نیروانا
نیروانا
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آفتاب و آزادی دو روی یک سکه‌اند.

در ستایش آفتاب
در ستایش آفتاب

من چه فرقی با این پیرزن دارم؟
بعضی روزها حتی نور خورشید را هم نمیبینم و تا حیاط هم بیرون نمیام مثه یک زندانی خانگی. تتها فرق من با این پیرزن اینکه اون دائم دراز کشیده است و من در خانه راه میرم.

منی که عاشق آفتابم حالا دارم بدون اون
زندگی میکنم و حتی نمیدانم چرا.
حسه خفگی دارم انگار یک وزنه صد کیلویی به پاییم بسته‌اند و در اقیانوس رهایم کرده‌اند و حالا سردم است. یعنی تا کی ادامه داره؟
۱۸ سالم شده و دقیقا تمام نوجوانی من در اتاق و خانه گذشت.
انها فکر میکنند که به میل خودم است که اینطوریم اما نه باور کنید درون این پوسته که سعی میکند نشان دهند افسرده و خشمگین است انسانی زندگی میکند که عاشق افتاب است.همیشه تصورم از آزادی زیر نور آفتاب است.
من میخواهم آزاد باشم، میخواهم زیر نور آفتاب آزاد باشم.


آزادیآفتابستایشتنهاییزندانی
نیمی قربانی، نیمی شریک جرم، مثل همه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید