ویرگول
ورودثبت نام
گلاره
گلاره
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

بخوانیم و ببینم و بشنویم تا بمانند

چند وقت پیش، بعد از دیدنِ پاسخ* طاها در نوشته‌ ملیکا چیزهایی به ذهنم رسید که بنویسم. نشد تا به امروز.

رویِ این‌ حرف‌ها بیش از هرکس با خودم است.

آیا واقعا ما متعهد به این هستیم که از هنرمندان، با خریدِ کتابشان (وقتی می‌شود کتاب را از دوستمان قرض بگیریم)، با رفتن به کنسرتشان (وقتی می‌توانیم در خانه‌خودمان با هزینه کم‌تر و کیفیت بهتر به موسیقیشان گوش دهیم)، یا با رفتن به سینما (وقتی با پیژامه فیلم دیدن برایمان خوشایند‌تر است) حمایت کنیم؟

آیا دولت وظیفه ندارد از نویسنده، آهنگ‌ساز و یا فیلم‌سازِ خوش‌ذوق و در قید حیات حمایت کند تا بتواند فارغ از غم نان و آب اثری ارزشمند برجای بگذارد؟

فکر کنم جواب اولی بله و دومی خیر باشد.

ما باید از هنری که اصالت دارد حمایت کنیم تا دوام یابد و بماند. درست که رفتن یا نرفتن به سینما تصمیمی کاملا شخصی است اما این تصمیم حتما در ادمه کار آن فیلم‌ساز تاثیر خواهد داشت.

اگر من امروز از ده‌هزار تومان دریغ کنم و به جایِ خرید کتاب، کتاب را از دوستی، همسایه‌ای، یا کتابخانه‌ای قرض بگیرم عملا به از بین رفتنِ آن نویسنده که سال‌ها خون دل خورده تا کتابی ۳۰۰ صفحه‌ای بنویسد کمک کرده‌ام.

بیایید بعد‌ترها را هم ببینیم. با سینما رفتن، کنسرت رفتن و خریدن کتاب به هنرمند مستقل و آزاداندیش نشان دهیم که می‌فهمیمش، درکش می‌کنیم، دردها و غصه‌هایش را می‌بینیم، برایش ارزش قائلیم و انتظار داریم زین پس هم هم رنگ جماعت نشود و راه خودش را برود.

تکلیف دولت هم که معلوم است! دولت اگر هم بخواهد از کسی حمایت کند سلیقه سیاسی‌اش در آن دخیل خواهد شد. به چه درد میخورد آثار سفارشی و جهت داده شده؟

خودمان از آن‌ها که جان و عمرشان را صرف آفرینش اثری ارزشمند کرده‌اند پیش از خانه‌نشین شدن و پیش از فرار از این سرزمین حمایت کنیم و قدردانشان باشیم.


*پاسخ ویرگول جان؟ مگر ما سوال طرح می‌کنیم که دیگران پاسخ دهند؟ نظر یا دیدگاه مناسب‌تر نبود؟ پاسخ همچین نچسب است.



شایدم
سقفی برایِ نوشتن. برایِ حرف‌هایِ در گلو مانده‌ام.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید