فاطمه سخاوت
فاطمه سخاوت
خواندن ۹ دقیقه·۲ ماه پیش

دومین نمایشگاه کار دانشگاه تهران از نگاه یک محتواپیشه جویای کار

غرفه برتر نمایشگاه از نگاه من
غرفه برتر نمایشگاه از نگاه من


خبر برگزاری نمایشگاه کار در دانشگاه تهران، برای من مصادف بود با اولین سالگرد فارغ‌التحصیلی‌ام از این دانشگاه. در این یک سال تلاش کرده بودم تا مسیر شغلی خودم را پیدا کنم و مهارت‌های تکمیلی لازم برای آن را کم‌کم یادبگیرم. همچنین در قالب کارهایی که به صورت پروژه‌ای انجام دادم، سعی کردم تا آموخته‌هایم را در عمل هم به کار بگیرم.

در این نوشته، تجربه خودم از حضور در این نمایشگاه، آنچه دیدم و یادگرفتم و در نهایت انتخاب شخصی‌ام برای غرفه برتر را با شما به اشتراک می‌گذارم.


شروع ماجرا

مثل هر جوان جویای کار، این سوال که آیا در حال حاضر، به قدر کافی برای ورود به بازار کار آماده و کاربلد هستم یا نه، گریبانگیرم بود؛ اما تصمیم گرفتم توانمندی‌ها و موفقیت‌های این مدتم را به خودم یادآور شوم و با یک خداحافظی، خودم و کمالگرایی را خوشحال کنم! این شد که راهی دومین نمایشگاه کار دانشگاه تهران شدم.

این اولین تجربه من از حضور در نمایشگاه کار بود و تصور زیادی نداشتم که آنجا دقیقا چه خبر است. فقط می‌دانستم که وقتی اسمش نمایشگاه کار است لابد بدیهی‌ترین کارش، باید کمک به پیداکردن کار باشد! به نظرم رسید که شاید من به‌عنوان یک تازه‌وارد دقیقا ندانم که باید از کجا شروع کنم ولی احتمالا آنجا دستم می‌آید که شرکت‌های مختلف چه می‌کنند و شرایط جذب نیرویشان به چه صورت است.


تجربه اولین مواجهه و بازدید از اولین غرقه نمایشگاه کار

در بدو ورود، با غرفه بزرگ گلرنگ مواجه شدم؛ چیزی شبیه به مغازه‌های چند دهنه بازار اما با ظاهری نوین. به‌عنوان کسی که حتی مطمئن نیست که در زندگی‌اش از محصولات گلرنگ استفاده کرده یا نه، نمی‌دانستم باید چطور شروع کنم. رفتم جلو و ضمن گفتن سلام و خدا قوت و حفظ لبخندی که سعی می‌کردم گرم باشد، به یکی از غرفه‌دارهای آنجا گفتم: "ببخشید می‌خواستم بیشتر با برند شما آشنا بشم و اینکه شرایط جذب نیروی شما به چه صورته؟"

خانم غرفه‌دار در دو سه جمله هلدینگ گلرنگ و شرکت‌های زیرمجموعه‌اش را معرفی کرد و در حالی که کارتی را به طرف من می‌گرفت گفت: "این کیوآرکد رو اسکن کنین. از این طریق می‌تونین رزومه‌تون رو برای ما ارسال کنین."

تشکر کردم و رفتم. با خودم گفتم: "خب خوبه. همین که می‌شه برم خونه و سر فرصت اقدام کنم چیز خوبیه."

نمایی از غرفه گلرنگ
نمایی از غرفه گلرنگ


بعد از غرفه اول حس کردم انگار خود غرفه‌دارها هم می‌دانند که قرار نیست از اینجا و از بین این به قول معروف بچه بوچه‌ها نیرویی جذب کنند؛ اما مامورند که خونگرم و مهربان باشند و حفظ ظاهر کنند. شاید هم این فقط تصورات من بود و در عمل، غرفه‌ها از بین همین دانشجوها یا تازه‌فارغ‌التحصیل‌ها هم نیرو جذب کنند.


نمایی کلی از نمایشگاه کار
غرفه‌های نمایشگاه در دو دسته کلی طبقه‌بندی می‌شدند. دسته اول، غرفه‌هایی که برای برندهای معروف و بزرگ بودند و دکور و طراحی خاصی داشتند. دسته دوم، غرفه‌های متعلق به کسب‌وکارهای نوپا بودند و آدم را به یاد غرفه‌های نمایشگاه کتاب می‌انداختند. بالتبع جذابیت ظاهری غرفه‌های دکوردار، تاثیر بسزایی روی جذب بازدیدکننده داشت. اما من به دیگر غرفه‌ها هم سری زدم تا خدایی نکرده امتیاز هیچ مرحله‌ای از نمایشگاه را از دست نداده باشم!

یکی از غرفه‌های ساده و کوچک نمایشگاه
یکی از غرفه‌های ساده و کوچک نمایشگاه


در بازدید از هر غرفه، چه برندهای بزرگ و چه کوچک، یا خودم به‌عنوان بازدیدکننده، از برند و حوزه‌های جذب همکارانش می‌پرسیدم یا غرفه‌دارها با برخورد گرمشان حق میزبانی را ادا می‌کردند. در حالت دوم، غرفه‌دار ضمن خوشامدگویی، رشته تحصیلی من یا هر مراجع دیگری را می‌پرسید تا بتواند براساس رشته و مهارت‌هایمان، توضیحاتش را بهینه کند.

چیزی که این وسط گاهی آزارم می‌داد این بود که چرا توجه افراد فقط به رشته تحصیلی است و وقتی می‌گویم رشته تحصیلی‌ام با حوزه کاری‌ام متفاوت است، جا می‌خورند.
از غرفه‌های کوچک‌تر نمایشگاه، محتوای قابل عرضی ندارم و خبر خاصی هم آنجا نبود. جز یک مورد که
مسئول آن برخورد بسیار گرمی داشت و وقتی از تفاوت رشته تحصیلی با حوزه کاری‌ام گفتم، خانم غرفه‌دار با خوشحالی گفت: "چه خوب! یه نیرو برای بازاریابی و محتوا پیدا کردم!"
الحق که ذوق او من را هم به وجد آورد و یک صدایی ته وجودم گفت: "چرا که نه! شاید جرقه کاری بعدی
همین جا بخوره!"

غرفه کوچک و خوش‌برخورد نمایشگاه
غرفه کوچک و خوش‌برخورد نمایشگاه


گیمیفیکیشن، بارزترین وجه اشتراک غرفه‌های بزرگ در نمایشگاه کار
درست است که بازی‌وارسازی کمک خوبی در جذب بازدیدکننده به غرفه می‌کرد؛ اما به نظرم همه جا هم
اثربخش نبود. گاهی بازی به نظر طراحش جذاب بود ولی مخاطب به سراغش نمی‌رفت و هر از گاهی خود
غرفه‌دارها مشغولش می‌شدند تا بازی یک گوشه بیکار نیفتاده باشد؛ مثلا بازی دوز در یکی از غرفه‌ها که اهداف برند را روی مهره‌های دوز نوشته بود. اما کسی طرفش نمی‌رفت!

دوز با طرح اهداف سازمان
دوز با طرح اهداف سازمان


گاهی هم بازی‌ها صرفا کنجکاوی مخاطب را قلقلک می‌دادند تا به غرفه سری بزند؛ اما وقتی به غرفه می‌رسید، او را به مرحله به قول ما محتوایی‌ها لید جنریشن نمی‌رساند. یعنی مراجع صرفا بازی می‌کرد؛ نه فرمی پرمی‌کرد و نه حتی یادبودی می‌گرفت که شاید در آینده از روی کیوآرکد آن، مشخصات و رزومه‌اش را برای شرکت بفرستد!

بعضی برندها هم تلاش کرده بودند تا با طراحی بازی، چشم‌اندازشان را به مخاطب معرفی کنند؛ مثل گلرنگ
که در توضیح اتاق فرار غرفه‌اش، خود را یکی از 500 شرکت برتر جهان در سال 1411 معرفی کرده و معمایی بر مبنای همین موضوع طراحی کرده بود. من به چشم دیدم که مراجعان جوان‌تر این غرفه که به نظر می‌آمد دانشجویان ترم‌های ابتدایی یا میانی لیسانس باشند، حاضر بودند حتی تا 3 ساعت صبر کنند اما نوبت به آن‌ها برسد که از امکان رفتن به یک اتاق فرار رایگان همراه با دوستانشان لذت ببرند.
اما آیا بهره‌بردن از این عنصر، کمکی به یک مخاطب جویای کار هم می‌کرد؟ پاسخ برای من که خیر بود.
چیزی که من از غرفه نام‌آشنای گلرنگ انتظار داشتم، تعاملی کارآمدتر با جوانی بود که دغدغه‌اش پیداکردن
کار است؛ نه برندسازی در ذهن جوانی که هنوز با ورود به بازار کار و مجموعه بزرگی مثل گلرنگ فاصله جدی دارد.

صف انتظار برای اتاق فرار
صف انتظار برای اتاق فرار



نوآوری در استفاده از عینک VR، حوزه قدرت‌نمایی غرفه برند مکرر
در مجموع سه غرفه از تکنولوژی واقعیت مجازی و عینک VR استفاده کرده بودند. یکی عینکش برای
مشاهده تست محصول بود؛ اما یک خط درمیان کار نمی‌کرد. دومی با عینک VRاش کارخانه و خط تولید
محصولات برندش را نشان می‌داد. سومی که از همه جالب‌تر است، متعلق به غرفه شرکت مواد مهندسی مکرر بود که در اقدامی نو و بسیار خالقانه، امکان مصاحبه استخدامی بر اساس شایستگی‌های فردی را با استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی فراهم کرده بود.
یعنی فرد با گذاشتن عینک بر صورتش، وارد یک جلسه واقعیت مجازی می‌شد که در آن مصاحبه‌کننده‌ای از او سوال می‌پرسید و فرد با فشردن دسته مخصوصی که در دست داشت، پاسخش به هر سوال را ضبط می‌کرد. در نهایت پس از پایان سوالات نیز نتیجه تحلیل روانشناختی شایستگی‌های فرد به صورت یک گزارش به او تحویل داده می‌شد.
از نگاه من به‌عنوان کارجو، امکان تجربه یک مصاحبه استخدامی و سنجیدن شایستگی‌های فردی‌ام، آن هم بدون اینکه اضطراب واقعی بودن مصاحبه و فکر و خیال از دست رفتن کار فرضی را داشته باشم، یکی از همان چیزهایی بود که در نمایشگاه کار به دنبالش بودم.

تجربه من در مصاحبه استخدامی با VR
تجربه من در مصاحبه استخدامی با VR


رویکرد متفاوت مکرر برای جذب مخاطب
علاوه‌بر تجربه مصاحبه با VR، که تبلیغ آن را پیش از شروع نمایشگاه هم در فضای مجازی دیده بودم،
شرکت مواد مهندسی مکرر ایده‌پردازی‌های خوب دیگری هم داشت که باعث شد آن را بهترین غرفه دومین نمایشگاه کار دانشگاه تهران بدانم. در ادامه این دلایل را بیشتر توضیح خواهم داد.

۱. داشتن شعاری متناسب با مضمون و هدف نمایشگاه
"کیمیاگر آینده باش" شعار حساب‌شده‌ای است که مکرر برای حضور در این نمایشگاه انتخاب کرده بود.
می‌گویم حساب‌شده چون با استفاده از لفظ کیمیاگر، حس و حال برند که شرکت مواد مهندسی است را
به‌خوبی منتقل می‌کرد. از طرف دیگر حس باورداشتن به نیروهای جوان و حساب‌کردن روی توانایی‌هایشان را هم به مخاطب می‌رساند؛ چیزی که باعث افزایش اعتماد به نفس و حال خوب بازدیدکننده غرفه می‌شد. در عین حال صمیمیت لحن شعار، صمیمیت بیشتری بین مراجع و غرفه‌دارها ایجاد می‌کرد.

شعار حساب‌شده مکرر در نمایی از این غرفه
شعار حساب‌شده مکرر در نمایی از این غرفه


۲. فراهم‌کردن امکان ساخت محصول واقعی در نمایشگاه

شاید بازی و بازی‌وارسازی ایده خوبی برای جذب مخاطب باشد؛ اما امکان تجربه ساختنِ چیزی و رسیدن به محصول، قطعا تجربه‌ای دوست‌داشتنی‌تر برای افراد جویای کاری است که به نمایشگاه کار آمده‌اند. مکرر مواد اولیه برای ساخت یکی از محصولاتش به نام فوم چوب را به همراه دستکش، ظرف، همزن، و قالب روی میز میزبانی غرفه چیده بود و از بازدیدکننده‌ها دعوت می‌کرد تا خودشان ساختن فوم چوب را تجربه کنند.
در این تجربه بازدیدکننده با گذشت حدود ده دقیقه، به یک قاب کوچک از جنس فوم چوب می‌رسید که خودش آن را ساخته و می‌توانست با خود به خانه ببرد. از طرف دیگر، همراه شدن در پروسه ساخت، فضایی را ایجاد می‌کرد تا افراد بتوانند سوالات خود درباره شرکت مکرر و محصولاتش را با غرفه‌دارها مطرح کنند و بیشتر با این برند آشنا شوند.

بازدیدکننده‌های مکرر در حال ساخت محصول
بازدیدکننده‌های مکرر در حال ساخت محصول


۳. طراحی حساب‌شده و معنادار دکور

در طراحی غرفه مکرر از عنصر دایره و صمیمیتی که نسبت به اشکال زاویه‌دار ایجاد می‌کند، به خوبی
استفاده شده بود. در پیرامون غرفه، از یک سمت، دو فضای دایره‌ای شیشه‌دار برای برگزاری مصاحبه VR و
میزبانی از بازدیدکننده‌های ویژه غرفه وجود داشت. از سمت دیگر نیز میز ساخت فوم چوب که در دو سمت آن مانیتورهایی برای گیمیفیکیشن تعبیه شده بود، قرار داشت.

غرفه مکرر از نمای بخش VR
غرفه مکرر از نمای بخش VR


وقتی بازدیدکننده از طریق ساخت محصول یا بازی‌کردن، با غرفه مکرر ارتباط برقرار می‌کرد، برای آشنایی بیشتر با مجموعه و پرکردن فرم همکاری وارد بخش داخلی غرفه می‌شد. در این بخش میزی دایره‌ای شکل وجود داشت که در یک سمت آن، یعنی قلب و مرکز غرفه، تیم مکرر برای تعامل و پاسخگویی به مراجعان حضور داشتند و در سمت بیرونی‌تر، مراجعان می‌توانستند روی صندلی‌هایی راحت بنشینند و فرم درخواست همکاری را پر کنند.

بازدیدکننده‌های مکرر در حال پرکردن فرم همکاری
بازدیدکننده‌های مکرر در حال پرکردن فرم همکاری


این طراحی دقیقا برعکس طراحی متداول دیگر غرفه‌ها بود که در بیرونی‌ترین بخش غرفه، پیش از آنکه مخاطب جذب یک برند و محتوای غرفه شود، برای پرکردن فرم همکاری، با غرفه‌دار مواجه می‌شد و شاید اصلا دلیلی برای وارد شدن به غرفه و درگیر شدن در گیمیفیکیشن یا دیگر المان‌های جذابیت غرفه پیدا نمی‌کرد.

شما می‌توانید برای آشنایی بیشتر با شرکت مواد مهندسی مکرر به سایت این مجموعه به نشانی

https://mokarrargroup.com/

مراجعه کنید.

کلام پایانی
بعد از حضور در نمایشگاه تازه فهمیدم که نمایشگاه کار، محل قدرت‌نمایی بخش منابع انسانی
شرکت‌هاست و آن‌هایی عملکرد بهتری خواهند داشت که سرپرست و تیم منابع انسانی قوی‌تری داشته باشند.

مسیری که چنین تیم‌هایی به عنوان سفر بازدیدکننده غرفه طراحی می‌کنند، اثربخشی بیشتری دارد که نه تنها در جذب مقطعی مخاطب، بلکه در برندینگ شرکت نیز بسیار موثر است؛ مسیری شامل چیدمان غرفه، رفتار کادر غرفه و پیامی که قرار است غرفه با عملکردش به مخاطب برساند.
در پایان دوست دارم مهم‌ترین یافته‌ام از حضور در دومین نمایشگاه کار دانشگاه تهران را با شما به اشتراک بگذارم. این که در این نمایشگاه، پیداکردن کار بهانه است و اصل رفتن، به نتیجه رسیدن است. یعنی همین که به آنجا بروید و با آدم‌ها و برندهای مختلف آشنا شوید، درس‌های زیادی برایتان دارد؛ حتی اگر بعد از ماه‌ها، همچنان کسی فرم‌هایی که پر کرده‌اید را پیگیری نکند!

نمایشگاه کاردانشگاه تهرانمنابع انسانیجویای کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید