مساله اصلی داستان ورود یک پیرمرد غریبه به خانه شخصی عمادورعنا و تعرض به رعناست. درست است که پیرمرد ابتدا نمیدانسته مستاجر این خانه عوض شده و وارد خانهای شده که خود صاحبخانه در را به رویش باز کرده، اما در نهایت که متوجه میشود اشتباهی وارد خانه شخص دیگری شده، اسیر وسوسه میشود. وسوسه برای هر انسانی ممکن است پیش بیاید.
اینجای داستان یادآور جمله معروف اپیکور است که میگفت: «من انسانم و هیچ امر انسانیای برای من بیگانه نیست.» فرهادی استاد به چالش کشیدن اصول اخلاقی است. نگاه انسانگرایانهاش به اخلاق تحسینبرانگیز است. هیچ وقت از جایگاه یک موعظهگر همهچیزدان، جانماز آب نمیکشد. این نگاه خالی از سوگیری و از سر تفاهم در همه آثار او به چشم میخورد. همیشه در یک جنایت یک طرف ماجرا کاملا بر حق و یک طرف کاملا ناحق نیست.یکی از مثالهای سینمایی که شباهت زیادی با «فروشنده» دارد، «مرگ و دوشیزه» اثر رومن پولانسکی است. پولانسکی به خوبی وارد شخصیت و هیجانهای «پولینا» میشود. او زنی است که زندانی سیاسی بوده و در زندان مورد تعرض جنسی قرار میگیرد. زمانی که پولینا بهطور اتفاقی با متجاوز خود در خانهاش روبرو میشود، تمام احساسهای منفی خشم، نفرت و کینخواهی که بهصورت طبیعی یک زن در آن شرایط تجربه میکند را نشان میدهد. در نهایت، «فراخود» پولینا بر «نهادش» غالب میشود و دست از کینه خواهی برمیدارد.
تجاوز جنسی چیست؟
وقتی کسی از طریق ضرب و جرح یا با خشونت یا از طریق تهدید به اعمال بزهکارانه، فرد دیگری را به نزدیکی جنسی یا به انجام یا تحمل عمل جنسی دیگری که از لحاظ اهانت و سایر شرایط قابل مقایسه با نزدیکی جنسی باشد وادار کند، این عمل تجاوز جنسی و آن فرد، متجاوز دانسته می شود.همین امر در مواردی که یک نفر از موقعیت عجز و درماندگی فرد دیگری سوءاستفاده کرده و با او نزدیکی جنسی یا عملی قابل مقایسه با نزدیکی جنسی انجام دهد نیز صدق می کند. فرد ممکن است بیهوش یا خواب، مست یا تحت تاثیر مواد مخدر، بیمار یا مصدوم یا دارای نوعی معلولیت ذهنی باشد. همچنین باید گفت نزدیکی فرد بالغ با افراد کم سن و سال و کودکان، حتی اگر با رضایت او باشد، تجاوز محسوب می شود. تجاوز در تعریفی که داده شد، از نظر جنسیتی هم در مورد پسران خردسال و نوجوان اتفاق می افتد و هم در دختران و زنان.دربارهی متجاوز هم کلیشههای پنداری وجود دارد. بیشتر مردم، متجاوزین را مردانی با باورهای دینی ضعیف و با نیروی جسمانی خوب میدانند که معمولا از طبقات پایین جامعه هستند. چنین نیست قربانی تجاوز میتواند همجنس یا غیرهمجنس باشد پس تجاوز و آزار جنسی میتواند از سوی یک همجنس نیز انجام شود. متجاوز میتواند در هر سنی باشد. متجاوزین در سنین کودکی و حتی پیری نیز وجود دارند. افراد در هر سطح فرهنگی و اقتصادی ممکن است دست به تجاوز و آزار جنسی بزنند. عامل دینداری اثر قابل توجهی در جلوگیری از تجاوز و آزار جنسی ندارد. آمارهای تجاوز و آزار جنسی در گردهماییهای دینی، کلیساها و حتی جلسات قرآنی بسیار چشمگیر است.
علت تجاوز جنسی
خشم: انگیزه این صدمه زدن جسمی و تجاوز کسب ارضای جنسی نیست، بلکه رنج و خشم ناشی از طرد شدن از طرف زنی است که قبلا با او رابطه داشته است.
قدرت: فرد متجاوز می خواهد زور و سلطه گری خود را نشان دهد.
دیگر آزاری: آزارگران جنسی اغلب علاوه بر تجاوز به قربانی او را شکنجه می دهند و با زورگویی و خشم به برانگیختگی جنسی می رسند.
گروه گرایی بزهکارانه: در این نوع تجاوز بزهکارانی که معمولا تعدادشان بیش از دو نفر است و در یک باند قرار دارند با حمله و تجاوز دسته جمعی به یک قربانی، پرخاشگری و میل جنسی خود را ارضا می کنند.
ارضای میل جنسی: اینگونه تجاوز یک اقدام تکانشی است، به این معنی که فرد متجاوز نمی تواند انگیزه جنسی بیدار شده خود را مهار کند.
تجاوز در رابطه زناشویی:این نوع از تجاوز در رابطه ازدواج صورت می گیرد. در گذشته وقتی شوهری بدون رضایت همسرش با او رابطه جنسی برقرار می کرد، این عمل او به عنوان تجاوز تلقی نمی شد و به خاطر ارتکاب به این حمله و تجاوز مورد پیگرد قانونی قرار نمی گرفت. در عوض او خود را به عنوان یک شوهر از حقوقی برخوردار می دانست و از آنها استفاده می کرد. از زنان انتظار می رفت که با هر نوع رفتاری کنار بیایند و در هر زمانی برای رابطه جنسی در دسترس باشند. این طرز تفکر مردسالارانه و جنسیت گرا هنوز در بسیاری از کشورها پابرجاست. حتی در کشوری نظیر آمریکا، تجاوز در رابطه زناشویی تا زمانی که همراه با آزار جسمی نباشد، جدی تلقی نمی شود.
گرچه اخیرا تجاوز در رابطه زناشویی به لحاظ قانونی و سیاسی به رسمیت شناخته شده است، زنانی که توسط همسران خود مورد تجاوز یا سوءاستفاده قرار می گیرند نسبت به سایر قربانیان تجاوز، کمتر احتمال دارد که این واقعه را به پلیس اطلاع دهند. با اینحال زنانی که توسط شوهرانشان مورد تجاوز قرار می گیرند همچون قربانیانی که توسط سایرین آسیب می بینند همزمان از عوارض جسمی و عاطفی رنج می کشند.
هدف تجاوز و آزار جنسی همیشه رسیدن به ارضا یا ارگاسم جنسی نیست. هدفهای گوناگونی برای تجاوز وجود دارد که یکی از آنها ارگاسم جنسی است. اما به طور کلی هدف از تجاوز، لذت است. لذت، پرخاشگری و خشم، پندارهای سادیسمی و ارضای جنسی انگیزههای اصلی انجام تجاوز و آزار جنسی هستند.
تجاوز به زنان (چه متجاوز مرد و چه زن باشد) بیشتر با هدف لذت و ارگاسم جنسی انجام میشود. تجاوز به مردان از طرف مردان نیز بیشتر با هدف لذت و ارگاسم جنسی است. اما تجاوز زنان به مردان، بیشتر با انگیزهی پرخاشگری و خشم، آسیب جسمانی، پندارهای سادیسمی و آزار جنسی انجام میشود.
به چه کسی تجاوز میشود؟ قربانی تجاوز کیست؟
هنگامی که از تجاوز و آزار جنسی سخن گفته میشود بیشتر مردم، دختری جوان و زیبا را به یاد میآورند. کلیشههای پنداری بیشتر مردم این است که قربانی تجاوز دختری جوان است که جذابیت جنسی نیز دارد. اما حقیقت چیز دیگری است. قربانی تجاوز میتواند از هر سن یا جنسی باشد. موارد بسیاری از تجاوز و آزار جنسی در میان کودکان و سالمندان و حتی نوزادان گزارش شده است. آزار جنسی و تجاوز تنها در زنان رخ نمیدهد مردان هم بخشی از قربانیان تجاوز و آزار جنسی هستند. پذیرش اینکه به مردها هم تجاوز جنسی شود برای برخی از مردم به ویژه زنان ممکن نیست.بزرگترین گروه قربانیان تجاوز، کودکان (چه پسر و چه دختر) و کودکان استثنایی هستند. آماز تجاوز به کودکان بسیار بالاست و آسیبهای روانی و جسمانی بیشتری را به همراه دارد.
انواع تجاوزجنسی
تجاوز افراد غریبه:در این نوع تجاوز، فرد توسط شخصی که آشنایی قبلی با او ندارد مورد تجاوز یا حمله جنسی قرار می گیرد.
تجاوز فرد آشنا (دوست صمیمی):
این اصطلاح در مواردی به کار می رود که متجاوز برای قربانی آشنا است. تجاوز ممکن است در نخستین دیدار یا پس از ماه ها آشنایی صورت گیرد. قربانیان این نوع تجاوز، علاوه بر نشان دادن علائم همه قربانیان تجاوز، خود را به دلیل ضعف انتخاب و برانگیختن متجاوز بیش از سایر قربانی ها سرزنش می کنند.
این نوع تجاوز هنگامی رخ می دهد که رابطه صمیمانه ای بین دو نفر برقرار می شود و مرد طرف مقابل را وادار به آمیزش کامل می کند. بررسی ها نشاندهنده این واقعیت است که بسیاری از جوانان در ایجاد تفکیک بین تجربه جنسی و تجاوز جنسی دچار مشکل اند و از حداقل آگاهی های علمی لازم درخصوص روابط جنسی برخوردار نیستند.
موارد متعددی از بارداری در روابطی گزارش شده که طرفین هیچ اطلاعی از این امر نداشتند. با ناآگاهی و جهل نسبت به مسائل جنسی، برانگیخته شدن احساس گناه و شرم، محدودسازی فضای خانواده و فضاهای آموزشی و اجتماعی در ارائه معلومات لازم در این خصوص به بحرانی شدن پیامدهای این روابط کمک کرده است.
تجاوز همیشه از سوی افراد ناآشنا رخ نمیدهد احتمال بروز تجاوز از سوی آشنایان کم نیست. برپایهی تعریفی که از تجاوز کردیم ارتباط با همسر به صورت اجباری و بدون میل دوطرفه هم تجاوز و آزار جنسی به شمار میآید. پس تجاوز ممکن است از سوی همسر، معشوق و حتی اعضای اصلی خانواده (پدر، مادر، خواهر و برادر) انجام شود. متجاوزین به کودکان معمولا کسانی هستند که با کودک ارتباطی نزدیک دارند یا مورد اعتماد پدر و مادر هستند. عمو، دایی، خاله، دوستان خانوادگی، آموزگار و … ممکن است به کودک تجاوز کنند.
تجاور درچه شرایطی رخ میدهد
این یکی از موارد بسیار مهمی است که باید به آن توجه کرد. تجاوز در هر شرایطی میتواند بروز کند اما نکتهی مهم این است که عامل اصلی تجاوز، متجاوز است نه قربانی. برخی از مردم نقش قربانی را در مورد تجاوز قرار گرفتن پر رنگ میدانند اما چنین نیست. مشکلات و اختلالات روانشناختی-جنسی، پندارهای متجاوز، بزهکاری و جرم، آسیبهای مغزی، عدم توانایی در خودکنترلی و … مواردی هستند که متجاوز را به انجام آزار جنسی و تجاوز میکشانند.
هنگامی که از تجاوز به زنی جوان سخن گفته میشود برخی از مردم، شیوهی پوشش و رفتار زن را عامل اصلی تجاوز میدانند در صورتی که چنین نیست. همانگونه که گفته شد عامل اصلی تجاوز، فرد متجاوز است نه قربانی.
اما این نکته را به یاد بسپاریم که نمیتوانیم نقش رفتار و پوشش در تجاوز را انکار کنیم. در جلسات رواندرمانی قربانیان تجاوز، رفتار اجتماعی یا Social Behavior یکی از مواردی است که مورد توجه، بررسی و آموزش قرار میگیرد تا از خطر بروز دوبارهی تجاوز از سوی دیگران جلوگیری شود. پژوهشها و یافتههای گوناگون نقش رفتار و پوشش را در تجاوز بررسی کردند و این مورد را یکی از علل تجاوز میدانند. اما این به این معنا نیست که بخواهیم متجاوز را تبرئه یا از کارش پشتیبانی کنیم بلکه هدف این است که از بروز یا تکرار تجاوز جلوگیری شود.به یاد بسپاریم عامل پوشش و رفتار، تنها در برخی شرایط وجود دارد برای نمونه نمیتوانیم بگوییم پوشش و رفتار یک نوزاد، کودک و سالمند علت بروز تجاوز جنسی شده است.
برخی از مردم بر این باورند که حجاب مصونیت است و از بروز تجاوز جلوگیری میکند اما چنین نیست. همانگونه که گفتم عامل اصلی تجاوز، متجاوز است نه قربانی. پس حجاب نمیتواند مانع تجاوز و آزار جنسی شود. در زمینهی اختلالات روانشناختی-جنسی با مواردی روبهرو هستیم که فرد متجاوز دچار فتیشهای خاص است و حجاب و چادر میتواند یکی از فتیشهای او باشد. پس در برخورد با کسانی که دچار اختلال فتیشیستیک هستند، عامل حجاب نمیتواند مانع تجاوز و آزار جنسی شود بلکه زمینهی بروز تجاوز بیشتر می شود. این یک ادعا نیست میتوان به آمار بسیار بالای بینندگان فیلمهای پورن که زن دارای حجاب است نگاهی انداخت. پس نمیتوانیم عامل پوشش و لباس قربانی را یکی از عوامل اصلی بدانیم بلکه یک عامل فرعی است که میتواند اثرگذار باشد.
قربانی توجه نیازمند کمک است.
کسی که مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار میگیرد (چه مرد چه زن) یک قربانی است و از آسیبهای جسمانی و روانی رنج میبرد. این آسیبها ممکن است همیشه همراه فرد بماند چون بسیاری از قربانیان تجاوز، رخداد ناگواری که برایشان پیش آمده را پنهان میکنند و حتی خود را مقصر میدانند و احساس گناه میکنند. اگر تجاوز و آزار جنسی در کودکی انجام شود آسیبهای روانشناختی بیشتری را به همراه خواهد داشت. کودک دربارهی تجاوز سکوت میکند اما پیامدهای روانی تجاوز تا بزرگسالی همراه فرد میماند و فراموش نمیشود. پس بازگشت این افراد به زندگی عادی بسیار دشوارتر است. قربانی تجاوز دچار اختلالات روانی گوناگون مانند افسردگی، اضطراب، استرس به ویژه استرس پس از سانحه PTSD و … میشود. قربانیان تجاوز به دلیل ترس از پیشداوری و قضاوت شدن از سوی دیگران و نیز احساس مقصر و گناهکار بودن راز تجاوز را پنهان و از مراجعه به روانشناس خودداری میکنند.
باید برای افزایش آگاهی قربانیان تجاوز و آزار جنسی تلاش کنیم. کسی که مورد تجاوز و آزار جنسی قرار میگیرد قربانی است نه مجرم. حمایت عاطفی خانواده و جامعه، نقش مهمی در بهبود سلامت روان قربانیان تجاوز دارد. کسانی که دچار تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتهاند با دورههای ویژهی رواندرمانی میتوانند سلامت روان و روحیهی خود را دوباره به دست آورند و از اختلالات روانی که بر اثر تجاوز پیش آمده نیز رها شوند. پس اگر خودتان یا یکی از کسانی که میشناسید قربانی تجاوز و آزار جنسی شده است پیشنهاد میکنیم به روانشناس مراجعه و رواندرمانی را هر چه زودتر آغاز کند.
چگونه از تجاوز جلوگیری کنیم
افزایش آگاهی مهمترین چیزیست که به آن نیازمندیم. باید آموزشهای ویژه و متناسب با سن در مدرسهها به کودکان داده شود تا درک درستی از مسائل جنسی داشته باشند. افزایش آگاهی خانوادهها نیز بسیار مهم است. مردم باید نسبت به اختلالات روانشناختی-جنسی آگاه شوند تا اگر نشانههای اختلالات جنسی را در خود یا نزدیکانشان دیدند اقدام به موقعی برای رواندرمانی انجام دهند تا از بروز آسیب در آینده پیشگیری شود.
ودرآخر مصاحبه باجوان۲۷ساله که چندین نوجوان را مورد تجاوز قرار داده است(به نقل از روزنامه جام جم)
روزنامه جامجم نوشت: بعدازظهر 27 دی سال گذشته بود که ماموران کلانتری 126 تهرانپارس در جریان کودکآزاری در داخل کانال آب سرپوشیده در خیابان بهشت قرار گرفتند. زمانی که در محل حاضر شده و تحقیقات را آغاز کردند، معلوم شد پسری نوجوان مورد آزار و اذیت جوانی پراید سوار قرار گرفته است.
ماموران دریافتند جوان آزارگر به بهانه کمک برای جابهجایی گلدان مادربزرگش او را فریب داده و در دام سیاهش گرفتار کرده است. با این شکایت پلیس آگاهی تحقیقات برای یافتن این مرد را در حالی آغاز کرد که نوجوانهای دیگری به پلیس آگاهی آمده و از همان مرد فراری به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. متهم جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و سرانجام بعد از دستگیری اعتراف کرد پسران نوجوان را فریب داده و آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
او مدعی است که خودش هم قربانی جنایت سیاه شده و گریه کودکان و التماس های آنها، او را به یاد گذشته خودش می انداخت و اگر دستگیر نمی شد به کارش ادامه می داد.
متهم با اعتراف به جرایم خود روانه زندان شد تا در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود. ایمان 27 ساله مدام گریه میکند و از کاری که انجام داده پشیمان است. میگفت اگر سراغ مصرف شیشه و مرفین نمیرفت کارش به اینجا کشیده نمیشد.
گفت وگوی او را در ادامه میخوانید.
معتاد هستی؟
بله. اولین تجربه مصرف موادمخدر را در 17 سالگی داشتم. پدرم راننده بود و خودش هم موادمخدر مصرف میکرد. فکر میکردم وقتی او مصرف میکند و الگوی من در زندگی است، مصرف مواد کار خوبی است. به همین خاطر وقتی دوستانی که چند سالی از خودم بزرگتر بودند به من مصرف مرفین را در جمع دوستانهشان پیشنهاد دادند، تصمیم گرفتم با آنها همراه شوم و اولین مصرف موادمخدر را شروع کردم. مدتی به انجمنهای ترک اعتیاد و کمپ رفتم، ترک کردم اما دوباره دوستانم سر راهم قرار گرفتند و این بار شیشه مصرف کردم.
به چه اتهامی بازداشت شدی؟
آزار و اذیت پسران ده تا 14 ساله .
