ویرگول
ورودثبت نام
Rain
Rain
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

انشا های خلاقانه و خاص(پاییز)

خب این متونی که میذارم اینجا همشون و خودم مینویسم و انشا های خودمن از کلاس ششم تا دوازدهمم و درواقع اینا رو میذارم تا شما ایده بگیرید ولی میتونید همینم کپی کنید و نمره بگیرید به حال من فرقی نمیکنه??‍♀️

نکات این متن:

-متن نو و غیر کلیشه ایه و کاملا سلیقه ایه.

-باید با لحنی بی حوصله و بد بینانه خونده بشه و بتونید با لحنتون اکت بیاید و اون احساس مورد نظر رو القا کنید.

-این متن کاملا گفتاری نوشته شده.

پاییز

آه پاییز!

من نمیدونم چه خبره که این همه آدم تو این فصل به دنیا اومدن ، حس می‌کنم فقط منو یکی-دو نفر دیگه تو فصل‌های دیگه تولدمونه.

بیخیال بگذریم ، فعلاً اومدم یکم از این فصل سه رنگ بگم ، می‌دونید زندگی از دید من کلاً یک سال بیشتر ارزش نداره ؛ چون بیشتر از یه بهار و تابستون و پاییز و زمستون که نیست ، بعدش دوباره تو لوپ تکرار این رنگ های مسخره میوفتیم.

الان همین پاییز ، همه از رنگ‌های تکراری و هوای ملایم و بارونای عجیب و هوای اعصاب خردکنی که معلوم نیست گرمته ، سردته ، چته میگن.

بیایید واقع بین باشیم ، صدای مسخره برگ‌ها وقتی تو این فصل راه میری وحشتناکه ، انگاری که بگی سوهان روح!

اگر بخوام خیلی خوشبین باشم میوه‌هاش همچین بد نیست.

ولی اُسکار رو مخ‌ترین روز این فصل هم می‌رسه به ، «یلدا» نه تنها مسخره‌ست که به خاطر یک دقیقه ساعت‌ها تدارک ببینیم بلکه از شنیدن جملات احمقانه‌ای مثل «امروز یک دقیقه بیشتر عاشقتم»متنفرم!

به هر این فصل با وجود تمام موارد مورد ذکرم بازم هست و محکوم به تحملش هستیم.

⁠☆Rain

پاییززنگ انشاانشا پاییزخلاقیت
باس رفت ، گاه از قلبِ کسی ، گاه جفت پا تو صورت کسی!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید