ارمیا
ارمیا
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

هنر و روان

هنر با سابقه ای برابر با عمر آدمی بخش جداناپذیر از زندگی ما آدمها است.

هنر همچون یک مترجم است که وقتی در هر موضوع و زمینه ای سخنی برای گفتن باقی نمی ماند و زبان مرسوم عاجز از بیان آن موضوع و زمینه می شود ، کار را به عهده میگیرد و آن موضوع را قابل فهم میکند.

بسیاری از چیزهای دنیا قابل توصیف و قابل بیان و البته قابل وزن نیستند ، منظورم از وزن این است که کمیتی ندارند که بتوانی آن را اندازه بگیری و آن را توصیف کنی.

و البته بخش مهمی از این مقوله را احساسات و جهان غیب و یا به قول امروزی ها جهان ماورا تشکیل میدهد.

مثلا قرآن با وجود داشتن عمیق ترین مفاهیم توحیدی ، اعتقادی به صورت کاملا ماهرانه ای به صورت یک اثر عمیق هنری نازل شده است.

ترکیب آهنگین آیات قرآن با وزن و قافیه های به جا و با توجه به موضوع آیه ، هنری بدیع را به نمایش میگذارند و وقتی این آیات با یک صوت هنری دلنشین خوانده میشوند ، این اثر را منتقل میکنند.

بیهوده نیست که کافران پیامبر را به اشتباه شاعرٌ مجنون میخواندند ، چرا که قرآن حقیقتا روی دست نداشت (و ندارد) و ادیبان آن زمان این را بخوبی درک میکردند.

----

از طرفی هنر به عنوان یک ابزار مهم برای بیان و توصیف احساسات از اول پیدایش بکار گرفته میشود ، هنر و آدمی از هم جدا پذیر نیستند ، در هر حالتی آدمی چون احساساتش به نقطه ای می رسد که از بیان آن احساس عاجز می شود از هنر بهره میبرد.

وقتی شادی وجود یک شاعر را فرا میگیرد اشعاری از او سر میزند که شادی اش را هم چون کسی که می نوشیده است بیان میکند.

ماییم و شور مستی مستی و بت پرستی/زین سان که ما شدستیم از ما دگر چه آید /مولوی

و وقتی غم وجودش را فرا میگیرد آن ارتباط عارفانه خویش را در قالب «می» خواستن بیان میکند.

شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش/که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

این نمونه ای از بیان احساس با هنرِ شعر و نوشتار است.

در هر هنر از هنرهای نقاشی ، مجسمه سازی ، موسیقی ، خطاطی ، معماری و... احساسات و همه آن چیزهایی که از بیان فارغ هستند در قالب این هنرها می آیند و احساس و منظور آن فرد را به دیگران منتقل میکنند.

هنر در واقع یک زبان مشترک بین انسانهاست که بدون واسطه و مترجم دیگری میتواند منظور هنرمند را منتقل کند.

در این میان اما تلویزیون و سینما هر چند هنر محسوب می شوند ، ولی فاصله ای بسیار با هنرهای ذکر شده دارند.البته درست است که سینماگر با جلوه های ویژه و مَجاز و پرده های دروغین سعی دارد که آن احساسات را منتقل کند ، اما سینمای امروزی غرق در این جلوه های ویژه شده است و دیگر مانند هنرهای نمایشی زنده ای چون تئاتر ، بازیگر مجبور نیست واقعا گریه کند و با اندکی افکت ، گریه و خنده و هر آنچه که تصور بکنیم یا نکنیم را به نمایش بگذارد.

و البته در نقطه ای خاص سینما و رسانه های دیجیتالی از هنر بودن فاصله میگیرند و آن نقطه ای است که این ابزار صرفا برای سرگرمی و وقت گذراندن استفاده می شوند.و به قول عرفا حامل درد نیستند و سازندگان آن دچار درد بی دردی شده اند.و در واقع حاویِ چیزی که قابل بیان نباشد نیستند!

اما هنر کمک بسیار بزرگی است برای همه ما برای فائق آمدن بر بسیاری از سختی های روزگار ، برای گذراندن مرگ عزیز ، از دست دادن و یا هر تِرومایی که ما را درگیر خود کرده باشد.

عصر عاشورا اثر استاد فرشچیان
عصر عاشورا اثر استاد فرشچیان


مثلا سراسر عزاداریهایی که برای ائمه معصومین برگزار میشود پر است از مفاهیم هنری و عمیق که تسکین دهنده غم از دست دادن بزرگانی چون ائمه هستند.

البته بماند که عزاداریهای امروزی نیز همچون هنر سینما به روی سطح آمده اند و دیگر بیان احساسی که غیر قابل بیان نباشد نیستند و شامل آواهایی نا مفهموم شده اند و بیشتر افراد را به خلسه میبرد تا به درک و معرفت عمیق!

هر انسانی باید با هنر احساساتش را تخلیه کند و آنها را بروز بدهد ، نه صرفا برای ارائه برای دیگران ، بلکه همین ارائه باعث گذر کردن از قفلهای روحی و روان آدمی میشود.

شب پر ستاره ونگوگ
شب پر ستاره ونگوگ


تقریبا در تمامی ادعیه و زیارات معتبر به وفور آهنگین بودن کلام و وزن داشتن الفاظ را مشاهده میکنیم و عنصر هنر در تمامی شعائر عبادی جریان دارد.

هنرِ هنر این است که میتواند احساس و غیر قابل بیان ها را ، بیان کند. و هر آدمی باید در برنامه زندگی خود آن هنری که از درونش میجوشد را بپرورد.


قطعا یادگرفتن هنر به شکلی که امروز باب شده است ، آن اثر را ندارد ، چرا که مثلا هنر موسیقی و نقاشی امروزی نیز دچار تکنیک زدگی شده اند ، و هنرمند امروزی تکنیک می آموزد تا هنر!

نمومنه معروفه آن باب راس است که با ابزار فراوان و با تکنیک های متنوع میتواند نقاشی هایی بیافریند که هیچ احساسی در آن نباشد.

باب راس
باب راس


و موسیقی هایی که با وسایل الکترونیک و هوش مصنوعی بصورت اتوماتیک نواخته میشوند و بیشتر به درد سرگرمی میخورند...

هنر واسطه ای است که بشر با آن حرف میزند ، و هر بچه ای برای یادگیری زبان مادری اش ، از روز اول مجبور به یادگیری صرف و نحو زبان مادری اش نمیشود(تکنیک) بلکه با زندگی در کنار پدر و مادر و خانواده اش در زمانی اندک حرف زدن را می آموزد ، حرف زدنی که وقتی بخواهد تکنیک همین حرف زدن را بیاموزد باید چند سالی را وقت صرف کند.

یادگیری هنر برای کسی که هنر از درونش می آید سخت نیست ، بسیاری از خوش صداهایی که بسیار خوب میخوانند ولی هیچ تکنیکی هم نمیدانند.

https://www.aparat.com/v/k29918r


از هنر استفاده کنید ، از نقاشی برای بیان درونیات استفاده کنید ، حتی اگر چون من فقط بلد باشید یک خانه با دودکش و یک کوه بکشید!!!

منبع عکس جوگیریات
منبع عکس جوگیریات


هنرنثرقرآنموسیقینقاشی
ای خواجه برو به هر چه داری || یاری بخر و به هیچ مفروش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید