Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

آیا شما می‌توانید ادعا کنید که "تحت تاثیر" نیستید؟!

  • پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای اخیر، چیزی که بیش از هر چیز دیگری توجه بنده را به خودش جلب کرد، مسئله‌ی "تاثیرپذیری و جوزدگی" بود. قالب افراد به نوعی تحت تاثیر فرد، گروه، رسانه و یا حزبی قرار داشتند و اکثر کنش‌ها و واکنش‌هایشان برگرفته از همان تاثیر بود. کمتر کسی حرف، تحلیل و فکر خودش را مستقل و بدون سویه‌ و یا جهتی خاص مطرح کرد و می‌کند.
  • از مردم عادی گرفته تا مردم مدعی، قالب افراد، در مقام حرف، منکر تاثیرپذیری خود از دیگران می‌شوند و به شدّت در برابر این حرف گارد می‌گیرند. اما در مقام عمل، کمی بازنگری در اعمال، رفتار و گفتار خودمان و دیگران نشان می‌دهد که ما همه‌مان کمتر تحت تاثیر اندیشه و تحلیل خودمان هستیم.
  • در پاسخ به چرایی این مسئله شاید بتوان گفت، برای این‌که ساده‌ترین و راحت‌ترین کار ممکن، همین تاثیرپذیری از بقیه است. فرد وقتی همیشه از یک گروه و یا جریان خاص تاثیر می‌پذیرید، از حمایت آن گروه و سایر تاثیرپذیرفتگان از آن گروه برخوردار می‌گردد. ولی آن کسی که فکر و تحلیل خودش را مطرح می‌کند و باب میل هیچ گروه و جریانی حرکت نمی‌کند. هر بار از سوی گروهی که تصوّر می‌کند آن فکر و تحلیل به نفعش بوده است، حمایت و از سوی گروهی که تصوّر می‌کند، آن فکر و تحلیل بر ضدش بوده است، سرزنش و طرد می‌شود.
بیایید سعی کنیم نسنجیده و نیندیشیده، از دوست، رفیق، همکار، همکلاسی، معلم، استاد و یا هر منبع و ماخذ دیگری، تاثیر نپذیریم. راهی را در پیش بگیریم که دل و فکرمان می‌گوید، نه هوا و هوسمان. واکنش‌هایی نشان ندهیم که دیگران را به یاد دیالوگ‌های ارسطو و پنجعلیِ "سریال پایتخت" بیندازد!
https://www.aparat.com/v/MEAKx/%D8%AA%D8%AD%D8%AA_%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1_%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%86_%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%B7%D9%88
  • تاثیرپذیری کورکورانه خطری است که گنده‌تر از ماها را تهدید می‌کند، چه برسد به ما پیزوری‌های فضای مجازی. فضای مجازی، مهد تاثیرپذیریِ کوکورانه و گول خوردن‌های ممتد و متوالی است‌. شاید وقتی حسابِ کار دستمان بیاید که ببینیم و بشنویم که کسی مانند دکتر "احسان شاه‌قاسمی" استاد "ارتباطات" دانشگاه تهران با تالیف و ترجمه‌ی چهل کتاب، اعتراف می‌کند که او هم در فضای مجازی گول خورده است:
https://www.aparat.com/v/ND9Gp
  • در کتاب "نویز" نوشته‌ی "دنیل کانمن" آمده است:
جامعه‌شناسی به نام "مایکل ویسی" از دانشگاه کورنل و همکارانش... پژوهشی را در حوزه‌ی سیاست انجام دادند. آن‌ها این سؤال را مطرح کردند که آیا مشاهده‌ی دیدگاه‌های دیگران می‌تواند به صورت ناگهانی باعث بیان مواضع سیاسی قابل تشخیصی شود که در میان دموکرات‌ها محبوب و در میان جمهوری‌خواهان نامحبوب باشد (یا برعکس)؟ پاسخ کوتاه این سؤال بله است. اگر دموکرات‌ها در یک گروه آنلاین ببینند که دیدگاهی خاص از همان ابتدا در بین هم حزبی‌هایشان محبوبیت پیدا کرده است، آن‌ها هم همان دیدگاه را تأیید می‌کنند و در نهایت، بیشتر دموکرات‌ها در گروه مربوطه از آن دیدگاه حمایت خواهند کرد. اما اگر دموکرات‌ها در گروه آنلاین دیگری ببینند که همان دیدگاه در بین جمهوری‌خواهان محبوبیت پیدا کرده است، آن را رد می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود تا بیشتر دموکرات‌هایی که در گروه مربوطه حضور دارند هم آن را رد کنند... پژوهشگران معتقد هستند که "تغییر تصادفی در تعداد اندکی از افراد پیشگام" می‌تواند تاثیر شگرفی بر تغییر جهت جمعیتی عظیم داشته باشد و می‌تواند باعث شود تا هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها به سمت دیدگاههای بسیار متفاوتی سوق پیدا کنند که شاید ارتباط چندانی هم با یکدیگر نداشته باشند.
