سلام به کمکتون احتیاج دارم ممنون میشم بخونید و نظرتونو بگید 🙏🏻
من خیلی خسته شدم
راستش عذاب وجدان دست از سرم برنمیداره
نمی‌دونم قضیه عشقیه منو خوندید یا نه ...
اما بگم که اون زمان دیدمش با یه دختری اونم لانگ دیستنس تو رابطه بود
من باهاش صمیمی بودم و اونم ماشالا کم زبون نداشت و منم که تا اون زمان دوست پسری نداشتم و تا کسیو هم دوست نداشتم که بخوام حس یه دختر وقتی دوست پسرش ، عشقش داره با دختری خیلی گرم صحبت می‌کنه چیه :/
و حالا میفهمم که چقدر اون دختر هم وقتی منو عشقم(همون دوست پسر اون زمان اون دختره) با هم گرم می‌گرفتیم اذیت می‌شده
خلاصه میخوام بگم ، ایشون با اون دختره کات می‌کنه و بعد اون میاد سراغ من و ما با هم دوست میشیم
(این پروسه طول کشید من خلاصه میگم)
و بعدش فهمیدم که اون دختر خانوم بعد کات خیلی حالش بد میشه و همیشه هم یادمه تا مدتی کلیپ غمگین میزاشت و استوری شکست عشقی
منم که هی تو اون رابطه بودم و نبودم ،
منی که هویتم از اول الکی بود
متاسفانه با دروغ رفتم جلو چون میترسیدم
و فکرش هم نمی‌کردم عاشق کسی بشم که هیچ وقت ندیدمش
اونم همیشه منتظر من موند اما منه بدبخت همیشه ترسیدم برم جلو راستش رو بگم
و شاید اگه بعد سه سال الان برمو بگم که اطلاعاتت راجع به من اشتباه بوده شاید تا آخر عمرش نتونه به کسی اعتماد کنه 😢💔
حالا ایشون همیشه منتظر من بود چون من دورادور پیگیر بودم
و تا اینکه فهمیدم ایشون وارد رابطه شده براش آهنگ عاشقانه میزاشت و این داستانا ...خیلی حالم بد شد و گریه کردم اما بعدش آروم شدم
اما برای اینکه عشقمو کنار کس دیگه می‌دیدم بازم اذیت میشدم
خلاصه این رابطه هم بعد دو ماه تموم میشه
و الان عشقم اومده ایران و از منم بی خبره چون مدتیه که تو اون گروه نرفتم
ولی میدونم الان پیدام بشه میگه بیا ببینمت
میخواد ازدواج کنه چون سن ازدواجشه
هیچ کس به دلش نمیشینه چون دلش پیش منه
منم مثل ایشون هر چی خواستگار دارم هر چی پیشنهاد دارم رو رد میکنم و اصلا کسی به چشمم نمیاد که بخوام قبول کنم
من با شرایطی که دارم نمیتونم به هیچ عنوان الان بهش پیام بدم
میدونم بی خبری چقدر بده ، چقدر ادمو بی قرار می‌کنه
چون خودم چند روز ازش بی خبر بودم داشتم دیوونه میشدم
میدونم اون چی می‌کشه الهی بمیرم براش 😭
خواستم بگم که از اینکه باعث جدایی عشقم و اون دوست دختر اولیش شدم ناراحتم
شاید اگه با اون بود حال اون دختره هم الان خوب بود و عشقه منم الان یه کسیو داشت که واقعی بود و اینقدر بی قرار و بی تاب نبود
نه اینکه الان عاشق کسی شده که اون تصوری که ازش داره اشتباهه
من هم خوشحال شدم وقتی شنیدم میخواد ازدواج کنه و هم ناراحت
چون منم دارم کسیو از دست میدم که عاشقش شدم... واسه اولین بار یه نفر تونست قلب منو تحت تاثیر قرار بده ، کسی که شده فکر و ذکر من ،کسی که براش کلی اشک ریختم
هیچ کسو تو زندگیم به اندازه ایشون دوست نداشتم
ولی خب الان نمیتونم 😭
من نمیتونم داستان رو کامل توضیح بدم
نمیتونم منظورمو درست بفهمونم
نمی‌دونم چطوری بگم ..
لطفاً بهم بگید چیکار کنم ، برم پیام بدم و بگم بیخیال من شه ؟ اینطوری هم نمیشه ، اون میفهمه که همیشه ازش خبر داشتم و دورادور دنبالش میکردم
و یا اینکه یه پست منتشر کنم ، یه متنی چیزی
ایشون پیوی منو نداره و اینکه که جایی که پست میزارم یه جای عمومیه
دو هفته پیش وقتی تازه اومده بود ایران زیر پستم
اومد و نوشت عالی ( بعد از اتمام رابطه اش)
منم جواب ندادم مثلا الکی آنلاین نشدم از اون موقع
البته بعد یه هفته پاک کرد ...
من بیشتر نگران اون بی قراری هاش هستم
نگران حالش ، نگران اینکه همش چشم به راهه
همش منتظره 🥲
من پارسال که پیش مشاور رفتم و گفتم من غیب شدم ولی اون منتظر منه ،برام پست میزاره و غمگینه
گفت پس برو تو پستش پیام بده ک منتظر تو نباشه و بگو فکر کردی که با هم نباشید بهتره و این حرفا
رفتم گفتم اما منه احمق بعد اون هم هر از وقتی پیدام میشد و باهاش حرف میزدم 🤦🏻♀️دلتنگ میشدم خب 😔
اما الان چه کنم ، قراره ازدواج کنه شنیدم می‌گفت دختره خیلی خوشگله و همه چیش اوکیه و این حرفا
اما آدم گاهی دوست داره حالا با کسی که باهاش بوده و خاطره داشته ازدواج کنه ...
میترسم موقعیت هاشو از دست بده
چیکار کنم من
خستم
خیلی خسته
من هیچ وقت خودمو نمیخشم
یعنی هیییچ وقت نمیتونم خودمو ببخشم
هیچ کس هم نمیفهمه من چی میگم ...
پست بزارم یا نه ؟ پیوی که عمرا بتونم برم چون میدونم میگه عکس بده و بیا بینمت و این حرفا
منم نمیتونم
اون بفهمه من اطلاعاتم دروغ بوده دیگه نمیتونه اعتماد کنه 😔
لعنت به من 😭😭💔
از خودم بدم میاد
این پست پاک میشه پس لطفاً اگه نظری دارید بگید
