برای تویی که دلیل لبخندمی وقتی میرم تو فکرام و به ی گوشه خیره میشم :))
نمیدونم این چندمین باریه که دارم بهت فکر میکنم و این چندمین باریه که عاشقت میشم:))
همه میگن وقتی آدما بهم دیگه میرسن و وقتی وصال تناشونو بهم سفت تر از همیشه وصل میکنه دیگه برای همدیگه نامه نمینویسن...اما من دلم میخواد برات همیشه بنویسم.. میخوام این نامه ها هیچ وقت تموم نشن .. میخوام تا وقتی کنار تو موهامون رنگ دندونامون شد برات نامه بنویسم و بزارمش رو در یخچال .. جلوی کیف پولت .. کنار آینه ..
میخوام تا همیشه چشماتو وقتی میخنده ببینم "))
میخوام وقتی از تو دستام عشق جاری میشه و قلبتو لمس میکنه ، چشماتو ببینم ...
میخوام تا اون روزا برای هزارمین بار بهت بگم که چقدر کنار تو بودن قشنگه .. چقدر کنار تو زندگی کردن لذت بخشه ... میخوام بهت بگم که لابهلای تن تو چقدر حس امنیت میکنم:)) میخوام بهت بگم که قلبت ، روحت ، وجودت و همه چیت .. منو کامل میکنه ..
آخه نمیدونی چه حسی داره بین این همه آدم ِ نصفه نیمه کامل شدن :)))
میگما کاش منم برا تو نیمه باشم .. کاش بتونم آسمونت باشم آرزوهاتو بسازم .. آرومت کنم ..
کاش بتونم آرامش و عشقی که کنارت دارمو بهت برگردونم :)
نمیدونم .. کاشکی این تن ِ کوچولو پناه غصه های گندت باشه .. همونطوری که تو پناهمی🫀