تو خیابون داری راه میری، یه آقای خیلی شیک از کنارت رد میشه میرسید سر چهارراه یهو یه باد تند میزنه بنده خدا موهاش مصنوعی بوده و زلفهاش بر باد میره و ناخواسته خندهات میگیره. یا رفیقت میخواسته از فردی(کراش) دلبری کنه و یه حرکتی بزنه! که یهو سوتی میده و از خنده منفجر میشید!
یا یه آدمی که مدام واست کری میخونده و ادعا میکرده که رتبه کنکور میزنم و ال میشم و بل میشم!یهو میبینی جوابا اومد و رتبهش با شارژ ایرانسل مو نمیزنه! و تو ناخواسته تو دلت غش غش بهش میخندی! یا تو خیلی از فیلمهای کمدی خصوصا لورل هاردی که طرف یهو پاش میره رو پوست موز و..
همه مثالها که در اون درد و رنج دیگری باعث خوشحالی فرد شده رو میگن "شادن فرویده یا شادن فغویده"یا"لذت شرم آور" که شدت و ضعف هم داره و از خندیدن به پاره شدن شلوار همکلاسی تا لذت بردن از ورشکستی یه نفر تو بورس، یا تصادف کردن اون ماشین بنز S500 سواره که آخیش بلاخره یه بارم ضرر کرد.
اولین بار این کلمه آلمانی رو فردی به نام فرانسیس پاور کوب (Power Cobbe) در سال 1890 به کار گرفت و بعدها شوپنهاور اون رو به زبان انگلیسی منتقلش کرد. ساختار شادن فرویده تا حد زیادی ناشناختهست و به تازگی شروع کردن ببینن چرا اسیب دید دیگران و یا ضایع شدن دیگری باعث ترشح دوپامین مغز ما میشه!
اما از ظواهر امر پیداست که این امر جهان شمول که خیلیها درگیرشن ریشههای حسادتگونه داره و یک امر همهگیر هم به حساب میاد.
تا جایی که حتی تو یه مطالعه که مقالهش به تازگی منتشر شده؛ دیدن طرفدارهای فوتبال وقتی تیم رقیبشون یه پنالتی رو از دست میده سریعتر و بیشتر از زمانی که تیم خودشون گل میزنه میخندن و کیف میکنن.
مثل حسادت که وجود حدی از اون در همه ما طبیعیه، حد کم شادن هم از بدجنسی یا خباثت آدمها نیست،چرا که هیچ قصدی در اون وجود نداره و تو عامدانه به طرف آسیبی نزدی.