مایندفولنس که «آگاهی حاصل از توجه هدفمند و فارغ از قضاوتها در زمان حال» تعریف میشود، دارای عناصری است که با شناخت دقیقتر هر یک از آنها میتوانیم دیدگاه خود را نسبت به لحظات آگاهانهمان وسیعتر کرده و کیفیت بودن خود در این لحظات را بهبود بخشیم.
آگاهی چیست؟
«آگاهی» (در مقابل ناآگاهی) از مهمترین قدرتهای ویژهی انسان است و قدرتی بیشتر از «افکار» ما دارد. در واقع، آگاهی ظرف افکار و احساسات ما، و قدرتی است که توجه کردن و هشیاری را ممکن میسازد. ما هر فکری که مربوط به جهان هستی و حتی ساحتهای دیگر هستی است را میتوانیم در ظرف آگاهی بگنجانیم. بنابراین، آگاهی نسبت به یک پدیده، دیدگاه وسیع، جامع و نوعی اشراف به تمام جوانب و تاثیرات آن است.
تفاوت هشیار بودن و آگاهی داشتن
شاید فکر کنیم که به صرف این که بیداریم، آگاهیم. مثلا بگوییم: من از هوای اطرافم، از این که باران میبارد یا هوا آفتابی است آگاهم، یا دقیقاً میدانم که از این رفتار یا این مورد منزجر شدهام؛ پس من در وضعیت «آگاه بودن» هستم. اما در این موارد، شما تنها «هشیار» هستید؛ آگاهی نیازمند توجهی انتخابی و ارادی به خود و پدیدههای اطراف است؛ اما در تعریف هشیاری، مولفهی انتخابی بودن توجه لزوما وجود ندارد.
فارغ بودن از قضاوتها
مفهوم «فارغ بودن از قضاوتها» به این معنا نیست که ما در مورد اتفاقاتی که اطراف ما میافتد؛ احساسات یا افکار خودمان یا مراقبهای که انجام میدهیم؛ نظر یا قضاوتی نداریم. بلکه، به این معناست که به قضاوت داشتن خود آگاه میشویم و سعی بر اجتناب یا سرکوب کردن آنها نداریم. در واقع، خود «قضاوت کردن»مان را قضاوت نمیکنیم و فقط آگاه به وضعیت و نوع برخورد ذهنی خود هستیم.
توجه هدفمند چیست؟
«توجه هدفمند»، به معنای حضور در لحظهی اکنون و با آگاهی از چیزهایی که درون و اطراف ما میگذرد. در حالی که به صورت ارادی و با کنجکاوی «انتخاب» کنیم موضوعی را بهطور کامل با تمامی حواس خود درک و حس کنیم؛ حسهای فیزیکی، فکرها، احساسات، محیط اطراف و عناصر محیطی، مثلاً: بوها، صداهای محیط، که همگی سوژههای توجه هستند، در محدودهی «آگاهی» ما قرار بگیرند.
برقراری رابطهای صمیمانه با سوژههای توجه
گاهی این ما نیستیم که موضوعات توجهمان را انتخاب میکنیم؛ برعکس، سوژههای توجه هستند که ما را انتخاب میکنند. تضمینی هم نیست که این موضوعات توجه، همیشه خوشایند باشند. در مواقعی که موضوعات ناخوشایند هستند؛ بهتر است پذیرای آنها باشیم و سعی نکنیم از آنها اجتناب کنیم. در عوض، با مهربانی حضورشان را به رسمیت بشناسیم و پرسشگرانه به چرایی وجودشان در این لحظه توجه کنیم. این کار، باعث میشود در وضعیت «آگاهی» و «توجه هدفمند» باقی بمانیم.
حضور در اینجا و اکنون
«اینجا و اکنون»، مفهومی که مایندفولنس نوید «حضور»ش را به ما میدهد. زمانی حضور داریم، که در همین لحظه و در همینجا، آگاهی و توجه آگاهانهمان معطوف به خود و محیط اطرافمان و به همین لحظه (و نه به آینده یا گذشته) باشد. «حضور»، از جنس تجربه است. و این یعنی، اگر حضور داشته باشیم؛ دیگر حتی به دنبال «دلایل» حضور یا عدم حضور، یا «چگونگی»ها و «چرایی»ها نیستیم. و این کیفیتی «تجربی» است که در مقابل کیفیتهای «توصیفی» قرار میگیرد.
عدم حضور
وضعیت عدم حضور، دلالت بر تمام زمانها و مکانهایی دارد که در حالی که در جایی نشستهایم؛ دلمان، فکر یا قلبمان در آینده یا گذشته و یا مکان و موقعیتی دیگر سٍیر میکند. در این وضعیت، هر جایی هستیم؛ جز در «اینجا و اکنون». ممکن است در این اوقات در یک تجربهی «توصیفی» گم شده باشیم؛ یا «آگاهی» و «توجه هدفمند» نداشته باشیم. اما بیشک در این حالت، دیگر مایندفول نیستیم.
پس از شناخت این عناصر، تجربهی شما از لحظات آگاهانهتان چگونه تغییر خواهد یافت؟
▫️ دریافت اپلیکیشن از وبسایت جآن