گلاره·۵ سال پیشدل بی دوست دلی غمگین استمیدانی وسط این گرانیها و خبرهای بد و اوضاع نا بسامان مملکت دلم از چه بیشتر از همه به درد میآید؟ از بی همزبانی...نه که دنبال نیمهی گمشده…
گلاره·۷ سال پیشحالم را نپرس سوال همیشگیِ ما از هم: خوبی؟ از آن سوالهای بیخود. سوالی که خیلی وقتها حتی منتظر شنیدن جواب هم نمیشویم(همان وقتهایی که حالِ طرف به هیچوجه مهم نیست و صرفا برای آنکه به سوال اصلیمان برسیم، پرسیدهایم "خوبی؟")بدتر از خودِ سوال جوابهایی است که تحویل هم میده...
گلاره·۷ سال پیشبخوانیم و ببینم و بشنویم تا بمانندچند وقت پیش، بعد از دیدنِ پاسخ* طاها در نوشته ملیکا چی...
گلاره·۷ سال پیشبیرحمانه دوستت دارم.خسته شدهام از جنگیدن با خودم. از التماس کردن به خودم که برگرد به زندگیت، همان آدمِ قبلی شو. فراموش کن همهچیز را. اصلا از او متنفر شو ببین چهقدر دوستنداشتنیست. ببین چهقدر دستخالیست. روزی هزار بار تصمیم میگیرم این داستانِ یک خطی را تمام کنم اما نمیتواتم.. دیگر خسته شدهام از این جنگ درونیِ مدام. میخواهم همینطور بیرحمانه دوستت د...
گلاره·۷ سال پیشدستِ من نیست.باور کن دستِ من نبوده. نه دوست داشتنت، نه این سکوتی که اکنون گرفتار آنم. سکوتی سرشار از حرفهایی که محرمی برایشان نیست.این سکوت آدم را خفه میکند.شاید اینجا نجاتم دهد از این تنگیِ نَفَس.دیگر حرفی ندارم. فقط ویرگول مجبورم کرده بنویسم تا به سیصد کاراکتر برسد. دردِ بدیست نه...