ویرگول
ورودثبت نام
حسین شورگشتی
حسین شورگشتیطلبه و دانش‌پژوه رشته روانشناسی
حسین شورگشتی
حسین شورگشتی
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

بررسی فیلم موسی کلیم الله (به وقت طلوع)

دیشب توفیق شد تا فیلم موسی کلیم الله به گارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا را در سینما ببینم..

با وجود آنکه نام فیلم موسی کلیم الله است ولی بنظرم نقش اصلی و اول فیلم مادر موسی بود.. زنی که آنقدر پاک و مومنه بود که شایستگی حمل پیامبری اولوالعظم و دریافت وحی الهی را داشت...

اگر نوعی نگاه مادرانه به فیلم داشته باشیم بنظرم فیلم آنقدر زیبا به مادر موسی پرداخته که جا داشت نام فیلم را هم مادر موسی می‌گذاشتند؛ مادری که در آن شرایط، یعنی وقتی فرعون تمام پسران تازه بدنیا آمده را شناسایی می‌کرد و می‌کشت ، به سختی زایمان می‌کند، شاید ماه‌ها فرزندش را به آغوش می‌کشد، شیر می‌دهد و محبت مادری را تمام می‌کند و به ناگاه به وسیله وحی مامور می‌شود فرزند عزیزش را به نیل بسپارد..

یک ماموریت و آزمایش برای این مادر..

در مسیر انجام این ماموریت موانع و امتحاناتی سر راهش قرار می‌گیرند:

- وقتی مادر موسی داستان را برای عمران تعریف کرد او باور نکرد و گفت شاید القائات شیطانی بوده که به او چنین چیزی گفته.. عمران حتی چاره‌ی دیگری اندیشید و با بزرگان قوم تصمیم گرفتند اعلام کنند که ناجی‌ای که سالها منتظرش بودند مُرده و عزاداری کنند تا فرعون دست از قتل و عام نوزادان بردارد.. شاید حتی این نقشه عمران جوابگو بود ولی مادر موسی را از انجام ماموریتش بازنداشت..

- در مسیر انجام ماموریت، مادر موسی، عمران (شوهرش) را دید که زخمی شده و کمک می‌خواهد و حتی دخترش خواست که به کمک پدر برود ولی مادر اجازه نداد و ماموریتش را به نجات شوهرش ترجیح داد؛

- در راه، زن قابله به او پیشنهاد داد بجای رها کردن فرزندش در نیل، موسی را به او بدهد تا او موسی را به فرزندی بگیرد..

اگر مادر موسی فرزندش را به قابله می‌داد قطعا از مرگ و از چنگال فرعون نجاتش می‌داد زیرا او قابله قصر بود و فرعون فقط پسران بردگان را می‌کشت ولی او به قابله گفت چنین اجازه‌ای ندارد و پیشنهادش را رد کرد؛

- حتی در زمانی که سربازان به دنبالشان بودند و هر لحظه ممکن بود آن‌ها را پیدا کنند باز هم از تصمیمش برنگشت..

- آن مادر می‌دانست که رود نیل امواج خروشان دارد، کروکودیل و جانوران وحشی دارد و اگر با دو دوتا چهارتا عقل حساب کنیم حتی اگر فرزندش از دست اینها نجات می‌یافت باز هم معلوم نبود چه سرانجامی درانتظارش است.. شاید دست فرعونیان یا غارتگران بیفتد و شاید از گرسنگی و تشنگی تلف شود...هیچکدام از ما حاضر نیستیم فرزند چند ماهه یک غریبه را در چنین شرایطی رها کنیم و شاید با اولین پیشنهاد قابله، وحی الهی را فراموش می‌کردیم و مصلحت را در آن می‌دیدیم...

حال در این‌جا، پای مهر و محبت مادرانه هم در میان است؛ مهر و محبتی که باعث شد بار اول که سبد را در آب رها می‌کند برگردد و سبد را بگیرد و بعد با وحی دوباره دلش آرام گیرد و آن را به نیل و به امان خدا بسپارد.

فیلم تمام این احساسات را بخوبی بیان کرده که بزرگترین نقطه قوتش بود.

جلوه‌های ویژه هرچند در مقایسه با فیلم‌های هالیوودی صد نبود ولی با توجه به جدید بودن این نوع از جلوه‌های ویژه و هوش مصنوعی در ایران بسیار خوب ساخته شده بود..

عرض خداقوت به عوامل ساخت فیلم و آرزوی موفقیت برای این فیلم و دو قسمت ادامه‌ی آن..🙏🌹

فیلمنقد و بررسی فیلمابراهیم حاتمی کیامادر
۳
۰
حسین شورگشتی
حسین شورگشتی
طلبه و دانش‌پژوه رشته روانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید