زماني كه كودكان در جمع شروع به داستان گفتن، بازي كردن، آوازخواندن و... مي كنند هميشه يك نفر هست كه بگويد "مثل اينكه از صدات خوشت اومده هاااا" ؛ "باز شروع كرد به بافتن" ؛ " اين ادا و اوصولا چيه در مياري به جاي اين اداها بشين عين بچه آدم درستو بخون بدبخت"، اين مدل رفتارها يا بهتر است بگويم واكنش ها در برابر ابراز وجود و جلب توجه كردن يك كودك، نونهال، نوجوان و حتي يك جوان باعث ايجاد حس خوب نبودن، بد بودن، مشكل داشتن بي ارزش بودن و... در ذهن نيمه آگاه او مي شود و اگر اين مساله به دفعات زياد تكرار شود مي تواند موجبات كاهش اعتماد به نفس و از آن مهمتر پايين آمدن سطح عزت نفس انسان شود. به عبارت ديگر مغز شما صحبت در جمع را مساوي با احساسات ناخوشايندي همچون مسخره شدن، تنبيه، توهين، سركوب شدن و له شدن غرور و شخصيت و هزاران احساس نا اميدكننده ديگر در نظر مي گيرد. پس زماني كه اين اتفاق بيافتد شما ديگر اجازه اظهار نظر به خود نمي دهي.
صدام بده
يكي ديگر از مواردي كه باعث مي شود ما از ايراد سخن در جمع بپرهيزيم، نا آشنا بودن با صداي خودمان است. بعضي از ما صدايمان را بهتر و بعضي بدتر از آنچه كه ديگران مي شنوند تصور مي كنيم. مورد ديگر تغيير صدا در طول شبانه روز است. در برخي ساعات بم، در بعضي ساعات زير و در ساعاتي واضح و رسا و در مواردي غيرشفاف و مبهم به نظر مي رسد تمرين
به مدت 1 هفته هر ورز يك فايل 3 دقيقه اي ضبط كنيد و در طول شبانه روز حداقل 5 مرتبه به آن گوش دهيد. (هدف آشنايي با صدا)
سيستم مغز انسان
يك واقعيت حيرت انگيز اما تلخ درمورد نحوه عملكرد مغز وجود دارد و آن اين است كه برخلاف تصور عموم، كار مغز پيشرفت دادن و بهبود بخشيدن شما نيست بلكه كار مغز حفظ حالت موجود مي باشد. به طور كلي مغز انسان به 3 بخش تقسيم مي شود:
1. مغز قديم يا مغز خزنده (ساقه مغز): در بين انسان ها و ساير حيوانات مشترك مي باشد يعني حتي مگس، شير تمساح و... نيز اين قسمت را در سر خود دارند. كار اين بخش حفظ بقاي انسان است و تنها دو راه را براي به انجام رساندن اين امر مي شناسد.
الف: فرار را بر قرار ترجيح مي دهد.
ب: دمار از روزگار مهاجم در مي آورد
2. مغز عاطفي: منشا تمام احساسات و عواطف انسانيت، مغز عاطفي تنها در پستانداران يافت مي شود يعني علاوه بر انسان، گاو، گوسفند، دلفين، نهنگ، خفاش و مانند اين ها از آن برخوردارند نه همه حيوانات. اين قسمت از مغز قدرت و انرژي بسيار بالايي براي به انجام رساندن كارها و ايجاد عادت هاي جديد دارد و همين طور در جهت عكس يعني براي انجام ندادن كاري يا ترك نكردن عادتي
3. مغز منطقي: اين بخش همان قسمتي است كه انسان را از ساير موجودات متمايز مي كند و نقطه قوت انسان ها يعني قدرت تفكر و تصميم گيري در اين بخش واقع است. بخش اعظمي از قدرت يادگيري انسان نيز به اين بخش وابسته است. قدرت اراده نيز از ديگر ويژگي هاي مربوط به اين بخش است. اما اين بخش به تنهايي قدرت زيادي براي ايجاد تغييرات مستمر و پايدار ندارد.
مغز در يك موقعيت جديد
زماني كه به عنوان يك انسان در يك موقعيت جديد( موقعيتي كه قبلا در آن نبوده ايم) قرار مي گيريم، احساس خطر مي كنيم و اين احساس خطر باعث نيمه فعال شدن مغز خزنده مي شود. چرا كه احساس خطر براي مغز معادل با حفظ بقاست اما قبل از آن كه هرگونه اقدامي بكند به مغز احساسي رجوع مي كند تا معناي اين احساس خطر را دريابد و سپس از مغز منطقي به دنبال روشي بز پيش تعيين شده براي مواجهه با اين شرايط مي گردد. اگر فايل مربوطه را پيدا كند فورا آن را اجرا مي كند ولي اگر پيدا نكند سريعا فايل اصلي حفظ بقا را اجرا مي كند يعني يا مبارزه يا فرار و اين دقيقا همان اتفاقي است كه براي ما در هنگام سخنراني در ميان جمع مي افتد. پس بايد اين نكته را بدانيم كه تنها راه ايجاد فايل در يك موضوع خاص در ذهن فقط تمرين و تكرار است.
تمرين
تمرين 1: از هر فرصتي براي ابراز عقيده در هر جمعي بدون در نظر گرفتن عواقب آن استفاده كنيد.
تمرين 2: روي يك صندلي نشسته و تصور كنيد در مقابل جمع 10 نفره قرار داريد و با تمام قدرت درباره هر موضوعي كه مي خواهيد سخنراني كنيد.
مسخره شدن
يكي از دلايل ترس ما از حضور در جمع و ايراد سخن ترس از مسخره شدن و سوتي دادن است. چه كنيم كه اين اتفاق نيافتد؟
تمرين تمرين تمرين
تمرين
در مقابل دوربين قرار بگيريد و درباره يك موضوع 3 دقيقه صحبت كنيد. بعد فيلم را با نيت مسخره كردن خودتان بازبيني كنيد و در مرحله آخر دوباره از خودتان فيلم بگيريد. مشاهده فيلم خودتان در مرحل اول موجب آشنايي بيشتر با رفتار غير ارادي خودتان مي شود و بار دوم با هدف بهبود تيك هاي رفتاري تان مي باشد.
آمادگي براي ايراد سخن
يك سخنراني خوب، يك شروع، يك ميانه و يك پايان دارد. بازهم تكرار مي كنم توانا بود هركه تمرين كند.
به راستي هيچ چيز نمي تواند جاي تمرين را براي آماده سخنراني شدن بگيرد. حداقل كاري كه مي توانيد جهت آماده شدن براي سخنراني بكنيم خواندن و مطالعه كتاب است. علاوه بر آن نوشتن متن سخنراني نيز مي تواند كمك شاياني به شما نمايد. شناخت مخاطبان نيز بسيار مهم است. سخنراني خود را يكبار در ذهن مرور كنيد با تمام جزئيات آن
مرحله آخر قبل از ايراد سخن، تمرين كردن است حداقل يك مرتبه صحبت هاي خود را براي خودتان ضبط كرده و گوش دهيد تا ايرادهاي احتمالي آن را مشاهده و تصحيح كنيد.
كنار آمدن باخود
به عنوان حرف آخر بايد بدانيد كه همواره مسائلي وجود دارد كه هيچگاه قابل حل نيست اما قابل بهبود است. مشكل اضطراب و استرس هنگام سخنراني هيچگاه برطرف نمي شود ولي مسلما موقعي كه براي بار 99 براي ايراد سخنراني بالاي سن مي رويد استرس و اضطراب اولين بار را نخواهيد داشت.
حامد كريمي
موفق و پيروز باشيد