[ ح ]
[ ح ]
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

امیدِ به آسمون.

ابتدای امر است و يک‌بار برای هميشه بايد به روشی نشست، كه کسالتِ زمان شسته شود.

تلخیِ ماجرا اين‌جاست كه اگر اميد جا بدهد به يک‌جا نشينی، فاصله با نبودن يک كلمه است. تمام. شدن از هر چه‌ كه خصوصيتِ انسان جماعت است.

به ناجوری افتادن. آخ‌ات در آمدن... .

شهره‌ام به طلوعی خوش‌لعاب كه جا افتاده‌ی همان قدمِ اولی‌ست، كه بهاء داده‌ام پايش. خاک‌ها خورده‌ام تا بزرگ شد. درجاها زده بودم. هزار جا از عمرم را. و باز هم قرار است انگار.

به اميد زنده‌ام،

خداوند رحمان است، و رحيم.

این/جا
این/جا


☁️ / IG:@Hosseinfelehga
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید