تاریخ پایان: 28 بهمن 1402
بریده کتاب
من در دوران جوانی زیاد مطالعه میکردم. غیر از کتاب‌های درسی خودمان که مطالعه میکردم و می‌خواندم، هم کتاب تاریخ، هم کتاب ادبیات، هم کتاب شعر، هم کتاب قصه و رمان می‌خواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمان‌های معروف را در دوره‌ی نوجوانی خواندم. شعر هم می‌خواندم. من در دوره‌ی نوجوانی و جوانی، با بسیاری از دیوان‌های شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم، و چون درس عربی می‌خواندم و با زبانِ عربی آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم. الان احادیثی یادم است که آن‌ها را در دوره‌ی نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم که احادیث را در آن یادداشت میکردم. احادیثی را که دیروز یا همین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمی‌ماند؛ مگر اینکه یادآوری‌ای وجود داشته باشد؛ امّا آن‌هایی را که در آن دوره خواندم، کاملاً یادم است. شماها واقعاً باید دوره‌ی نوجوانی و جوانی را قدر بدانید. هر چه امروز مطالعه کنید، برایتان می‌ماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمی‌شود.
این دوره‌ی نوجوانی، برای مطالعه کردن و یاد گرفتن، دوره‌ی خیلی خوبی است؛ واقعاً یک دوره‌ی طلایی است و با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست.
من می‌بینم با اینکه درس‌های موجود از لحاظ حجم و محتوا خیلی سنگین نیست، امّا بعضی از جوانان ما فرصتی برای خودشان نمی‌بینند که بتوانند مطالعات جنبی بکنند؛ درحالی‌که به‌نظر من جوان می‌تواند هم درس بخواند، هم مطالعه کند و هم ورزش کند.
کتابی که امروز تو کتابخونه دیدمش و برش داشتم کتاب من و کتاب بود که سخنان رهبر معظم انقلاب رو در مورد فرهنگ کتابخوانی و ترویج اون و شرایطی که باید فراهم بشه و حتی بعضاً یارانه هایی که بهتره به افرادی که کتاب میخونن توش گنجانده شده.
معمولا اکثر سخنان تو دهه های ۶۰، ۷۰ میگذره و خب من این موضوعو نمیدونستم و فکر میکردم بروز باشه. یسری از مسائلی که اشاره شده تضعیف فرهنگ کتابخونی بوده تو اون دوره ها و یا حتی کمتر بودن تعداد کتاب در موضوعات مثلا جنگ و دفاع مقدس که خب الان این موضوع تو این دوره یکم بهتر شده و به اون بدی اون موقع نیست و این روند رو به رشد رو نشون میده
من یه بخشی از کتاب رو زیاد باهاش ارتباط نگرفتم و اون نظر آقا در خصوص یسری کتاب بود (بخش پایانی)، یا حالا بی حوصله بودم یا منو جذب نکرد (اما نه همه اش)
اشارات آقا به یسری از کتاب هایی که خوندن برای من جالب بود مثلا کتاب هایی که بوی ضدانقلاب ازش بلند میشده و جالبه که من کتاب از اون نویسنده نخونده بودم ولی یه چند باری چشمم خورده بود به یکی از کتاباش (نه اون کتاب مدنظر آقا)
کتاب خوندن آقا یه موهبتیه که باید بابتش شکرگزار باشیم چرا که آدمی که کتاب میخونه و اینقدر نسبت به قضایا ذهن بازی دارن و با توجه به سنّ ایشون کمتر جایی میشه پیدا کرد.
اشارات آقا به انقلاب روسیه و جالب بودن قضیه براشون کاش بتونه به ما یه تلنگری بزنه که انقلاب خودمونو در حدی به دنیا بشناسونیم (با کتاب) که آقا لبشون به خنده باز بشه و این بشه مُهر تایید که یعنی آفرین کارت خوب بود
حقیقتا خیلی دلم میخواد یه کاری بکنم، یه نوشته‌ای، یه داستانی بنویسم که در حد و اندازه نویسنده های اونوری باشه ولی محتوای اون مربوط به خودمون باشه و این شده برام یه آرزو که هرچی جلوتر میرم انگار پررنگ تر میشه.
آهان یه نکته‌ی دیگه هم این که این کتابو سعی کنن بروز کنن، یعنی حرفایی که جدیدا آقا زده در خصوص کتابخوانی و حالا خاطره‌ای تعریف کردن که مال دهه های ۸۰، ۹۰ یا همین ۱۴۰۲ هست رو بهش ضمیمه کنن و این کتاب قطور تر بشه. چون بنظرم کتاب، کتاب خوبیه
این پست را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته‌ام.
