ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه اسبسلی
فاطمه اسبسلی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

ساز عاشق


در کنج دیواری از دنیا، پیرمردی سازی در دست گرفته، سازی که فقط دیوار های خاکستری رنگ شنوای صدایش هستند، دیوارهایی که صدای سازهایی را شنیده اند از رنگ شادی که در پشت پرده شان غمی پنهان بود. اما اینبار فرق داشت؛ پیرمرد گیتاری قدیمی در دست گرفته بود و با هر نتی که مینواخت، غمی بر محیط سنگینی میکرد، غمی که پس از سالها از یادها پاک نشده بود و همانند سایه ای او را همراهی میکرد. سایه ای از جنس خاطره جوانی، از جنس عشق، اما اکنون از آن عشق فقط ساز و موسیقی اش باقی مانده است.

#فاطمه_اسبسلی

دلنوشته کوتاهعاشقانهعکسنوشته
و به رقص قلم روی کاغذ بی جان مینگرم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید