ساده باشيم و روح و تنمان، يکدست باشد با خلق و خوی خدا. آنيک خدايی كه هميشه قرارش به بودن است، و نبودنش دق میآوردمان.
من متوجهام كه اين غمِ تلمبار شده، روزی بیاينکه حواستان باشد، میكشدتان. باور نمیكنيد؟ خوب، شايد بعداً فهميدیم.
دعايم آغشتهشدنتان به انگشتهای خداست. وقتی که همه خوابيم. اعتقادم اين است كه بعد از هر بار بيدار شدن از خوابهايمان، شسته میشويم از هر چه ناپاكیست. برای آن روزِ رو به رويمان.
الهی كه تا انتهای شب، دست نخورده باقی بمانيم.