H.h.y
H.h.y
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

گريه كن عزيزم گريه قشنگه

براي همه ما پيش اومده كه مشكلات و شرايط سخت زندگي، دلتنگي، تنهايي، يا اصلا يك حس غريب ندونسته، باعث شده كه حسابي و يك دل سير اشك بريزيم و بعد از اينكه گريه كرديم و خالي شديم، انقدر حس خوبي بهمون دست داده كه بعدش واقعا دلمون ميخواسته پرواز كنيم. وقتي به اين فكر كنيم كه واقعا چقدر همه ما گناه داريم و اينكه چقدر نياز به اشك داريم كه آروم بشيم و به اين كه اشك(مخصوصا اشك براي امام حسين)واقعا زبان مشتركه("برنامه زندگي پس از زندگي، قسمت بي نهان") زبان مشترك تمام حق دوستان و دلتنگها و خسته از بي اخلاقي ها و نامردي هاست، آدم حس قشنگ متحد بودن و يك خانواده بودن بهش دست ميده. اما اين روزها يك داستانهايي مد شده كه عده ايي پشت سر اونهايي كه تو ماه محرم و صفر به درگاه خدا و براي امام حسين اشك ميريزن و گريه ميكنند(يا در شب عزيز قدر)،حرف هايي ميگن كه پيش چشم منوتوبازا، باحال و خفن ديده بشن و لايك بيشتري بگيرن! مثلا با تمسخر ميگن: گناه و اشتباه ميكنند بعد ميرن گريه ميكنند كه گناهاشون پاك شه!

خوب راست ميگن ديگه و درسته، گريه ميكنند تا گناهاشون پاك بشه! و انقدر اشك ميريزن تا امكان اينكه دوباره گناه و نادرستي كنند، كمتر و كمتر بشه. چون باور دارن كه با اشك و تضرع در محضر خدا و بعد از عذرخواهي از خداي بخشنده، با اشكي كه يعني به بخشش خالق حكيم ايمان دارند، ديگه كمتر ميرن سمت اشتباه ها و گناه هاي قبل و درصد تكرار نادرستي هارو براي خودشون كمتر و كمتر مي كنن. اما كسي كه به توبه و تضرع باور نداره و مسخره ميكنه، يعني به بخشش خدا هم ايمان نداره، و اين باور نداشتن، اشتباهاتش و غرورش رو بيشتر و بيشتر ميكنه و دلش رو سنگ تر و نامهربونتر، و ديگه نميزاره به تكرار نكردن نادرستي، فكركنه. اصلا اگر اشك و تضرع به درگاه خدا خوب نبود كه خداوند در قران كريم ازش صحبت نميكرد.

فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٤٣﴾

پس چرا هنگامی که عذاب ما به آنان رسید، فروتنی و زاری نکردند؟ بلکه دل هایشان سخت شد و شیطان، اعمال ناپسندی که همواره مرتکب می شدند در نظرشان آراست. (۴۳)(سوره انعام)

همونطور كه خداي مهربون اشاره داره كه بايد تضرع كنيم به درگاهش و مثل شيطان به دردنخور، غرور علكي در برابر خدا نداشته باشيم، در مورد اشك هم مساله اينه كه يك انسان محرم و صفري، حتي اگر مثل همه آدم هاي روي زمين، گناهكار باشه، باز اين باور رو داره كه خدا بعد از توبه و زاري، امكان اينكه ببخشتش زياده، پس با هر اشك و اظهار شرمندگي در پيشگاه خدا، امكان اينكه گناه رو تكرار كنه كمتر و كمتر ميشه پس يعني مسير رو به بهتر شدن رو پيش ميگره نه بدتر شدن. برعكس اوني كه چون باوري به توبه و اشك نداره، بَدي، روي بَدي مياره، و چون اعتقادي هم به بخشش خدا نداره، ديگه بيخيال همه چي، به انباشت گناه ها و اشتباهاتش ادامه ميده. جوري كه دلش انقدر از غرور در برابر خداي مهربون، سخت شده، كه خودش هم نميدونه چه مرگشه كه حالش بده؛ انقدر كه بدبختي و بي مسئوليتي زندگي شخصي خودش و نادرستي هاي وجود خودش رو فرافكني ميكنه به خانواده، هموطن هاش، به جامعه و به فرهنگ و سنت هاش.