  • چون بقیه این را می‌‎گویند، پس حتماً همین درست است! درست است که حافظ گفته "پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت" امّا ثابت شده است که یک "باگ" اساسی در طراحی قالب فکری و ذهنی ما آدم‌ها وجود دارد که اگر درباره‌اش ندانیم، دردسرساز خواهد شد. باگی که شاید بتوان نامش را باگ "تاثیرپذیری کورکورانه و یا جوزدگی مورمورانه!" گذاشت.
  • به این آزمایش نگاه کنید و ببینید ما چقدر راحت تحت تاثیر نظر بقیه قرار گرفته و گول می‌خوریم:
https://www.aparat.com/v/WG08m
  • در زیارت عاشورا می‌خوانیم: "اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ: خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که به زور گرفت حق محمد و آل محمد را." این نشان می‌دهد که اول شدن همیشه سکوی افتخار و مدال طلا به دنبال ندارد و گاهی به لعن و نفرین نیز ختم می‌شود‌!
  • چرا اولین نفر مهم است؟ با آزمایش‌های انجام شده ثابت کردند که رای موافق یا مخالف نفر اول نسبت به داستان‌ها، حوادث و جریان‌ها، به شدّت بر روی موافق یا مخالف شدن نظرات بعدی تاثیر دارد. در همین اتّفاقات اخیر و اتّفاقات پیش از آن، همیشه کار را اولین نفری که خبری دروغ و یا پر از ابهام را مهر تایید زد و منتشر کرد، کار را تا حدود زیادی تمام کرد‌. بعد از این‌که اولین نفر، دروغ و یا خبر مبهمی را بدون هیچ سند و مدرکی و یا با اسناد و مدارک ناکافی تایید و شایع کرد، هزاران نفر با هزاران سند و مدرک متقن نتوانستند اثرات مخرّب آن خبر را خنثی کنند. در داستان آن مرحومه‌ای که از سوی گشت ارشاد دستگیر شد یک پزشک که تخصصش برداشتن موهای زائد از جاهای غیر زائد بدن بود، یک نظر کارشناسی کذب محض را مبنی بر ضربه مغزی شدن مرحومه منتشر کرد‌ و نشر همان خبر در فضای مجازی کار خودش را کرد و دردسرهایی را درست کرد که جمع کردنش از عهده‌ی کلّی متخصص و کارشناس و فیلم و سندی بر نیامد. چرا؟ چون برخی از مردم تحت تاثیر همان خبر کذب اول قرار گرفته بودند و مگس‌های حریص و تشنه‌ی کثافت نیز، شاد و خوشحال به ویزویز درآمده و بر روی آن ایستگاه زده بودند.
  • اگر مدیران رسانه‌ای ما به این شعور، درک و معرفت برسند که خودشان پیشگام و اولین نفر در انتشار هر خبری باشند، جلوی خیلی از موج‌های مشکل‌ساز ناشی از اخبار کذب گرفته خواهد شد. و جالب این‌ که در مملکت ما آن‌قدر که با نفرهای هیچ‌کاره و صرفاً تاثیرپذیران و جوگیران بعدی برخورد جبری و قضایی می‌شود با آن نفر اول برخورد خاصی صورت نمی‌گیرد. و وای از آن موقعی که نفر یا نفرات اول، چند سلبریتی با پایگاه اجتماعی باشند. این‌ها هر گوهی که بزنند معمولاً مورد مماشات قرار گرفته و در امان می‌مانند تا برای گوه زدن‌های بعدی و نشستن بر روی کثافت‌های پس از آن، در خدمت آن بخش جوگیر، تاثیرپذیر و ابتذال‌پسند جامعه باشند.
  • در همان کتاب "نویز" آزمایشی آمده است که میزان تاثیرپذیری مردم از رای نفر اول را مشخص می‌کند:
مردم آراء دیگران را در وب سایت‌های مختلف چگونه قضاوت می‌کنند؟ "لو موچنیک"، با عده‌ای از همکاران خود آزمایشی را روی وب‌سایتی انجام داده است. در این وب‌سایت، داستان‌های مختلفی به نمایش در می‌آیند و مردم می‌توانند آراء خود را در مورد آن‌ها ارسال کنند؛ دیگران هم می‌توانند به این آراء به صورت موافق یا مخالف رأی دهند. پژوهشگران در این وب‌سایت به صورت خودکار و تصنعی به برخی از آراء خاص بلافاصله رأی موافق می‌دادند؛ به طوری که اولین رأیی باشد که یک نظر دریافت می‌کند. شاید تصوّر کنید که وقتی صدها یا هزارها بازدیدکننده نظری را می‌بینند و به آن رأی می‌دهند، آن رأی اولی دیگر چندان مهم نباشد. شاید ظاهراً درست به نظر برسد، اما اشتباه فکر می‌کنید؛ پس از دیدن یک رأی موافق اولیه و ساختگی، بیننده‌ی بعدی ۳۲ درصد بیشتر احتمال داشت که رأی موافق بدهد. موچنیک، با عده‌ای از همکاران خود آزمایشی را روی وب‌سایتی انجام داده است. در این وب‌سایت، داستان‌های مختلفی به نمایش در می‌آیند و مردم می‌توانند آراء خود را در مورد آن‌ها ارسال کنند؛ دیگران هم می‌توانند به این آراء به صورت موافق یا مخالف رأی دهند. پژوهشگران در این وب‌سایت به صورت خودکار و تصنعی به برخی از آراء خاص بلافاصله رأی موافق می‌دادند؛ به طوری که اولین رأیی باشد که یک نظر دریافت می‌کند. شاید تصوّر کنید که وقتی صدها یا هزارها بازدیدکننده نظری را می‌بینند و به آن رأی می‌دهند، آن رأی اولی دیگر چندان مهم نباشد. شاید ظاهراً درست به نظر برسد، اما اشتباه فکر می‌کنید؛ پس از دیدن یک رأی موافق اولیه و ساختگی، بیننده‌ی بعدی ۳۲ درصد بیشتر احتمال داشت که رأی موافق بدهد.
این تأثیر همچنان در طول زمان ادامه پیدا کرد. پس از گذشت پنج ماه، فقط همان یک رأی موافق اولیه و ساختگی، رتبه‌ی میانگین آراء را ۲۵ درصد افزایش داد. تأثیر آن رأی همان مسئله ی نویز است. فارغ از آن که آن رأی به چه دلیلی داده شده است، محبوبیت کلّی را تا حد بسیاری تغییر می‌دهد.
  • دست‌انداز اگر بگوید تحت تاثیر هیچ فرد یا گروهی نیست که حرف مفت زده است ولی بینی و بین‌الله، سعی خودش را کرده است که نسنجیده و نیندیشیده، به میل فرد، گروه و یا جریانی چپ و راست یا بهتر بگویم خم و راست(!) نشود و همین موضوع باعث شده است که مخاطبش با مرور یادداشت‌های او دچار این سردرگمی شود که این یارو آخرش کدام طرفی است؟ هر بار چیزی را نوشتم که راستی‌ها خوششان آمده، چپی‌ها سرزنش و طردم کرده‌اند و هر بار چیزی را نوشتم که چپی‌ها خوششان آمده، راستی‌ها سرزنش و طردم کرده‌‌اند. البته چیزهایی هم نوشته‌ام که اعلام برائت و انزجار هر دو گروه را به دنبال داشته است! سند این ادعا، به راحتی در زیر یادداشت‌های حاشیه‌سازم قابل دستیابی است. خلاصه این‌که دست‌انداز برای خوشامد یا بدآمد هیچ کدام نمی‌نویسد. او تنها سعی می‌کند بدون هیچ ادعای علّامه‌ی دهری و یا کارشناسی، آن چیزی که برداشت دلی و فکری خودش از هر مسئله‌ای است را، جدا از نظر چپ و راست و غیره، بنویسد.
  • دست‌انداز راهی را در پیش گرفته است که کم‌گذر و خلوت است، ولی تردیدی ندارد که اتّفاق بزرگ تنها از گام برداشتن در این راه رقم خواهد خورد. همان‌طور که "رابرت فراست" در شعر زیبایش به نام "راه نرفته" گفته است:
جاده در جنگلی زرد به دوراهی رسید
و من متاسف که نمی توانم از هر دو راه بروم
مدتها ایستادم و به یک راه نگاه کردم،
آنقدر نگاه کردم که جاده پیچی خورد و از نظر پنهان گردید.
این را با کشیدن آهی می گویم
جاده ای در جنگل به دوراهی تبدیل شد
و من راهی را رفتم که جاده کم گذر بود،
و این تفاوتی بزرگ ایجاد کرد.
  • دو یادداشت پیشین:
https://vrgl.ir/kqltE
https://vrgl.ir/jihii
فضای مجازیویرگولکتابسواد رسانه
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید