فاطمه سبحانی
فاطمه سبحانی
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

بررسی مقاله ­­ی « مدیریت خود » از پیتر اف. دراکر



در جهان پر هیاهوی امروز و با توجه به پیشرفت چشمگیر علم و فناوری، تعداد افراد متخصص در یک حیطه‌ی شغلی خاص افزایش قابل توجهی داشته است. این افزایش تعداد متخصصان، به نوبه‌ی خود، به دشواری روزافزون حفظ جایگاه شغلی و توسعه‌ی موقعیت کاری در بازار رقابتی فعلی دامن زده است.

علاوه بر این، تغییرات سریع در فناوری و نیازهای بازار، به معنای آن است که مهارت‌ها واطلاعات مورد نیاز برای موفقیت در یک شغل خاص نیز به سرعت در حال تغییر هستند. به همین دلیل، افرادی که به دنبال حفظ و ارتقاء موقعیت شغلی خود می ­باشند، باید به طور مداوم اطلاعات خود را به روز ­رسانی کنند و مهارت‌های جدیدی را آموزش ببینند.

در راستای مقدمه­ ی مذکور­، هدف از نگارش این مقاله این بوده است که خلاصه­ ای مفید از مقاله­ ی مدیریت خود( Manage Oneself) از پیتر اف. دراکر، یکی از تاثیرگذارترین نظریه ­پردازان حوزه­ ی مدیریت ارائه شود.

برای ایجاد زندگی سرآمد و زیست سازمانی تاثیرگذار، کار را با طرح پرسش­ های زیر از خود آغاز کنید:

  • نقاط قوت من کدامند؟

برای شناخت دقیق نقاط قوت خود، از روش «تحلیل بازخورد» استفاده کنید؛ یعنی هرگاه قصد دارید تصمیم مهمی اتخاذ کنید، نتایجی را که انتظار دارید در آینده، درنتیجه ی این تصمیم رخ دهند یادداشت کنید. چند ماه بعد از اتخاذ آن تصمیم خاص، نتایج رخ داده را با پیش‌بینی‌های قبلی خود مقایسه کنید. در آنچه می‌بینید به دنبال الگو بگردید: در ایجاد چه نتایجی مهارت داشته‌اید؟ برای به دست آوردن نتایجی که خواهان آن هستید، باید کدام توانایی‌های خود را تقویت کنید؟ کدام عادات منفی و زیانبخش برای شما به عنوان مانع عمل می کنند و باعث می‌شوند نتوانید به نتایج دلخواه دست پیدا کنید؟ نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که نباید وقت خود را برای تقویت مهارت در حوزه‌هایی که در آن قابلیت کمی دارید هدر دهید! بلکه باید بر نقاط قوت خود متمرکز شوید و برای توسعه و پیشرفت آنها تلاش کنید.

  • روش کار من چیست یا شیوه یادگیری من به چه صورت است؟

بررسی کنید که در بین شیوه‌های مختلف، با به کارگیری کدام شیوه عملکرد بهتری دارید؟ آیا با خواندن اطلاعات می‌توانید آنها را بهتر پردازش کنید یا با شنیدن بحث دیگران در مورد آن اطلاعات؟ آیا با دیگران بهتر کار می‌کنید یا به تنهایی؟ آیا تصمیم گیرنده خوبی هستید یا در مشاوره دادن به دیگران درباره موضوعات مهم خوب عمل می‌کنید؟ آیا هنگامی که اوضاع تنش آفرین است، با عملکرد فوق العاده‌تان همه را شگفت زده می کنید یا زمانی که شرایط کاملاً قابل پیش بینی است، به طرز مطلوب تری عمل می کنید؟ در نتیجه، دومین چیزی که باید در مورد شخص خودتان متوجه شوید این است که چگونه و از چه طریقی یادگیری عمیق تری خواهید داشت؛

  • ارزش‌های من کدامند؟

ارزش‌های بنیادی به اصول و اعتقادات اساسی اشاره دارند که رفتارهای ما را شکل می دهند. این ارزش‌ها معمولاً ثابت و پایدار هستند و به عنوان راهنما برای تعیین اهداف، اولویت‌ها و نحوه تعامل با دیگران عمل می‌کنند.

‌ارزش های اخلاقی شما چه هستند؟ مهم‌ترین مسئولیت‌های خود را در دنبال کردن زندگی ارزشمند و اخلاقی چه چیزهایی می‌دانید؟ آیا ارزش‌های اخلاقی سازمان با ارزش‌های اخلاقی شما سازگاری دارد؟ اگر پاسخ این سوال منفی است، احتمالاً کار حرفه‌ای شما با سرخوردگی، ناکارآمدی و عملکرد ضعیف همراه خواهد شد. درنهایت این ارزش ها هستند که ملاک نهایی تصمیمات ما قرار می گیرند.

  • به کجا تعلق دارم و نقش من چیست؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید اکثر افراد حتی تا زمانی که به اواسط دهه ی بیست زندگی خود رسیده اند، به درستی نمی دانند تمایل دارند در چه جایگاه شغلی ای قرار بگیرند؛ مسیر زمانی برای این افراد شفاف خواهد شد که نقاط قوت، سبک کار ترجیحی و ارزش‌های خود را در نظر بگیرند، سپس بررسی کنند بر اساس این ویژگی‌ها در کدام نوع محیط کار می توانند بهترین عملکرد را داشته باشند؛ کامل ترین تناسب بین ویژگی‌های خود و محیط کار را پیدا کنید و آنگاه خود را از یک کارمند صرفاً قابل قبول به یک ستاره تبدیل کنید! اینکه انسان بداند در چه چارچوبی عملکرد بهتری خواهد داشت و بر اساس همین شناخت از فرصت ها استفاده کند، می تواند او را از یک فرد سخت کوش اما عادی، به یک نیروی برجسته تبدیل کند.

  • چه سهمی می‌توانم در کار شرکت داشته باشم ؟

در گذشته کمپانی‌ها به کارکنانشان سهمی را که باید در کار شرکت داشته باشند یادآور می‌شدند اما شما امروزه انتخاب‌های متعددی دارید؛ برای اینکه ببینید چگونه می‌توانید به بهترین نحو عملکرد سازمانتان را بهبود ببخشید، نخست اقتضای وضعیت را بسنجید! بررسی کنید که بر اساس نقاط قوت، سبک کار و ارزش‌هایتان چگونه می‌توانید بیشترین سهم را در تلاش‌ها و توسعه ی سازمان داشته باشید.

  • سخن آخر

در جهان امروز که کارکنان عمر طولانی تری از سازمان ها دارند و همچنین قادر نیستند برای تمامی طول زندگی کاری خود در یک سازمان ثابت فعالیت کنند، اهمیت و نیاز به مدیریت خود بیش از هر زمان دیگری به چشم می خورد؛ بنابراین هریک از ما باید مدیرعامل خودمان باشیم، یعنی بر اساس ترکیبی از نقاط قوت و خودشناسی عمل کنیم و جایگاهمان را در جهان کار به دست آوریم. در اینصورت قادر خواهیم بود در طول زندگی کاری خود، سرآمد، متعهد و ثمربخش باشیم.




جایگاه شغلیمحیط کاردیجیتال مارکتینگ پله به پلهپله به پلهمدیریت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید