❌هشدار این مطلب ممکن است داستان فیلم را لو بدهد.
فیلم درباره زمان یک فیلم عاشقانه البته بر خلاف عاشقانه های امریکایی محوریت فردگرایی و محدود به دو فرد نیست.
این عاشقانه یک عاشقانه در سطح خانواده و زندگی خانوادگی است که کمتر در فیلمهای هالیوودی همچون داستان ازدواج یا ... دیده میشود.
حتی شروع فیلم با معرفی اعضای خانواده تیم شروع میشود.
یکی از موضوعات مهمی که فیلم قصد دارد به آن توجه کند ،این است که معیارهای انتخاب دوست دختر را بر مبنای زندگی مشترک (حداقل برای قهرمان داستان تیم) بپروراند و نه روابطی به شدت عاشقانه که بیشتر به سمت مسائل جنسی و اتاق خواب معطوف هستند بر خلاف داستانهای هالیودی که بیشتر حول محور جذابیت جنسی و زیبایی میچرخند.
و باز موضوع دیگر اینکه تیم فیلم که بسیار جوان هم هست عاشق دختری میشود و آن دختر او را نمیپذیرد و واگذار میکند به سالهای بعد.
دختر بسیار زیبا و به شدت جذاب(جنسی) است.اما تیم با اینکه قابلیت تغییر گذشته را دارد نمیتواند دختر را راضی به پذیرش خودش کند.
بعد از آن با دختری آشنا میشود که از لحاظ زیبایی در سطح معمول افراد جامعه است و به قول خودش با ریمیل و آرایش زیبا شده است.
اما رابطه این دو آن چنان عاطفی و عاشقانه پیش میرود که تیم که در تاتر عشق قدیمی اش را میبیند که اینبار راضی است و او را به خانه اش میبرد ولی در همان لحظه به خانه برمیگردد تا ببیند اگر دوست دخترش پیشنهاد ازدواجش را نپذیرد برگردد و وقتی او میپذیرد برای همیشه آن عشق قدیمی را فراموش میکند.
روابط این زوج هم آنچنان باز مثل فیلمهای هالیوودی نمایش داده نمیشود.
در جریان فیلم محوریت خانواده حرف اول را میزند و پسر که با پدرش هم بسیار دوست است و پدرش هم برعکس پدران امریکایی یک جنتلمن انگلیسی است که عاشق پسرش است.
و لحظه مرگ پدر شاید عاطفی ترین لحظات و عمق عاشقانه خانوادگی باشد.
این اولین فیلم انگلیسی نیست که به اهمیت خانواده در آن تاکید میشود و شاید در عصر ما باز خوانی آن بسیار مفید باشد.
مسائلی همچون رفت و آمدهای خانوادگی یا همچون این فیلم تلاش زیاد تیم برای نجات خواهرش یا زندگی کردن داییشان که آلزایمر دارد در کنار خانواده آنها ، به شدت بولد و مورد توجه است.
بنده فکر میکنم خانواده سرچشمه عشق است و وعشق بدون خانواده تقریبا به یک شوخی شبیه میشود.
البته عشق را با رابطه جنسی یکی ندانیم....
تمام
