ابتدا جواب این سوال را میدهم و سپس به شما مدلی را برای برندسازی رستورانِ شما آموزش میدهم که برای رسیدن به آن باید حداقل 5 کتاب برندسازی بخوانید.
پس در ادامه با من همراه باشید.
خیلی ها برند را مساوی با آن چیزی میدانند که مشتریان شما در غیاب شما میگویند. اما این تعریف خیلی دقیق به نظر نمیرسد.
برند مساوی است با هویت + محصول
به این معنی که محصولی و یا خدمتی که شما دارید بعلاوه آن چیزی که شما هستید و هویت شما را تشکیل میدهد، برند شماست. برند برخلاف آن چیزی که از اسمش بر میآید، می تواند بد یا خوب، ضعیف و یا قوی باشد.
حالا به شما یک مفهوم که خودم از جلسات پیچیده برندسازی استنباط کردم و به کار بستم و نتیجه خیلی خوبی داشت را توضیح می دهم.
تا روزی که هویت شما و محصول شما با مخاطبین شما هر چه بیشتر نزدیک نشوند، شما فروش خیلی زیادی را تجربه نخواهید کرد.
بیشتر توضیح میدهم؛
یک ساندویچی را در نظر بگیرید در یکی از مناطق نه چندان برخوردار شهر، فرض کنید میانگین درآمد مخاطبین این ساندویچی در حدود 7 میلیون تومان در ماه است. بزرگترین ضربه ای که میتواند به خودش بزند میدانید چیست؟ دکور سنگین و گران قیمت. چرا؟ چون برداشت اولیه آنان این است که اینجا غذاهای گرانی دارد! احساس امنیت نخواهند کرد.
شما باید بدانید مخاطب رستوران شما کجا احساس راحتی میکند! چه چیزی را از شما طلب میکند! از برخورد اولیه با شما چه چیزی برداشت میکند.
قبلا در مورد پرسشنامه رضایت مشتری مطلبی نوشته ام. مطالبی که از مشتریان میپرسید و اطلاعات ایشان را در اینجا میتوانید به کار گیرید.
موفقیت شما تضمین شده است اگر هر چه بیشتر در مورد مشتریان خود بدانید.
اگر تازه میخواهید شروع کنید، در مورد محله و مردم آن و مشتریان گذری خود آمار به دست بیاورید. و اگر نه، اطلاعاتی را که به دست آورده اید جمع آوری کنید و همه را به دقت دسته بندی کنید.
اطلاعات باید شامل
طبیعیست خیلی از این نکات توسط شما انتخاب میشوند.
مثلا میگویید در این منطقه مجرد ها و متاهل ها به یک اندازه هستند اما من میخواهم یک رستوران باشم برای زوج هایی که بیایند و پشت این میزها بنشینند و برای آینده شان خاطره بسازند و یا من انتخاب میکنم میزبان خانواده هایی باشم که با فرزندان خود به تعطیلات آخر هفته میروند.
بدیهیست انتخاب جامعه هدف به فراوانی آن ها در منطقه رستوران شما بستگی دارد.
مثلا اگر من در یک منطقه ای که 20 درصد اشخاص دانشجو هستند، کافه دانشجویی بزنم، باید منتظر این باشم که درصدی از آن 20درصد مشتریان من باشند(مثلا 30 درصد که میشود 6 نفر از هر 100 نفر!) و این میتواند منجر به شکست کسب و کار من باشد.
اینجا برند سازی برای رستوران شما اهمیت پیدا میکند.
برندسازی رستوران یعنی من بدانم مخاطبینم که هستند و هویت و محصولاتم را تا هر چه قدر که میتوانم به سلیقه آن ها نزدیک کنم.
در گذشته این فرایند خیلی سنتی بود. رستوران ها و کافه ها بر اساس در خواست مشتریان امکاناتی را در نظر میگرفتند. مثلا اگر محیط خانوادگی ای داشتند، صندلی کودک اضافه کردند و یا اگر محیط دوستانه ای داشتند موزیک های جوان پسند پخش کردند.
امروزه تنور رقابت در تمام کسب و کارها داغ است. فرمول موفقیت کسب و کارها این است که احساس مشتری را درگیر کنند. زیرا امروزه دیگر خیلی مثل گذشته بحث کیفیت و قیمت مطرح نیست. زیرا شما و رقبای شما برای پر کردن این خلا تمام تلاش خودتان را کرده اید.
در ادامه مدلی برای برندسازی رستوران به شما معرفی میکنم که بزرگان برندسازی در سراسر جهان از آن استفاده میکنند.
با من همراه باشید.
حمیدرضا میرزایی نسب هستم و خوشحال میشوم پاسخگوی سوالات شما باشم. 09102685610
