امشب مشغول تماشای یکی از بهترین سریال های ساخته شده در صدا و سیما بودم.
سریالی که سهم سبزمان از زندگی را برایمان بازگو میکند، و پیرو هر یک از مسائل خانوادگی و اجتماعی، راهکاری سبز ارائه میدهد.
از تحصیل ، ازدواج و پرورش فرزند تا قدردانی اجتماعی و خانوادگی...
" قدردانی اجتماعی و خانوادگی" مسئله ای است که تا بحال به او فکر نکرده بودم.
که چقدر باید متشکر باشیم از خانواده و دوستان و همکاران.
قصه این قسمت خانه سبز داستان دو همسر معمار بود که به دلیل عدم رضایت مرد ،همسرش که معمار قابل و توانایی بود به دلیل علاقه به همسر و خانواده اش از حق طبیعی خود گذشته بود و بعد از 25 سال مرد درخواست طلاق کرده بود زیرا دیگر دلیلی به ادامه زندگی بعد از این مدت نمیدانست.
تنها جمله ای که زن در دادگاه مطرح میکرد این بود که
"سهم من از زندگی چقدره؟ "
و همسرش در پاسخ به سوال او گفت: من تحقیق کردم اقاااای قاضی ، سهم ایشون هر چیزی که باشه اعم از مهریه و حق شیر که بیشترش شیر خشک بوده و کار در منزل من حاضرم بپردازم... "
زیبا ترین حرفهایی که تا بحال در رابطه با حقوق فردی و انسانی زن و مرد شنیدم، موضوع اصلی بحث در جلسه دادخواهی بود.
همانجا که صحبت از مهر شد و حمایت ...
صحبت از قدردانی شد و فهم ارزش های انسانی...
همانجا که وکیل مطرح کرد سهم خانم محدود به حق خانه داری و حق شیر دهی به فرزندانش نیست بلکه همراهی اوست...
و سهم مرد هم محدود به قدرت او در کار نیست بلکه همراهی او مسئله اصلی است.
زمانی که مطرح شد ارزش و عیاری که ما به دست میاوریم، نتیجه زمانی است که افرادی از ما حمایت کرده اند و در کنارمان ایستاده اند.
دیدن چنین چیزی در یک سریال، پرداختن به احترام به ارزش ها و حقوق انسانی و قدر دانی از انسانها از مهم ترین نیاز های من در این روزهای تلخ بود.