در جریان همین دیدوبازدیدهای عید نوروز، اتفاقات جالبی رخ میده که از دید من دانشجوی نرم افزار واقعا جالبه و تمایل دارم شما رو هم در جریان بزارم.
اسم این خاطره خودم رو میزارم تقابل مدرنیته و سنتیته :)
خونه یکی از اقوام بودیم که یکی از ایشون شروع کرد یک ماجرایی رو تعریف کردن. چندان کاری به ماجرا ندارم و خلاصه اش این بود که عموش تازه پیدا شده و الان توی آلبانی هست و غیره. گفت اتفاقا تقریبا هر روز باهاش ارتباط می گیرم و تصویری صحبت میکنیم و ادامه داد که همین الان ارتباط میگیرم ببینیدش شما هم.
خلاصه نرم افزار imo رو باز کرد و شروع کرد تماس گرفتن و ازقضا این عموی داستان ما هم آنلاین بود و ارتباط تصویری شکل گرفت.
کل این ماجرای پیدا شدن عموی ایشون و تعجب ما یک طرف، چهره ی مبهوت و شگفت زده شده ی مادربزرگم از این ارتباط تصویری یک طرف!!!!
مادربزرگم به هیچ وجه من الوجوه باورش نمیشد که ما تونستیم با یک نفر تو قلب اروپا تصویری ارتباط بگیریم! چهره و رفتارهاش هم نشون میداد که این تکنولوژی بیشتر از پیدا شدن عموی داستان ما ذهنش رو مشغول کرده.
شاید باورتون نشه، ولی مادر بزرگ من (که معمولا این آدم قدیمی ها ساعت های 10 یازده میخوابن) اون شب خوابش نمیبرد و همش از من میپرسید، امیر چطور امکان داره؟!!!
آخه جالبه من خودم که تهران درس میخونم یک بار با همین imo با خانواده ارتباط گرفتم و خانواده هم گوشی رو دادن دست مادربزرگم و از وقتی که از تهران اومدم شهرستان، مادربزرگم همش میگفت که تو توی گوشی تکون میخوردی و صدات هم می شنیدم، خودت نبودی که!!!!!
گفتم خودم بودم دیگه و منم همزمان داشتم باهاتون تصویری صحبت میکردم و شما رو میدیدم. مادربزرگم سکوت کرد!!! و همش میپرسید چطور امکان داره دو نفر تصویری تو دونقطه دنیا با هم صحبت کنن.
تازه وقتی فهمید که این تماس ها رایگان هست دیگه قابل توصیف نیست حالتی که بهش دست داد :))
خیلی طول کشید تا با زبون خودشون بهشون فهموندم که این تماس چطوری برقرار میشه.
این داستان به کنار، خودم به فکر فرو رفتم.
گفتم مادربزرگم که 60 سال پیش تا الان رو تجربه کرده، وقتی این تکنولوژی رو دید که برای ما خیلی عادیه، دچار بهت و شگفتی شد و شب خوابش نبرد، 60 سال دیگه چه تکنولوژی هایی ممکنه بیاد که من جوون دهه هفتادی رو بخواد شگفت زده کنه و میخکوب کنه و شب خوابم نبره. واقعا چی میتونه باشه؟:)))