نوشتن فقط برای شما کار سختی نیست. افکار و ایدههای ما مسیر پرنشیبوفرازی را برای تبدیلشدن به واژهها و جملههای معنیدار و مرتبط طی میکنند. در این مسیر، جلوههای گوناگونی به خود میگیرند و ممکن است بارها قالب بیانشان تغییر کند. با این حال، میتوان این مسیر مهآلود و مبهم را با در پیش گرفتن یکی از سه استراتژیای که در این مطلب اشاره میکنم، آسانتر کرد. در ادامه، خواهم گفت که کدام روش بیشتر برای من جواب داده است.
برای نوشتن این محتوا، غیر از تجربۀ خودم در نوشتن، از یک منبع کمک گرفتهام که لینک آن را آخر مطلب میگذارم.
پیش از آنکه به استراتژیها بپردازم، از بزرگترین مانعم برای نوشتن میگویم؛ ترس. میخواهم بنویسم؛ اما جملههای کوبنده و تخریبکنندهای در ذهنم طنینانداز میشود: نکند اشتباهی بکنم! اگر اطلاعات غلطی بدهم چه؟ اگر نتوانم خلاقانه بنویسم چه میشود؟ ممکن است همه بفهمند من چیزی سرم نمیشود! (نویسنده از سندروم ایمپاستر رنج میبرد.) اگر بهنظر دیگران موضوعم ساده و پیشپاافتاده باشد یا خیال کنند متکبرانه نوشتهام چه؟ اگر بهموقع تمام نشود چه کنم؟ من اصلاً نوشتن بلد نیستم و... .
اگر به این صداها دل بدهم، باید دستکشهایم را آویزان کنم و هرگز دست به قلم و کیبورد نبرم؛ اما تا امروز توانستهام بهرغم این صدای ذهنی مخرب بنویسم و نوشتن را بهعنوان حرفهام ادامه دهم. اگر من توانستهام، پس چرا شما نتوانید؟ تنها کاری که میتوان هنگام غلبۀ ترس و افکار منفی انجام داد، این است که بالاخره کار را با وجود همۀ تردیدها شروع کنیم. مهم نیست چقدر مینویسید و پاک میکنید یا چقدر طول میکشد تا نوشتهتان تمام شود، انجامش دهید.
وقتی تصمیم به نوشتن گرفتهایم، ایدهها و افکاری در ذهنمان داریم که ممکن است در حد یک جمله کوتاه باشند. ایدهتان هرچه که هست، آن را بنویسید، با تمام جزئیات و نکتهها؛ زیرا دیو فراموشی در کمین است و میتواند با یک اشاره فکر نابتان را برای همیشه بدزدد. بهعلاوه، نوشتن به شما تسلط بیشتری به موضوع میدهد. حالا فرصت دارید، تا به فکرتان پروبال بدهید. موقع شستن ظرفها، پیادهروی یا شب قبل از خواب، به ایدهتان فکر کنید و سعی کنید نوشته را در ذهنتان بنویسید.
کار دیگری که در این مرحله کمکتان خواهد کرد، مشورت است. با کسی مشورت کنید که بتواند دیدگاه تازهای به شما بدهد. میتوانید روی کمک هوشهای مصنوعی هم حساب کنید. حرف بزنید تا نکتههای جدیدی پیدا کنید و به ساختار بهتری برای مطلبتان برسید. البته، نویسندگانی که میخواهند آزادانه و بیدخل و تصرف بنویسند، ترجیح میدهند افکارشان بکر و دستنخورده بماند.
بعد از اینکه ایدهتان شکل گرفت، نوبت آن است که استراتژیتان برای نوشتن را انتخاب کنید. ادامۀ مطلب را بخوانید تا با 3 استراتژی نوشتن آشنا شوید.
روش نجار یا بندر رخت روشی عالی برای تولید محتوای متنی است.
سرراستترین و محسوسترین روش برای نوشتن مطلب، مشخصکردن ساختار آن است. بعد از آنکه خوب به مطلبتان فکر کردید و ایدهها را نوشتید، دفترتان را باز کنید و ساختار اصلی مطلب را روی کاغذ بیاورید. هرچه مطلبتان در ذهنتان روشنتر و مشخصتر باشد، میتوانید جزئیات بیشتری را بنویسید.
با یک مثال منظورم را توضیح میدهم. میخواهم دربارۀ خریدهای عجولانه در زمان اوجگرفتن تورم بنویسم. نکتههای اصلی موضوعم اینها خواهد بود: تعریف خرید عجولانه، علت خرید عجولانه در زمان اوجگرفتن تورم، نمونههایی از خریدهای عجولانه در زمان اوجگرفتن تورم و پیشنهادهایی برای خرید در زمان اوجگرفتن تورم که ارزش پول را حفظ کند.
حالا فقط باید هر کدام از نکتههای اصلی را به یک زیرعنوان تبدیل کنم و توضیحاتشان را بنویسم. در این مرحله پیشنویس مطلبم نوشته میشود. بعداً باید برگردم و کاملش کنم و جملهبهجملۀ آن را ویرایش کنم.
این روش را، روش نجار یا بند رخت مینامند. نجار برای ساختن وسایل چوبی، ابتدا همۀ قطعهها را سرهم میکند و بعد روی هر کدام کار میکند تا کامل و بینقص شوند. نام بند رخت هم از این لحاظ اطلاق میشود که با انداختن رختها روی بند، دیدی کلی به چیزی که میخواهیم خلق کنیم، پیدا میکنیم.
برخی این روش را بهدلیل آنکه گمان میکنند خلاقیت را کمرنگ میکند یا برای آن محدودیت ایجاد میکند، دوست ندارند. با وجود اینکه کمرنگکردن خلاقیت تا حدودی درست است، باید بدانید تعیین ساختار برای مطلب لزوماً طرح نهایی آن را تعیین نمیکند. بسته به اینکه چقدر مطلب در ذهنتان روشن است یا به آن تسلط دارید و چقدر میخواهید خلاقانه بنویسید و ایدههای تازه را حین نوشتن اضافه کنید، ساختار مطلبتان میتواند جزئی یا کلی باشد.
خوبی این روش این است که مسیرتان را مشخص میکند و در نتیجه، کارتان ساده میشود. به همین دلیل، روشی عالی برای تولید محتوای متنی است یا وقتی که میخواهید به فهرستی از سؤالات مخاطبان پاسخ دهید یا اصلاً در رزومهتان کارفرما را قانع کنید که چرا باید شما را استخدام کند.
هر نویسندهای در حرفۀ خود آزادنویسی را تجربه کرده است؛ زمانی که کلمات به ذهنتان هجوم میآورند، نوشتن راه خروجی برای ایدههایتان باز میکند. در آزادنویسی، نویسنده نمیداند پایان نوشتهاش چگونه خواهد بود؛ اما با سرعت زیاد و کمترین بازگشت و اصلاح مینویسد و مینویسد.
این روش قانون خاصی ندارد و اصلاً به همین دلیل آزادانه است؛ اما بد نیست مدتی که از نوشتن گذشت، به نوشتهتان برگردید و از لحاظ محتوا و جملات، دستی به سر و رویش بکشید.
آزادنویسی کمکتان میکند خلاقیتتان را در نوشتن افزایش دهید. در این حالت تا جای ممکن قیدوبندهای نوشتن مثل قواعد ویرایش را از ذهنتان دور کنید. باید ذهن را آزاد بگذارید تا به ایدههای جدید برسد.
همچنین آزادنویسی درمان سدهای فکری نویسندگان است. وقتی ذهنتان متوقف شده و گمان میکنید دیگر نمیتوانید بنویسید، آزادنویسی را تمرین کنید. نوشتن آزادانۀ افکار و ایدههایتان کمک میکند تا به لحن ویژۀ خودتان برسید. لحنی که نوشتههایتان را اختصاصی میکند و امضای شما خواهد بود.
هر زمان که ذهنتان به بنبست خورد و دیگر نتوانستید چیزی بنویسید، آزادنویسی را تمرین کنید.
بافندهها هر رج را کامل و بیعیب میبافند، سپس سراغ رج بعدی میروند. نویسندگی به روش بافندگان نیز، از همین روش پیروی میکند. شما چند خط مینویسید. برمیگردید و آن را دوبارهخوانی و اصلاح میکنید و بعد بند بعدی را مینویسید. شاید این روش برای نویسندههای تازهکار مشکل و زمانبر باشد؛ اما بسیاری از نویسندهها از روش بافنده، برای جریاندادن به خلاقیتشان در نوشته استفاده میکنند.
هر کدام از این روشها در موقعیتی، اثربخشترین و بهترین روش ممکن هستند. گاهی حتی ترکیبی از هر سه روش، شکل نهایی نوشتهمان را میسازد. فرض کنید میخواهید برای یک وبلاگ، مقالهای با موضوع مشخص بنویسید. در این حالت، بهترین روش، ساختاریافته نوشتن است؛ اما ممکن است ترکیب آن با روش بافندگی نتیجۀ نهایی بهتری به شما بدهد.
در موقعیت دیگری، لب جویی نشستهاید و گذر عمرتان را نظاره میکنید که ناگهان احساسات قوی و غالبی به شما هجوم میآورند و فقط یک کاغذ و خودکار نیاز دارید تا ذهنتان را خالی کنید. قطعاً نمیتوانید اول عنوانهای اصلی را مشخص کنید و بعد احساساتتان را مکتوب کنید. باید آزادانه و سبکبال بنویسید.
من برای بیشتر نوشتههایم از ترکیب روشهای اول و سوم استفاده میکنم؛ اما برای دلنوشتهها یا گاهی پستهای شبکههای اجتماعی، آزادانه مینویسم. خلاصه اینکه نوشتن زیاد و بهکارگیری روشهای مختلف، البته در کنار مطالعۀ فراوان نوشتههای خوب، کمکتان میکند سبک و روش شخصی خودتان را پیدا کنید و بتوانید در بهترین فرم، ایدهها و احساساتتان را با واژههای مکتوب بیان کنید.
شما تا به حال، از چه روشهایی برای نوشتن استفاده کردهاید؟
منبع: https://www.enchantingmarketing.com/writing-strategies/