حتی شما دوست عزیز! | تلنگری جدی به مسئولین بر پایه بررسی فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر
در جامعه، ارزشهایی وجود دارد که نمیتوانیم بگوییم هر چیزی در آن بوده، خراب و بد است. مگر تا قبل از سال ۵۷ که در ایران انقلاب شد، همه چیز صد در صد خراب بوده؟! بله شاید هشتاد درصد خراب بوده، بعد هم هفتاد درصد درست شده باشد؛ اما نمیتوانیم بگوییم هر چیزی وجود داشته، خراب بوده است. ضمن اینکه اکنون نیز هر چه درست شده، ممکن است خراب شود؛ کما اینکه بعضیهایش هم شده و باید مراقب باشیم خراب نشود. مگر یک چیزی برای همیشه خراب است یا برای همیشه درست است؟
حکومت اسلامی در آفریقا تشکیل شده بود اما اکثر مردم مصر و آفریقا هنوز مسلمان نبودند. حضرت امیر به مالک اشتر آموزش میدادند که با مسلمانان و غیر مسلمانان چگونه برخورد کند. میگفت حقوق غیرمسلمانان را چگونه باید رعایت کنید و حق ندارید همه اصولشان را زیر سؤال ببرید و بگویید کلاً هر اصولی آن جا بوده، همه اش باطل است و صفر تا صد همه اش غلط بوده است! حضرت علی(ع) به مالک فرمودند: بالاخره حکومتها و ارزشهایی در تاریخ مصر و شمال آفریقا وجود داشته که اگرچه اسلامی نبودند اما همهشان که فاسد و ظالم نبودند، چهارتا کار خوب هم داشته اند. آن جا که میروی، همه چیز را نفی نکن. آن کارها و سنتهای خوب که آن جا هست را تأیید کن و ادامه بده. با خراب هایش در بیفت اما نه به طور مطلق با همه اش.
مولا به او فرمان داده است که: «و أمره أَن يَكْسِرَ نَفْسَهُ»؛ خودت را بشکن. یک وقت فکر نکنی که مرکز عالم هستی یا مپنداری که چون امضاء تو در جان و مال و آبروی مردم اثر دارد، پس از بقیه بالاتری!
جایی خواندم که فلانی گفته ما یک چیزی در حدود خداییم منتهی یک وجب پایین تر! این یعنی بی دینی. اگر طرف چنین حرفی را زده و به این معنا گفته، او بی دین، لامذهب و طاغوت است. حضرت امیر میگوید حاکم در حکومت اسلامی، باید از همه بنده تر و متواضع تر باشد. دستور بدهد اما متواضع باشد. دستور، متکبرانه نیست؛ بلکه دستور برای حل مشکلات است. امضایت مؤثر است؛ اما فرمودند: أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ؛ علی بن ابیطالب به حاکم خود در مصر فرمان میدهد که خود را بشکن. متواضع و مؤدب باش؛ هم در محضر خدا و همین طور در مناسبات با مردم، به خصوص آن موقع که اشتباه میکنی. شهوت یعنی خواسته. شهوت فقط شهوت جنسی نیست؛ بلکه یکی اش جنسی است. شهوت پول، شهوت مقام، شهوت قدرت و.... داریم. فرمودند دستور اول من این است که: ۱- هر کاری میکنی خودت را در محضر خدا ببینی. (تقوى الله) ۲- أَمَرَهُ أَن يَكْسر نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ، هر وقت می بینی میل کردی به یک چیزی و داری رم میکنی، خودت را بشکن! خودت را سرکوب کن. «وَ يَزْعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ، - کلمههایش مثل مروارید میماند - فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ اللهُ» فرمودند که مواظب باش این نفس تو رم نکند. وقتی میبینی رئیس شدی، پول، قدرت، ثروت و شهرت به سمتت آمد، رم میکنی. مواظب نفست باش که رم نکند. به طاعت فرمان خداوند اهمیت بده. نفس، همواره به بدی دستور میدهد. حضرت امیر فرمودند: بدانید همان طور که فطرت و وجدان الهی یک نیرویی در شماست که مدام فرمان به خوبیها میدهد، یک نیرویی هم در شما وجود دارد که مدام فرمان به بدی میدهد. این آیه قرآن است که جز کسانی که خداوند به آن ها رحم کند، همه گرفتار این حیوانیت خطرناک هستند و هستیم.
