استامینو
استامینو
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

تو چنین شکر چرایی ؟

تو چنین  شکر چرایی ؟
تو چنین شکر چرایی ؟

به نام الله پاسدار حرمت خون از مابهترون و حومه

شاعر میفرماید :

تو چراغ تور سینا ... تو هزار بحر و مینا ... به جز از تو جان مبینا

تو چنین شکر چرایی؟

تو در آن دو رخ چه داری ... که فکندی از عیاری ... دوهزار بی قراری

تو چنین شکر چرایی؟

چو بدان لطیف و خنده ... همه را بکرده بنده ... ز دم تو مرده زنده

تو چنین شکر چرایی

چه صفات حسن ایزد ... عرقت به بحر ریزد ... دوهزار موج خیزد

تو چنین شکر چرایی؟

چو دو زلف توست طوقم ... زشراب توست شوقم ... بنگر که در چه ذوقم

تو چنین شکر چرایی؟

پ . ن با طعم دارچین :
شعر از مولاناست و ما بی تقصیر


پ.ن 2 با دارچین بیشتر :
سلام بر اهالی ویرگول آباد ?
اینجا کسی تحویل میگره عایا ؟!


مولاناشکردارچینویرگولویرگول آباد
همچنان می رو به پایانش مرس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید