دیروز از اون روزایی بود که با اینکه ساعت ۳ بعد از ظهر تازه حرکت کردیم ولی انگار یه روز کامل زندگی کردیم
جلوی میدون امام حسین قرارمون بود. بچه ها یکی یکی رسیدن مینی بوس آماده، دل هام پر از شوق ، یه مینی بوس پرانرژی و چند ماشین شخصی که پشت سر هم مثل یک کاروان شاد و منظم راه افتادیم سمت روستای جوین.
تو مینی بوس کلی گفتیم و خندیدیم انرژی جمعی بی نظیر بود از اون سفرایی که دوست داری تموم نشه
روستای جوین روستایی که باید واقعا ببینینش یه روستاست که حدودا سی کیلومتری سرخه است و تا سمنان هم یه پنجاه کیلومتری راه داره یه روستا با معماری پلکانی که بهش میگن ماسوله استان سمنان
حدود ساعت چهار و ربع رسیدیم روستا. آقای فیض توضیحاتی در مورد برنامه و روستا دادن و رفتیم سراغ مسجد تاریخی روستا. فضای معنوی خیلی خوبی داشت یه منبر چوبی و یه محراب بسیار زیبا که هر دو مربوط به دوره ی سلجوقی بودن
خانم مرادی نسب تسهیلگر عزیز گروه کوله گرد اومدن و در ارتباط با کتاب خرمگس برامون صحبت کردن، در ارتباط با شخصیت ها اینکه اسم کتاب چرا به این نام انتخاب شده و بخش های مهمش و اینکه انتظار اتفاقات خیلی عالی رو در این کتاب داشته باشید. هنوز شاید ابتدای کتاب باشیم و نتونیم ارتباط خیلی خوبی با کتاب برقرار کنیم اما صبر داشته باشید.
خانم عرب هم تحلیل های جالبی رو داشتن خانم طاهری که مثل همیشه با شعرها، آیات و تمثیل هاشون باعث شدن که حس خیلی خوبی بگیریم و نکات بسیار خوبی رو از ایشون یاد بگیریم.خانم مونسان متن هایی از کتاب رو خوندن و خانم میرحاج هم مثال هایی رو از کتاب برامون توضیح دادن بعد از یک ساعت کتابخونی رفتیم سمت جاذبه های طبیعی روستا، مسیر سنگ فرش شده رو رد کردیم و قلعه ی دست کن رو از دور دیدیم. آقای فیض درباره ی معماری قلعه برامون توضیح دادن منظره ی خیلی قشنگی داشت. در راه شعر دستتو بده به من که شعر نماد گروه کوله گرد هست رو با هم خوندیم. هوا حسابی خنک و دلچسب بود و شعر خواندن تو این فضا حس و حال خیلی خوبی رو بهمون میداد. به محل استراحتمون رسیدیم یه عده زودتر رفته بودن آتش روشن کرده بودن و جای نشستن و آماده کرده بودن. بعضیا رفتن سمت آبشار تریک. بعضیا نشستن و تو سکوت طبیعت مدیتیشن کردن. آبشار بسیار زیبایی داشت خنکای آب و زیبایی منظره همه رو به وجد آورده بود هرکدوم از دوستان در محلی نشستن و چایی خوردیم و صحبت کردیم و لذت بردیم. از هنر زیبای سحرجان لذت بردیم و عکس دست جمعی گرفتیم و شعار بوک سیر سر دادیم و برگشتیم. این سفر هم با تمام اتفاقات خوبی که درونش افتاد به پایان رسید و یک روز پر از حس خوب ،گفتگو، طبیعت، کتاب ،چای و لبخند.
ممنون از همه بچه های بوک سیر که این سفر را اینقدر قشنگ کردند.