پرنسس بودن یک رویاست. پیراهن با آستین پفی و دامن پر چین، موهای بلند، خانه ای مجلل و پرنسی که همیشه عاشق است. این ها می تواند به شخص احساس خوشبختی دهد، هر چند که در دنیای بیرون از انیمیشن های والت دیزنی همه ی این شرایط هم زمان فراهم نمی شود.
کمتر کسی می تواند بگوید داشتن این چیزهای قشنگ را دوست ندارد، هر چقدر هم که عاقل باشد، چرا که خواسته ها و رویاهای ما ارتباط چندانی با بخش استدلال گر و منطقی مغزمان ندارند.
بنابراین ما زیبایی ها را دوست داریم، چهره، لباس، مو، خانه و هر چیزی که متعلق به ماست، اگر زیبا باشد این طور به نظر می رسد که ما خوشبخت و راضی هستیم؛ حتی اگر هم احساس رضایت درونی نداشته باشیم، معولا دیگران این را متوجه نمی شوند، چون آن ها هم احتمالا محو زندگی زیبای ما شده اند.
می شود گفت ما دلمان می خواهد همانند پرنس ها و پرنسس ها زندگی کنیم، در عین حال همه ی ما به یک اندازه بر این امر اصرار نداریم!
گاهی این رفتارها به قدری افراطی و دور از زندگی معمول هستند که رسانه ای می شوند و افراد زیادی در مورد آن ها نظر می دهند.
تولد یک انسان در یک تاریخ تولد رند اتفاق جالبی است، هر چند که از نظر عقلانی هیج مزیت خاصی ندارد. بخش های زیرین و ابتدایی تر مغز می گویند این تاریخ تولد شگفت انگیز است، در حالی که کورتکس پیشرفته می گوید تاریخ تولد انسان را عوامل مهم تری تعیین می کند.
بارداری و تولد فرزند یکی از لذت بخش ترین رویدادهای زندگی یک عاشق و معشوق است به وجود آوردن یک انسان کوچک پس از با هم یکی شدنی عاشقانه،
به خودی خود
به اندازه ی کافی
لذت بخش و راضی کننده است.
همه ی هم و غم دو انسان در این شرایط داشتن فرزندی سالم است.
زایمان های پر زرق و برق
تلاشی ناشیانه است برای نشان دادن این که ما خوشبخت هستیم،
نیاز به دیده شدن و مورد تایید قرار گرفتن.
فشار برای اثبات این که من ارزشمند هستم و همه ی ابزارهای لازم برای خوشبختی به من هدیه شده است.
افراد دارای این سبک زندگی در هر شرایطی نیاز دارند که نشان دهند از دیگران برتر بوده، همواره به دنبال اثبات این برتری با جلوه گری در مورد رویدادهای زندگی و اصرار برای نمایش آن به دیگران هستند.