محیا مرادی سرور
محیا مرادی سرور
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

شعر دست فروش

ای دل تو چرا در این جهان بی خبری

روزان و شبان در طلب سیم و زری

سرمایه تو در این جهان یک کفن است

آن هم به گمان است ببری یا نبری


پ.ن: از پیرمرد دست فروش که بساطش کنار پیاده رو پهن بود؛ یک ساق پای پشم شتر برای پدرم خریدم. به قیمت منصفانه با اشانتیون شعر و پند.

گرگ طمعحرص و طمعپیرمرددست فروشپند
محیا با ح جیمی! یک معلم که عاشق کارش است؛ میخواند و مینویسد و خیال پردازی میکند. موسس آکادمی حیات؛ زبان انگلیسی آنلاین. اینستاگرام: __hayat.academ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید