند که تجاوز مشکل بزرگی نیست و در مورد آن اغراق شده است.
درست زمانی که جهان دارد در این زمینه روشنگری می کند و به قربانی ها می گوید که شرم و احساس گناه را کنار بگذارند و درد خود را فریاد بزنند، عده ای دستپاچه سعی می کنند در برابر این موج مقاومت کرده، اوضاع را مشابه گذشته نگه دارند.
برای کسانی که در زیر سایه ی چنین قوانین و دستوراتی رشد کرده اند، سخت است که یاد بگیرند تجاوز در هر رابطه ای می تواند اتفاق بیفتد. متجاوز همیشه غریبه نیست و شخص می تواند به پارتنر یا همسرش هم تجاوز کند.
ولی قوانین و آموزهای جامعه آنقدر قدرت دارند که می توانند به گروه های مختلف جامعه، باسواد و بی سواد، مذهبی و غیرمذهبی، متحجرانه ترین باورهای تاریخ را بقبولانند.