یه بنده خدا·۱ ماه پیشمامانمو با پیمان آشنا کردم!داستان از اونجا شروع شد که کم کم داشت سر و کله خاستگارا پیدا میشد و آقا بابا به مامان خانوم گفت:ما که نمیتونیم همه جهاز رو یکجا بخریم برو و…
یه بنده خدا·۳ ماه پیشمنو ببخش عروسکمنو ببخش عروسک، اصلا یادم نمیاد کی فراموشت کردم از کی دیگه موهاتو شونه نکردم و از کی دیگه موهاتو نبافتم نمیدونم چقدر غصه خوردی و گریه کردی…