اون هايي كه گريه و اشك هاي دل تميز كن محرم صفري و سنت ها و باورهاي مردم رو ( براي دلخوشي ارباب هاي ضد ايراني و به خيال خودشون براي تضعيف ايران واحد ) مسخره ميكنن و مدت ها هم هست كه هدفمند بر عليه كشور و مردم وايستادن، دقيقا مثل دزد و قاتل هايي هستن كه بعد از اولين دزدي، ميگن ديگه دستم آلوده شده و ادامه به دزدي ميدن، يا بعد اولين قتل ميگن حالا كه آب از سرم گذشت چه يك وجب چه چند وجب، پس ديگه عذرخواهي به درگاه خداي مهربون نميكنن و اشتباه روي اشتباه ميارن، و از همين عذرخواهي و طلب بخشش از خدا نكردن، و تكرار رفتارهاي نادرسته كه در لوپ باطلي قدم ميزارن و ادامه ميدن به اشتباهات سنگينتر.

اصلا بچه شيعه ها كه نه، بچه مسلمون هم كه نه، بچه ديندارها هم كه نه! اونهايي كه خداي مهربون رو دوست دارند و هنوز به عصر جاهليت و بت پرستي برنگشتن، وقتي باور دارند كه با اشكي كه بريزند خدا ميبخشه و مهربونه، ديگه احتمال اينكه دوباره به سمت اون گناه برن، كمتره. چون باور دارند كه توبه و زاري به درگاه خدا، باعث ميشه كمتر به فكر تكرار گناه بيوفتن. هر چند كه بهتره از اول كار نادرست ضد فطري حتي كوچولويي هم انجام نديم كه هي بخواييم توبه كنيم، اما حداقل بعدش انقدر عذر خواهي به درگاه خدا انجام بديم كه بعد از مدتي احتمال اينكه برگرديم به رفتار مضر قبلي، كمتر و كمتر بشه.

وقتي انقدر اشك ريختيم و آروم شديم بعدش حس ميكنيم حالا ميتونيم باز هم به خودمون دوباره اعتماد كنيم و اشتباهات قديم رو كمتر تكرار كنيم. وقتي براي عذرخواهي از خدا اشك ميريزي و ازش ميخواي كه هيچ وقت در راه حق و اخلاق، در راه زيبايي فطري و درستي، در راه امام حسين عشق، حتي اگر يك لحظه احساس كرديم مثل خود عزيزش بين اين همه لشكر نامرد، تنها مونديم، شك نكنيم، دل آدم تميز ميشه و فطرت برميگرده به فرمت بچگي ها و حتي براي لحظه ايي، سريع تر تشخيص ميدي كه مهمترين كار چه كاريه كه بايد انجام بدي. مثل وقتي كه از صبح تا غروب چيزي نوش جان نكردي وذهنت وقت اذان مغرب، دقيقا همون خوراكي كه مغز براي بدنت نياز داره رو بهت ميگه كه نوش جان كني.

به هر حال گريه كردن از سر فروتني، براي خداست كه قشنگه، چون فقط خودش حل كننده مشكلاته و دوري از مهر و محبت خودشه كه دلگير ترين حس دنياست. منظور از اشك ريختن هم اشك ريختن هاي علكي، براي اتفاقاي علكي نيست! مثلا اشك ريختن براي دوست پسر يا دوست دختري كه از اول هم تورو نميخواسته و هدفش ازدواج باهات نبوده و پيچونده، نه! متاسفانه اوني كه بدون هدف اومده و تو هم تعهدي ازش نگرفتي و نخواسته، پس يعني براي هميشه نميخواستت! بلكه اشك ريختن براي اين كه اشتباه رو تشخيص بديم تا ديگه تكرارش نكنيم. حتي انقدر اشك بريزيم كه بشيم مثل بچگي هامون پاك و معصوم.

اصلا بچگي ها هم شايد براي همين بهتر بود كه نميگفتن بزرگ شدي و ديگه گريه نكن. اما بزرگ شدي و دلت انقدر از نريختن اشك، سخت شد كه كمتر تونستي درست و غلط رو از هم تشخيص بدي و تجربه گرايي شدي كه حتي وقتي پيرهاي مهربون راه، به تو مسافر كوچولوي دنيا، ميگن كه توي اين تاريكي، اگر به همين مسير ادامه بدي، ميوفتي توي دره، باز يه چيز زشت و مغرور تو گوش ات ميگه وِلش و گوش نده به پيامبرا، و گوش نميدي و اتفاقا مغرورانه ميوفتي توي دره. به هر حال كاش به خاطر دل پاك و تميز شده مردم با خدا، كه از زاري در درگاه الله غرور ندارند، شر همه استهزاكننده هاي دين و آئين اين مردم پاك به خودشون برگرده انشاالله، كه شايد دليلي داشته كه خداي حكيم در عصر ضد اخلاقي و ناحقي و اسلام ستيزي، سنگرقرارمون داده و خدا كنه آدماي دنيا هر روز حتي با يك دونه اشك، به حق و حقانيت بشري نزديك تر بشن و در راه درست بايستن. الهي آمين.

محرمگريهآرامشمسيررفتار درست
فكر، قلم و كاغذ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید