فواد مثبت
فواد مثبت
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

چرا باید مستند Grizzly Man را ببینید؟


چرا ما آدم ها موجوداتی زبان نفهم و همچنین وحشتناک هستیم؟! و چرا هر روز بیشتر این گونه می‌شویم؟
چرا ما آدم ها موجوداتی زبان نفهم و همچنین وحشتناک هستیم؟! و چرا هر روز بیشتر این گونه می‌شویم؟



بسم الله.

یک آقایی بوده چند سال پیش به نام تیموتی تردول، که گویا خیلی هم عاشق خرس های گریزلی بوده و سعی می‌کرده ازشون محافظت کنه و اصلا با یک وضع عجیبی، تنهایی و بدون هیچ پشتیبانی مالی سال ها پیش اون ها زندگی می‌کنه و از این زندگی اش فیلم های کوتاه می‌گیره و حتی کمی هم معروف میشه.

اما بالاخره یک روز یک عدد خرس گریزلی ایشون رو تکه پاره می‌کنه و می‌خوره!

چرا لو دادم داستان رو؟

چون خودتون هم توی ۵ دقیقه اول دیدن این مستند به نتیجه پایان زندگی تیموتی پی می‌برید و این اصلا مهم نیست!


داستان این مستند چیزی بسیار بیشتر از این حرف هاست! یعنی به نظرم تنها چیزی که در این مستند اهمیت ندارد مرگ تیموتی است!

گریزلی من درباره این است که چه می‌شود که ما آدم ها فقط برای محدود ویژگی ها و علایقی که مطابق سلیقه مان باشد ارزش قائل هستیم!

درباره اینکه تنها کسانی را به درون جامعه خود می‌پذیریم که قبول می‌کنند که با معیار های ساختگی ما زندگی کنند و اگر هم کسی آن را قبول نکرد، باید از خودمان طردش کنیم و خیلی وقت ها اصلا فکری به سرنوشت این آدم نخواهیم کرد!


تیموتی چنین آدمی بود!

سال های پشت سر هم از طرف ما آدم ها طرد شده بود،‌ نمی‌توانست با کسی ارتباط برقرار کند و همین شد که به مرور از ما ذره ذره دل کند و خودش را در طبیعت و در کنار روباه ها و خرس ها پیدا کرد.


خود کارگردان مستند هم انصافا عجیب تردستی می‌کند، ابتدا نشان می‌دهد که تیموتی، همان طور که همه مردم فکر می‌کردند، آدمی عجیب و حتی ناقص العقل بوده و حقش بوده که برود در طبیعتی دور از جامعه ما زندگی کند!

اما به مرور نشان می‌دهد که نه تنها از خیلی از ما استعدادی بیشتر داشته ( بعضی سکانس هایی که تیموتی از خودش گرفته باورنکردنی اند! می توانید آن سکانس ها را در کنار لحظاتی مثل بازی دیکاپریو در فیلم جانگو - یا بازی دی لوئیس در خون به پا خواهد شد بگذارید! در این حد یعنی !)

بلکه چیزهایی از زندگی درک کرده که شاید خیلی از ما که هر روز اعتماد به نفس بیشتری به خودمان پیدا می‌کنیم، هیچ وقت موفق به درک آن‌ها نشویم!


اشکال تیموتی این بوده که احتمالا یکی از مهربان ترین قلب های دنیا را داشته و نمی‌توانسته مانند ما زورگو و چند لایه شود! به همین دلیل از طرف مردم و حتی پدر و مادرش هم طرد می‌شود به سمت زندگی در کنار خرس ها .


لحظاتی در این مستند وجود دارند که هیچ وقت نمی‌توانید فراموش‌شان کنید.

برای مثال زمانی که بعد از درگیری دو خرس گریزلی سر جفت یابی، تیموتی می‌رود و با خرس بازنده همدردی می‌کند و از این می‌گوید که او هم مانند آن خرس هیچ وقت نتوانسته دختری را برای خودش پیدا کند و همیشه بازنده بوده.

یا لحظه ای که تیموتی در چادرش نشسته و صدها بد و بیراه راهی خدا می‌کند که چرا باران نمی‌باراند!

لحظه ای که دنبال بچه روباه می دود، انگار که دارد دنبال پسر خاله اش می دود نه یک حیوان!

زمانی که بدن بی جان یک بچه خرس را پیدا می‌کند و شروع می‌کند یه ناسزا گفتن به مگس های دور جسد آن خرس!

زمانی که تصمیم می‌گیرد علیه دولت امریکا ایستادگی کند!

یا سکانسی که تیموتی از خودش در حدود یک ساعت قبل از مرگش، و در کنار خرسی که قاتلش خواهد شد گرفته و حرف های عجیبی می زند!


این مستند باعث می‌شود تا مدت ها با خودمان، به معانی مختلفی که برای زندگی از خودمان درآورده ایم و خیلی چیز های دیگر جدی فکر کنیم...





با خودم فکر می‌کنم (و بلند بلند اینجا می‌نویسم) که آیا من، واقعا تا به حال کسی را نکشته ام؟

یا در کمترین حالت، چقدر به بهناه های مختلف مانند لهجه ، نژاد، مارک کفش و هزار چیز مسخره و مسخره تر دیگر دیگران را حداقل در ذهنم کوبیده ام، بدون اینکه حتی لحظه ای به عواقبش فکر کنم؟


اگر کسی با معیار های من آدم نرمالی نبود ( بخوانید Freak) دلیل می‌شود جوری با او رفتار کنم که مجبور به اطاعت از قوانین ذهنی و حتی من درآوردی من شود؟



گاهی خسارات این فشار ها باور نکردنی اند،‌درست مانند همین گریزلی من!

این مستند،‌ باورنکردنی است!


پ.ن.۲: موسیقی آخر این فیلم هم یکی از موسیقی هایی خواهد بود که در زندگی تان همیشه به یادش خواهید ماند.

شعر و فضایش فوق العاده و مخصوص زمانی است که می‌خواهیم کمی از دنیای پر سر و صدای امروز فاصله بگیریم.


پ.ن.۲: خود اهالی آن دهکده در آلاسکا که از تیموتی خاطره نقل می‌کردند هم عجیب هستند! آدم هایی که انگار یک تخته شان کم است! آدم هایی که انقدر صادق هستند که انگار دارند نقش بازی می‌کنند! آدم هایی که پذیرای تیموتی بودند و تیموتی هم آن ها را دوست داشت! آدم هایی که انگار آن‌ها هم از جامعه ما طرد شده بودند...


مستندجامعه شناسیکتابروان شناسینقد
درباره خطر انقراض و همچنین تصعیدگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید