من عموما حافظه ضعیفی ندارم اما تو بعضی چیزها حافظهم خیلی ضعیف میشه. مثلا هیچوقت کتابهایی که میخونم و فیلمهایی که میبینم رو یادم نمیمونه مگر اینکه خیلی فیلم خفنی باشه وگرنه کتاب رو که اصلا یادم نیست.
یه بار انقدر واقعا یادم رفته بود که یک کتاب رو دوبار خریدم و خوندم و وسطاش یادم اومد من اینو قبلا خونده بودم اما بیخیال نشدم و ادامه دادم چون بقیشو یادم نمیومد ??♂️
یکی از پروژههایی که برا نوشتن خودم در نظر گرفته یودم بازنویسی داستانهای معروف به سبک خودمه که قرار بود شروعش کنم و شاید تو همین ویرگول هم گذاشتم بعدها.
اشتباهم این بود که با هریپاتر شروع کردم که هیچی ازش یادم نمیاد جز یه بچه با زخم روی پیشونی که جادو اینا داشت یاد میگرفت و یه پیرمرد بدون دماغ به اسم ولدومورت که کل زندگیشو گذاشته بود رو گرفتن یه مدرسه و کشتن یه بچه. در نتیجه تصمیم گرفتم بیحیال هریپاتر بشم و برم سراغ بقیه داستانهایی که خوندم و فیلمهایی که دیدم.
اینکه برای خودت یک پروژه گنده بسازی و بعد بخاطر فراموشیت کلا نتونی چیزی بنویسی درد بدیه! حالا یحتمل باید برم حداقل فیلمهای هریپاتر رو دوباره بخونم و بیام بنویسم درموردشون
خداروشکر بزبزقندی و شنل قرمزی و چوپان دروغگو و زاغک پنیر خور رو یادم مونده و دارم در موردشون مینویسم.