خودت را کنترل کن. افرادی که در حکومت هستند، بیش از بقیه باید خودشان را کنترل کنند. حضرت فرمودند: «املِكُ حَمِيَّةَ أنفك...» مواظب باش با زبان خشن با مردم حرف نزنی؛ گردن کلفتی نکن. در حکومت، قلدر بازی برای مردم در نیاور. برای دشمن، محکم باش اما با مردم، متواضع و مؤدب باش. اینها همه مشخصات حکومت دینی و اسلامی در فرمان حضرت علی است. وقتى خود محور هستی و فکر میکنی امضاء و دستور تو منشأ اثر است و برای بقیه تصمیم میگیری، کم کم خوش خوشانت میآید و باورت میشود و فکر میکنی از بقیه مهمتر و بهتری. در واقع تو آدمی و بقیه آدم نیستند! اما بعد از این غرور و خودخواهی چه میشود؟ فرمودند مواظب جوشش و خشم باش. مراقب باش عصبانی نشوی. البته اگر یک نفر به صورت عمومی نمیتواند خودش را کنترل کند، نباید این سمت بیاید؛ مثلاً اگر بنده آدم عصبی مزاجی هستم، مسئولیت حکومتی که قرار باشد مدام مشکلات مردم را حل کند نباید بپذیرم. باید خودم را اصلاح کنم یا نباید بپذیرم چون حرام است که بپذیرم. حضرت امیر فرمودند که در حکومت اسلامی، مسئولین، مدیران و کارگزاران حکومت باید با مردم، مؤدب، متواضع و با لبخند باشند. باید صبر و تحملشان زیاد باشد. حتی وقتی طرف عصبانی میشود و توهین میکند، تو نباید عصبانی بشوی. خب یک کسی مثل من که اگر کسی فحش بدهد من با دوتا فحش جواب او را میدهم، یکی بزند دو تا میزنم(!) من حق ندارم بگویم مردم! بیایید مشکلات تان را یکی یکی حل کنم. امام فرمودند: یا خودت را اصلاح کن یا حق نداری این کار را بکنی، برو یک کار دیگر بکن.
«املك حميَّة أنفك»؛ فرمودند: ما در حکومت دینی با مردم خشن حرف زدن و خشن رفتار کردن نداریم مگر با مجرمین و دشمنان و توطئه؛ البته همان هم حساب و کتاب دارد. در ادامه میگویند «و شورة حدّك، اوسطوة يدك و غرب لسانك» تک تک اینها به حقیقتی اشاره دارد. یکی این که فرمودند مراقب دستتان باشید. طرف به سراغت آمده وقتی میبیند کارش راه نیفتاد، توهین میکند. به تو میگوید رشوه میخواهی؟ تو میگویی مگر من از تو رشوه خواستم؟ گاهی از سمت مسئولان هم کسی مظلوم میشود - همیشه از آن طرف نیست - فرمودند این طور نباشد که یک مرتبه خشونت در چهره ات آشکار شود و در دستت بیاید، بلند شوی یکی توی گوش او بزنی یا دستور دهی با او برخورد کنند. یک مرتبه عصبانی نشوی که هرچه به دهانت آمد بگویی. فرمودند چنین کسانی که زبان و دست و نگاهشان را نمیتوانند کنترل کنند، نباید مسئولیت اجرایی داشته باشند. اینها وقتی عصبانی میشوند، انتقام شخصی میگیرند.
«كل ذلك بحف البادرة» مراقب باش، خودت را حفظ و کنترل کن. در لحظه ای که عصبانی میشوید، حق ندارید هیچ واکنشی نشان بدهید. کلا باید سکوت و خودتان را کنترل کنید تا خشمتان فرو بنشیند (حتَّى يَسكُن غَضَبُكَ...) تا خشم آرام بگیرد. پس وقتی عصبانی شدی، نه حرف بزن و نه نگاه و نه دستت را تکان بده؛ بلند شو برو بیرون یا سرت را پایین بینداز و سکوت کن. حتی اگر دارند به تو توهین میکنند و تهمت میزنند، غضب و خشونت را کنترل کنید.
در حکومت دینی، ادبیات خشن با مردم نداشته باشید. «فتملك الاختبار» مالک اختیار خودت که شدی، وقتی خودت را توانستی دوباره کنترل کنی و حساب شده واکنش نشان بدهی، آن وقت بیا بنشین و جواب بده. تو را فحش داده، تو با آرامش و لبخند بیا بگو نخیر عزیزم این طوری نیست. هرچند من خودم همین الان که دارم این حرف را میزنم، از این که طرف همین طور ناروا به او فحش داده عصبانی هستم و میگویم مگر این طوری میشود؟ او عصبانی نباشد؟ خب خود امیرالمؤمنین و اهل بيت (ع) واقعا این طوری بودند.
منبع: جزوه کارگزار علی (ع)، گفتاری پیرامون دولت و دولتمردی در مقیاس امیرالمومنین به روایت استاد حسن رحیم پور ازغدی