Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۶ دقیقه·۷ سال پیش

از خیال پردازی تا خطای ذهنیِ«کانفابیولیشن»

قبل از اینکه در مورد خطای ذهنی«کانفابیولیشن»یا«Confabulation»بنویسم که در ارتباط تنگاتنگ با نیروی تخیّل انسان است،لازم است ابتدا کمی در باب تخیّل،اهمیت تخیّل،ماهیت تخیّل و فواید آن بدانیم.

تخیّل چیست؟

از تجهیزات درونی انسان نیروی تخیل آدمی است و آن نیرویی سازنده است که سبب‌ ‌بسیاری از ابداعات و اختراعات است‌‌.خیال پردازی مانند تعطیلات کوتاه مدتی ست که مزایای فراوانی به همراه دارد. ‌

‌تخیّل نوعی فعالیت خلاقه است که در آن مقایسه، استدلال، تصور ذهنی با تعیین قدر‌ ‌و درجه وجود دارد. آدمی از مجموعه دیده‌ها و شنیده‌ها سعی دارد مونتاژهایی در ذهن‌ ‌انجام داده و آن را مجسم کند. مثلاً پس از دیدن اتومبیل و هواپیما سعی دارد ‌‌قسمتهایی از آن را به هم پیوند داده و محصولی جدید در ذهن تصویر کند و چیزی چون‌ ‌سماور را دیده و اینک آن را در ذهن به صورت درآورد‌‌. ‌

اهمیت تخیّل:

‌در اهمیت آن گفته‌اند که کلیه اختراعات و ابداعات محصول تخیل است. آن را از ‌‌نیرومندترین و همگانی‌ ترین توانایی‌‌های بشری شمرده‌اند.زیرا هر کسی در طول مدت‌ ‌عمر و زندگی خود تخیلاتی دارد و در سایه آن موفقیت‌هایی را به دست می‌آورد‌‌. ‌

‌این نیرو عاملی برای قدرت و خلاقیت و زمینه ساز بسیاری‌ ‌از کشف‌ها و سازندگی هاست.در سایه آن اختراع پدید می‌آید، شعر و شاعری و نویسندگی‌‌ ‌و رمان و هنر حاصل می‌شود، سخنان شورانگیز و حماسی شکل می‌گیرد و اعتماد به نفس حاصل‌ ‌شده، آفرینندگی پدید می‌آید و در کل زندگی رضایت بخش، ارزنده و سعادتمندانه می‌شود‌. ‌به همین دلیل باید آن را پرورش داد و بی‌مایگی‌‌های زندگی را در اثر آن ‌‌زدود‌‌.‌

ماهیّت تخیّل:

ماهیت خیال بافی را مکانیزم جبرانی، دفاعی و یا نوعی ارضای بدلی امیال سرکوب شده می‌دانند که در آن آدمی سعی دارد،بدبختی‌ها،فلک‌زدگی‌‌های خود را از میان برداشته و‌‌ ‌در واقع و نفس امری که برای او دردناک است،دور بماند‌‌‌.‌‌آن را نوعی تشفیِ (شفا یافتن) آرزوها دانسته‌اند که منش و شخصیت محروم و حقیر شده آدمی در آن‌ ‌دخالت دارد.آدمی در سایه آن به‌ ‌گزینش نوعی جانشین برای زندگی می‌پردازد و عواطف وخواسته‌‌های ناموفق را موفق می‌نمایاند.

فواید تخیّل:

1- مغز را تمرین می دهد.

2-احساس خلّاق بودن را تقویت می کند.

3- احساس روشنفکر بودن، درک و همدلی را بیشتر می کند.

4- حافظه ی کاری را بهبود می دهد.

5- کارایی و بهره وری را افزایش می دهد.

6- سلامتی را تقویت می کند.

7- دسترسی به اهداف را آسانتر می کند.

8- شادی و نشاط را به دنبال دارد.

البته برای افراط در برخی از اقسام تخیّل مانند خیال پردازی جنسی،مضرّات و معایبی آورده اند که به دلیل جلوگیری از طولانی شدن مطلب و بی ربط بودن آن به هدف اصلی نگارنده،از درج آنها خودداری می شود.

خطای ذهنیِ«کانفابیولیشن»

همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه یک فیلسوف آمریکایی به نام ویلیام هریستین که حوزه تحقیقاتش فلسفه ذهن و فلسفه زبان است کتابی نوشت به نام «Confabulation» و در این کتاب نوشت:

کانفابیولیشن،نوعی از خطای ذهنی است؛ به معنای پرکردن نادانسته ها با تخیلات. این خطا به حالتی در ذهن اطلاق می شود که فرد، اطلاعات اندکی از چند مسئله دارد؛ اطلاعاتی که حتی مرجع و اساس معتبری ندارد، اما در ذهنش بین این اطلاعات ارتباطی وجود ندارد و این خالی است، بنابراین فرد فاصله بین این اطلاعات را با تخیلات خود پر می کند. از این رو است که می بینیم هنگامی که مردم با هم صحبت می کنند، به راحتی ادعاهایی بدیهی مطرح می کنند و صادقانه بر این باورند که درست هستند.

این خطا به حالتی در ذهن اطلاق می شود که فرد، اطلاعات اندکی از چند مسئله دارد؛اطلاعاتی که حتی مرجع و اساس معتبری ندارد ، اما در ذهنش بین این اطلاعات ارتباطی وجود ندارد و این خالی است ، بنابراین فرد فاصله بین این اطلاعات را با تخیلات خود پر می کند. از این رو است که می بینیم هنگامی که مردم با هم صحبت می کنند، به راحتی ادعاهایی بدیهی مطرح می کنند و صادقانه بر این باورند که درست هستند.


ویلیام هریستن در کتاب خود با بررسی خطای ذهنی «کانفابیولیشن» توضیح می دهد که فرد هنگام بحث درباره مسئله ای از سه حالت خارج نیست؛یا می داند،یا نمی داند یا جسته و گریخته چیزهایی شنیده است.

اگر فرد از همان ابتدا بگوید نمی دانم،همه ی مشکلات حل می شود.اما اگر در حالت جسته و گریخته باشد و مدعی باشد که می داند مشکل از این جا شروع می شود.اگر کمی مدعا و اعتماد بیشتری داشته باشد و در حالی که نمی داند اما بگوید می دانم کار را بیش از مدل قبلی پیچیده کرده است.

در این حالت نه تنها فرد خودش را خراب می کند، بلکه دیگران را هم به راه اشتباهی که خود می رود، می کشاند. در چنین بحث هایی بعد از مدتی می فهمید که همه در مورد موضوع مورد نظر یا هیچ نمی دانند یا جسته و گریخته اطلاعاتی دارند که آن هم به درد نمی خورد و همه  ادای می دانم را در می آورند.

این مشکل در ابعاد بزرگتر، جایی حاد می شود که بسیاری از افرادی که در مقام معتبر یا حتی در جایگاه قدرت قرار دارند این گونه صحبت کنند یا بنویسند و جمع بزرگی را آلوده این توهم و اشتباه کنند. بدتر از آن این است که این افراد به قدری در توهم خود غرق می شوند که نه می توان به آن ها تذکر داد و نه می توان نادانی شان را به آن ها فهماند.

این مشکل در ابعاد بزرگتر، جایی حاد می شود که بسیاری از افرادی که در مقام معتبر یا حتی در جایگاه قدرت قرار دارند این گونه صحبت کنند یا بنویسند و جمع بزرگی را آلوده این توهم و اشتباه کنند. بدتر از آن این است که این افراد به قدری در توهم خود غرق می شوند که نه می توان به آن ها تذکر داد و نه می توان نادانی شان را به آن ها فهماند.




با افراد مبتلا به سندرم همه چیزدانی (خطای ذهنیِ کانفابیولیشن) چه کنیم؟

  • منطقی صحبت کنید و برای گفته های تان دلیل بیاورید تا بتوانید یک همه چیز دان را خلع سلاح کنید.
  • این افراد، برخلاف آن چه وانمود می کنند، رفتارشان به دلیل نبود اعتماد به نفس است؛ پس به جای عصبانی شدن نیازمند دلسوزی هستند.
  • با به کاربردن کلماتی، چون «نمی دانم» یا باید ببینم نظر دیگری چیست»، به او نشان دهید در برابر عقاید دیگران می توان انعطاف پذیر بود.
  • با این افراد مجادله نکنید؛ حتی بی محلی هم نکنید. با تشکری ساده از راهنمایی های شان به یک نبرد بی پایان خاتمه دهید.
  • اگر درگیر مجادله ای بی پایان با یک همه چیز دان شدید، سریع کار را به شوخی بکشانید تا او را از حالت تدافعی خارج کنید.
  • از روش سقراط کمک بگیرید و با سوالات جزیی و تخصصی تر و درخواست آمار و شواهد به او نشان دهید درباره چیزی که از آن اطلاع ندارد سخن نگوید.




چگونه گرفتار سندرم همه چیزدانی (خطای ذهنیِ کانفابیولیشن) نشویم؟

  • با شناخت توانایی هایمان، از اطمینان و قطعیت های بی جا نسبت به دانسته هایمان دست برداریم.
  • درک کنیم ندانستن واقعا عیب نیست، بلکه حماقت پشت دانسته های نادرست، عیب است.
  • در برابر شک و تردید شکننده نباشیم.تردید داشتن نقص نیست؛ طبیعت انسان شک و تردید را ایجاب می کند.
  • افراد بیکار نیستند که دائم به دنبال ارزیابی هوش و دانش ما باشند؛پس تلاش دائمی برای باهوش نشان دادن خود کاری بیهوده است.
  • این که همیشه دست به جواب باشید زننده است.گاهی بگذارید دانشتان را از شما طلب کنند.این وقار شما را می رساند.

منابع:

http://vista.ir

http://namnak.com

http://pezeshkin.ir

http://www.bartarinha.ir

https://en.wikipedia.org




با تشکّر از شما که وقت گذاشتید و این مطلبو خوندید.لطفاً اگه پُست قبلی مو نخوندید،برید بخونید. خوشحال می شم.یه گزارش مستنده با مضمون خرافی بودن برخی از ما.اونم توی قرن بیست و یکم...

https://virgool.io/@J-M-S/%D8%AA%D8%AE%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%85-c7ggypssl0vg


خطای ذهنیخیال پردازی
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید