فصل ها تکرار میشه ....
همه چیز پی در پی میاد و میره ....
در تک تک تکرار این فصل ها و سال ها و ماه ها ؛
با شکوفه های بهاری ، چشم انتظارت بودم...
با سوزش خورشید تابستون ، دلم با نبودن هات سرد شد ...
با برگ ریزان در پاییز ، دلتنگی هام زخمش عمیق تر شد ...
در برف ریزان زمستون ، خانه دلم رو به امیدت گرم کردم ...
اما تو هیچ فصلی سهمم نبودی ...!
کاش کافه ای داشتم به اسم کافه ی شبها !
همه ی شب زده ها دور هم مینشستیم و با عشق و امید و حسرت و دلتنگی و درد و اشک و لبخند ،
هزار نخ شعر دود میکردیم و هیچ وقت به صبح نمیرسیدیم ...
هر سال عجیب دو شبش به دلم غم میشینه ؛
یکی شب تولدم ؛ که اگر هزار نفر بیایند و بروند جای خالی تو پر نمیشه ....
و یکی شب تولد تو ؛
که علت گریه بی اختیار من ، که ذهن و قلبم نمیتونه اون و حلش کنه که چرا نمیتونم کنارت باشم ...
همونطور ک هیچوقت نمیشه با ی آدم منطقی، درباره ی عشق صحبت کرد، هیچوقت هم نمیشه با ی آدم عاشق منطقی صحبت کرد.
چون نه گوش میده، نه می فهمه درباره ی چی حرف می زنی.
تجربه نشون داده هر آدم منطقی، ی روزی بالاخره عاشق میشه ولی قسمت تلخ ماجرا اینجاست ک هر آدم عاشقی ی روز منطقی میشه ...
خلاصه بگذریم من تا منطقی شدنم حتما مُردم ....!
یادمه هفت یا هشت سال پیش ؛
ده روز مونده بود به تولدت هر روز صبح تو اولین پیامم قبل از سلام و صبح بخیر شماره میزدم از 10 شروع کردم
فرداش 9 ...
پس فردا 8 ...
هر روز میپرسیدی دلیل این اعداد چیه هر روز مینویسی!؟
میگفتم بعدا میگم بهت :
ولی تو بعد چند روز فهمیدی که لحظه شماری برای تولدته ،
لحظه شماری میکردم برای تبریک تولدت
که شااااید یه جشن کوچیک دو نفره بگیریم .
برات از همون روز شمارش کادو گرفتم که هر وقت فرصت شد بدم بهت ،
میگفتن عطر جدایی میاره ده سال گذشت به این خرافات اعتقاد نداشتم .
بلاخره شمارش معکوسم به اخر رسید با ی دلنوشته تولدت و بهت تبریک گفتم ،
نشد روز تولدت بهت کادو بدم هیچ وقت روز تولدت کنارت نبودم ...
کلی رویا برات داشتم دلم میخواست تمام دنیا رو خبر کنم و بگم که??
امروز تولد فرشته ی منه .دلم میخواست میشد تمام زیبایی??
های دنیا رو برات جمع کنم و بیارم و بگم که چقدر خوشحالم❤️
بعد ده سال هنوزم نشد که همه رو خبر کنم ولی حداقل یه جایی و پیدا کردم که میتونم برات بنویسم
تبریک تولدت ، حقیرانه ترین چیزیه که میتونم با بقیه به اشتراک بزارم برات ،?
امیدوارم روزایی وجود داشته باشه که قهوه ات مزهی خیلی خوبی بده،
لیست آهنگات باعث رقصیدنت بشن،
غریبهها دلیل لبخند زدنت بشن
و آسمون پر ستارهی شب ، روحت رو لمس کنه.
امیدوارم روزایی باشه که از زنده بودن لذت ببری.
آرزو میکنم انعکاس گذشته همیشه خاطرات شیرینی برات داشته باشه
و آینده وعده لحظات شیرین تر رو به تو هدیه بده
فقط حق دارم برات از راه دور آروزهای قشنگم بهت هدیه کنم ?
و خودم رو در قالب شعر و دل نوشته هام بپیچم و راهی چشمان منتظرت بکنم ?✨
دستانم خالی ست از گرمی دستانت
درونم بغض بی رحمی ست ...
به رسم عادت شبانه ات که هر شب بهم میگفتی :
+شبت اروووم جانانم ?
_شب بخیر جان من ?
میشنیدی
تو رو در پناه شب به استاد عشق ، خدای دل میسپارم...
تولدت مبارک جان من ?✨?
دی ماهی #
تولد مهربان ترین ها ...