خوب
خوب
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

چگونه «نه» شنیدن رو یاد گرفتم!

گاهی یه نفر وقتی درخواستم رو رد میکنه بهم فشار میاد. همه اش فکر میکنم چطوری جوابش رو بدم که بهش بفهمونم اصلا هم برام مهم نیست که «نه» گفته!

بعد با خودم بیشتر که فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اصلا برای چی من باید انرژی صرف این کنم که به اون بفهمونم که نه گفتنش برام مهم نبوده! اصلا مهم هم بوده ... چرا الکی بخوام بگم نه مهم نبوده!؟

خلاصه در نهایت فکر میکنم نباید با خودم بجنگم و به خودم الکی بقبولونم که برام مهم نبوده. باید به خودم بگم چرا مهم بوده ولی نه اونقدر که بخواد بهم حس بی ارزش بودن بده

آخه من فکر میکنم دلیل ناراحت شدنم از نه شنیدن اینه که تصور میکنم چون انسان ارزشمندی نیستم بهم نه گفتن! در صورتی که اینطور نیست. من انسان با ارزشی هستم و ارزش من رو بله یا نه گفتن دیگران به درخواست های من تعیین نمیکنه!

یه مشکلی که هست اینه که قبلا فکر میکردم چطوری این حس بی ارزش شدن رو که از اون طرف گرفتم به خودش بر گردونم و این میشد که سعی میکردم اون رو هم بی ارزش کنم. این خیلی بده! آدم اگه کوچک باشه دیگران و هم میخواد کوچک کنه و اگه بزرگ باشه میخواد دیگران رو هم بزرگ کنه

من دیگه الان پاسخ «نه» دیگران رو میپذیرم و سعی در مقابله با این پاسخ ها هم نمیکنم چون که من دیگه انسان بزرگی هستم و انسان بزرگ نمیخواد دیگران کوچک باشن و برام هم مهم نیست که به اون ها نشون بدم کوچک هستند!


روانشناسیجامعه شناسیتوسعه فردیتفریح و سرگرمیانسان شناسی
والا اینقدر گوش شنوا نیافتم که تصمیم گرفتم حرف هام رو اینجا بزنم :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید