تو گذشته خیلی رنج کشیدم به خصوص سال گذشته یکی از بدترین سال های زندگیم بود اما میخوام سال جدید رو بترکونم. برنامه های کلیم رو برای نسخه جدیدم در سال آینده با شما هم به اشتراک میذارم شاید براتون مفید بود یا شاید کسی پیشنهادی داشت!
اهمیت ندادن دیگران به من و گفتن «نه» به درخواست های من باعث میشد خیلی ناراحت بشم تا اینکه فهمیدم از مشکل پایین بودن عزت نفس رنج میبرم :) تصمیم گرفتم عزت نفسم رو افزایش بدم. توی سایت متمم یه دوره عزت نفس پیدا کردم و شروع به مطالعه اش کردم. خدارو شکر خیلی کمکم کرد.
الان دلم برای نسخه قبلی خودم میسوزه که چقدر بی خودی ناراحت میشد اما نسخه الان من اون نسخه گذشته ام رو هم به رسمیت میشناسه یعنی من میدونم که در گذشته کارم درست نبوده اما به هر کاری که کردم احترام میذارم و براش ارزش قائلم چون بهترین کاری که میتونستم اون موقع انجام بدم رو انجام داده ام.
میخوام امسال بیشتر ورزش کنم، بیشتر کتاب بخونم، بیشتر موسیقی گوش بدم، تمرین های گیتارم رو با جدیت بیشتری ادامه بدم و از همه مهم تر میخوام بیشتر خوش بگذرونم.
من دو تا دوچرخه دارم. هر دو شون هم متاسفانه دارن خاک میخورند. امسال میخوام یه باربند دوچرخه بخرم و هر دو تا دوچرخه هام رو درست کنم و با ماشین بزنم به دل طبیعت و اونجا دوچرخه سواری کنم. یکی از دوچرخه ها رو هم نگه میدارم برای هرکسی که پایه باشه باهام بیاد. :))
میخوام سینما برم، تئاتر برم، نمایشگاه های هنری برم.
میخوام کلاس های مختلف برم مثل آشپزی، رقص، زبان، بازیگری و ... آخه خیلی دوست دارم همه چی رو تجربه کنم. صحبت کردن با آدم های مختلف مثل مربی های این کلاس ها برام جذابه چون میتونم با طرز تفکرشون آشنا بشم. این به من کمک میکنه تا بفهمم اون ها دنیا رو چطوری میبینند. آخه من همیشه نگران این هستم که نکنه نگاه من به دنیا نگاه درستی نباشه یا ناقص باشه! به نظرم این میتونه به من کمک کنه که راه راست و هدف خلقت رو بهتر درک کنم.
بابا نیازی نیست برای فعل «زندگی کردن» یه عالمه معانی و تفاسیر محیر العقول ارائه داد. از نظر من زندگی کردن یعنی توجه به زمان حال و هر کاری که داری تو اون لحظه انجام میدی
میخوام به همه چیز بیشتر توجه کنم. مثلا به بوی میوه ها و غذا ها، به طعم چیز هایی که میخورم، به چهره و زبان بدن افرادی باهاشون تعامل دارم، به ساز هایی که توی یک موسیقی شرکت میکنند تا اون موسیقی نواخته بشه، به حرکت عضلاتم وقتی که دارم ورزش میکنم، به نور آفتابی که دستِ بیرون رفته از پنجره ی ماشینم رو که باد خنکش میکنه، گرم میکنه! میخوام از رانندگی بیشتر لذت ببرم. میخوام وقتی راه میرم زمین رو زیر پاهام حس کنم! میخوام به تنفس و تپش قلبم بیشتر توجه کنم. میخوام به سکوت شب بیشتر توجه کنم! خیلی مثال های دیگه میشه زد که من به همین ها بسنده میکنم.
آخه بابا زندگی مگه چیزی بیشتر از اینه؟ خیلی ها اینقدر تلاش میکنند که یه زندگی خوب بسازند که فراموش میکنند اصلا زندگی کنند.
درسته که این مطلب رو دارم تو روز ۱۴۰۱/۰۱/۰۱ مینویسم اما این دلیلی نمیشه که منتظر یه تاریخ خاص یا یه اتفاق خاص باشیم تا برای رشد و توسعه فردی مون اقدام کنیم.