همیشه از آدمای اطرافم توقع خیلی زیادی داشتم یعنی اگه تولدم میشد و برام کاری نمیکردن یا هدیه نمی خریدن خیلی شاکی می شدم عاشق این بودم که توی گروه های خانوادگی که عضو هستم همه روز تولد منو به یاد داشته باشند بهم کلی تبریک بگن و خلاصه حواسشون به این اتفاق مهم باشد از همسرم توقع خیلی زیادی داشتم که برام هدیه بخرد حتماً به فکر من باشه و اگر یادش میرفت ازش خیلی شاکی می شدم که چه اتفاقی مهمی را فراموش کردی اما امسال تولدم برام یه رنگ و بوی دیگه ای داره امسال اصلا برام مهم نیست که برام تولد بگیرن یا نه؛برام کیک بخرن یا نه؛ بهم تبریک بگن یا نه؛ دوست دارم که هیچکس بهم تبریک نگه نمیدونم علتش چیه خودم احساس می کنم شاید بزرگتر شدم و دیگه اونقدر نظر دیگران و حسی که دیگران بهم میدن برام مهم نیست احساس میکنم به غنای درونی رسیدم و حالم با خودم خوبه و نیازی به تایید دیگران نیاز به جلب توجه از طرف دیگران ندارم شاید یکی از علتهاش گرفتن کرونا باشه و فهمیدم دنیا انقدر بی ارزشه که نباید به خاطر مسائل کوچک اینقدر اطرافیانم را اذیت کنم و گرفتن کادو و کیک هیچ علتی نمیشه واسه اینکه اطرافیان دوستت داشته باشند و نگرفتن اینها هم دلیل نمیشه که اونها عاشقت نباشند دارم سعی می کنم بیشتر رو خودم کار کنم و اینقدر مناسبت ها و اتفاقات برام مهم نباشه.