به اندازهی سِنّمان قدمت داريم. محتوايمان از كودكی شكل گرفت و داغیِ پشتمان از يکديگر بود.
میدانی كه چهقدر برايم محترمی و همين احترام پايههای اين كشور؛ كه به نامِ هر دویمان هست را محكم كرد. چهها در حقم كردی و جز خير برايم نخواستی و هزاران هزار نكتهی ديگر كه در قلبم جاودانهست.
صفتِ رَفيق برايت مناسب نيست، تو را هم خونام مینامم تا در حقِ وجودت كملطفی نكنم.
بماند به يادگار، از شبی كه كنارم ماندی، و با هم ديديم...