چرا؟
یک اشتباه که میدانم تاوان سختی دارد. شاید به خاطر این که خودم در نوجوانی قربانی آزارو اذیت جنسی شدم و نتوانستم ماجرا را برای کسی تعریف کنم و از عذابی که بابت این اتفاق میکشیدم راحت شوم. شاید همین باعث شد من به خاطر اتفاقی که برایم افتاده بود و نتوانستم از آن افراد شکایت کنم و آنها دستگیر و مجازات شوند، به دنبال آن بودم که از مردم و جامعه انتقام بگیرم.
چرا ماجرا را به خانوادهات نگفتی؟
آن موقع نوجوان بودم و چند بار از سوی افرادی که از خودم بزرگتر بودند مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. آنهاتهدیدم کرده بودند نباید حرفی به کسی بزنم. چند بار خواستم ماجرا را به خانوادهام بگویم اما از روی ترس و آبروی خانواده حرفی به آنها نزدم. میترسیدم شرایط زندگیام بدتر شود و همه متوجه بلایی شوند که برسرم آمده بود.
سابقه داری؟
بله یکبار دستگیر شدم. زمانی که 18 ساله بودم نوجوانی را مورد آزارو اذیت قراردادم که به تحمل شلاق محکوم شدم و این حکم همان زمان اجرا شد .
چرا دوباره سراغ جرم مشابه رفتی؟
نمیدانم شاید اعتیاد یکی از عوامل آن بود. مصرف شیشه باعث میشد جنون به من دست بدهد و این کارهای شیطانی را انجام بدهم. نمیتوانم کارم را توجیه کنم من دست به کار خیلی بدی زدم که لایق بخشش نیستم.
چند نفر در دام تو افتادند؟
من ده پسر ده تا 14 ساله را فریب داده و به دام انداختم.، اما چند نفردیگر هم از دستم فرارکردندو نتوانستم به آنها آسیبی برسانم. دو نفر هم پلیس سر رسید و نشد و من از ترس دستگیری فرارکردم.
چطور قربانیان به تو اعتماد میکردند؟
با موتور، پیاده و حتی با خودروی پرایدم و حتی خودروی پدرم آنها را با خود میبردم. بعد از شناسایی پسران خردسال و نوجوان که برخی از آنها از راه مدرسه به خانه باز میگشتند، نزدشان میرفتم و وانمود میکردم این محله را به خوبی نمیشناسم. برای مادربزرگم گلدانی خریدهام که حوالی کانال آب است، بیایید و به من کمک کنید. با اصرارهایم، آنها قبول میکردند و با من همراه میشدند.
بعد چه میشد؟
زمانی که آنها را به نزدیکی محل کانال آب مورد نظرمی بردم، اطراف را نگاه میکردند و میفهمیدند دروغ گفتهام و هیچ گلدانی در آنجا نیست. میخواستند فرار کنند که میگفتم شما با برادرم دعوا کرده و او را کتک زدهاید و او در این درگیری با چوب ضربههایی به پا و کمر شما زده که باید جای این ضربهها مانده باشد در غیر این صورت شما را نزد خانوادهتان میبرم تا مشخص شود چرا برادرم ر ا کتک زدهاید. آنها هر چه میگفتند با برادرم دعوا نکرده و کتکش نزدهاند من حرفهایشان را قبول نمیکردم. به بهانه دیدن محل ضربهها، آنها را به داخل کانال کشانده و مورد آزار و اذیت قرار میدادم. بعد از رها کردن آنها فرار میکردم. خودرویم را هم اطراف کانال پارک میکردم تا بسرعت سوار آن شده و محل را ترک کنم. آنها را می ترساندم و می گفتم چند دقیقه بعد از من می توانند از دخمه خارج شوند و اگر زود بیرون بیایند آنها را میکشم. آنها هم از ترس به حرفم گوش میدادند و فرصتی برای فرار داشتم.
فقط در اطراف کانال آب پسران را آزار میدادی؟
خیر، چند نفر از آنها را هم به ابتدای جنگل لویزان و پارک کوهستان میبردم و در دام شیطانیام گرفتار میکردم.
قربانیای توانست از دست تو فرارکند؟
بله. دو نفرشان با من درگیر شده و توانستند از دستم فرارکنندو از مردم کمک بخواهند. من با دیدن مردم که به سمتم میآمدند ترسیدم و فرار کردم.
قبل از جرایمت مصرف شیشه داشتی؟روزی که میخواستم نقشههای شیطانیام را اجرا کنم صبح شیشه مصرف میکردم، پنج ساعت بعد یا بعداز ظهر سراغ سوژههایم رفتم و با فریب دادنشان آنها را با خودم میبردم و مورد آزارو اذیت قرار میدادم.
همیشه مصرف شیشه داشتی؟
من هر ده روز یک بار شیشه مصرف میکردم. شیشه که مصرف میکردم حالت عادی نداشتم. تحت تاثیر همین مواد هم سراغ طعمه هایم می رفتم.
سابقهات نشان داده پیش از این هم مرتکب این جرم شده بودی و تحت تاثیر موادمخدر اقدامات را انجام
نمی دادی.
(سکوت متهم)
بچهها را موقع آزار و اذیت تهدید هم کرده بودی؟
تهدید لفظی بله، اما هیچ وقت چاقو به دست نداشتم که با آن طعمهها را تهدید کنم و بترسانم.
چرا به آزار و اذیتهایت ادامه دادی؟
فکر میکردم آنها مانند خودم سکوت میکنند و ماجرای آزارو اذیتهایم لو نمیرود.
فکر میکردی بازداشت شوی؟
نه. فکر میکردم آن بچهها آنقدر ترسیده و وحشت زدهاند که ماجرا را به والدینشان نمیگویند و همین باعث میشود از من شکایت نکنند و راز جرایمم پنهان بماند. سعی میکردم هنگام ربودن بچهها از موتور و خودروهای مختلف استفاده کنم که نشانی از وسیله نقلیهام نماند. فکر نمیکردم ردی از من مانده باشد که بازداشت شوم.
چطور دستگیر شدی؟
یک روز در خانه بودم که ماموران سراغم آمدند و دستگیر شدم. البته این اواخر حسی به من می گفت که به زودی دستگیر می شوی که باعث ترس من شده بود.اما فکر نمی کردم اینقدر زود دستگیر شوم.
اگر دستگیر نمیشدی ...؟
همچنان به جرایمم ادامه میدادم.
دلت به حال قربانیانت نسوخت؟
فقط برای دو نفرشان دلم سوخت. آنها در همان سنی بودندکه من مورد آزار و اذیت قرارگرفته بودم و مثل خودم گریه میکردندکه به آنها آسیبی نرسانم. یاد اشکهای خودم و التماسهایم افتادم. کمی ناراحت شدم و بعد آنها را رها کردم. اما برای قربانیان دیگر دلم نسوخت و آنها را مورد آزار و اذیت قراردادم. من گناه کردهام و دیگر امیدی به بخشش ندارم.
برادر داری؟
بله. یک برادر. او انسان خوبی است و من انسان بدی هستم که با این کارهایی که انجام دادم آبروی خانوادهام را بردم.
خانوادهات از جرایم تو خبر دارند؟
من با کاری که انجام دادم آبروی خود و خانوادهام را بردم. آنها اصلا نمیدانستند دست به چنین کارهای بدی میزنم و این چنین خود را به دردسر انداختهام. خانوادهام بعداز دستگیری متوجه شدند من پسران ده تا 14 ساله را اغفال کرده و مورد آزارو اذیت قرار دادهام. شوکه شده بودند و باورشان نمیشد من این کارها را انجام داده ام. خیلی آنها را شرمنده کردم.
میدانی چه حکمی در انتظارت است؟
مجازاتم خیلی سنگین است، شاید اعدام .
ح.م