چند وقتی است غالب چیزهایی که میشنوم، میبینم و میخوانم را بین «یا این یا آن» و یا «نه این نه آن» مییابم. گویا کمتر کسی قصد دارد به «بخشهای صحیحی از این و قسمتهای درستی از آن» بپردازد. نگاه به صفحات اول روزنامههای امروز میتواند مصداق خوبی برای اثبات صحت این ادعا باشد.
روزنامهی امروز کیهان فقط «حمله سپاه به عینالاسد» را خیلی درشت تیتر زده و هیچ اشارهای به سانحهی سقوط هواپیمای اکراینی نکرده است.
روزنامهی جوان نیز همان راه روزنامه کیهان را در پیش گرفته است:
روزنامهی «سیاست روز» تصویر دیوارنگارهی میدان ولیعصر "عج" را درج و تیتری درشت در ارتباط با سانحهی هواپیمای اوکراینی زده و هیچ اشارهای به «حملهی سپاه به عینالاسد» نکرده است.
روزنامهی «آرمان ملّی» در حاشیهی روزنامه، فقط به سقوط هواپیمای اوکراینی اشاره کرده است.
در صفحات اول بقیهی روزنامهها، چیزی در ارتباط با «حملهی سپاه به عینالاسد» و «سقوط هواپیمای اوکراینی» نوشته نشده است. حداقل بنده چیزی ندیدم. شما اگر دیدید لطف کنید و بنده را از اشتباه در بیاورید.
نمیدانم اگر بنا به سالگرد گرفتن برای اتّفاقات مهم و عبرتآموز باشد، چه تیترهایی از این مهمتر میتوان برای یک روزنامه در نظر گرفت؟ چرا نمیخواهیم از افراط و تفریط دست برداریم؟ چرا هر چیزی که خوشامد حزب و گروهمان باشد و بخواهیم را میبینیم و از قضا درشت هم میبینیم و هر چیزی که خوشامد حزب و گروهمان نباشد و نخواهیم را نمیبینیم و از قضا حتی ریز هم نمیبینیم؟ کی میخواهیم دست از این بچهبازیهای سیاسی و حزبی برداریم و کمی ملّی و میهنی پیش برویم؟
بد نیست برای آدم بزرگهایی که از کودکی فقط به اندازهی یک ظاهر جسمی فاصله گرفتند داستان «گلدیلاکس و سه خرس» را تعریف کنیم. بلکه یاد گرفتند که نه آنقدر داغ واکنش نشان دهند که طرف بسوزد و نه آن قدر سرد که طرف یخ کند!
امروز سالگرد یکی از پر درسترین روزهای تاریخ معاصر ایران است. روزی نیست که بتوان به سادگی از کنار اتّفاقات آن گذشت. درست در روزی که میتوانست یکی از پر افتخارترین روزهای کشور برای غرور ملّی ما باشد، اتّفاقی افتاد که غرور ملّیمان به شدّت درهم شکست. درست همان سپاهی که آن افتخار «حمله به عینالاسد» را شجاعانه و بااقتدار برای کشور به ارمغان آورد، با یک اشتباه سهویِ برآمده از ناهماهنگی و التهاب حاکم بر فضای اجتماعی و امنیتی کشور، حالمان را گرفت. نادیده نگیریم که آن اشتباه دوم اگر بر روی یک هواپیمای جنگندهی آمریکایی صورت گرفته بود، کاری درست و به مراتب افتخارآمیزتر از اتّفاق اول میبود و مسببان آن را قهرمان ملّی مینامیدیم و تا ابد به آنها میبالیدیم. امّا همانقدر که اتّفاق اول را باید موجب افتخار دانست و به سپاه بالید و درصدد تحسینش برآمد، برای اتّفاق دوم یعنی «سقوط هواپیمای اوکراینی» باید از سپاه و صد البته تمام سازمانهایی که در وقوع آن نقش داشتند توضیح خواست و توضیحشان را برای پیشگیری از تکرار وقایع مشابه، تحلیل و بررسی کرد. نه اتّفاق اول را باید درشتنمایی کرد و نه اتّفاق دوم را باید ماستمالی. نه اتّفاق اول را باید ریزنمایی کرد و نه اتّفاق دوم را باید درشتنمایی. باید به هر دو اتّفاق، به صورت منصفانه و در حد و اندازهی خود پرداخت. حداقل درسی که میتوان از این دو اتّقاق گرفت این است: باید واقعیتها را با جزییات کامل برای مردم تشریح کنید. وقتی واقعیتها را صادقانه به مردم نمیگویید، آنها که اگر تمام ایران و مردم ایران با خاک یکسان شوند ککشان نخواهد گزید، از فرصت استفاده میکنند و آنچه خود میخواهند و در راستای اهداف شومشان است را ماهرانه و مزوّرانه به خورد مردم ایران میدهند. اجازه ندهید آب گلآلود شود. ماهیگیران آب گلآلود بسیارند.
آبی که همچنان گلآلود و بستر خوبی برای ماهیگیران آبهای گلآلود است!
آقای رییس جمهور! آقایان وزرا! آقایان و بانوان نمایندهی مجلس! اوضاع اقتصاد همچنان قابل دفاع نیست. پالسهایی که از رسانههای بیگانه دریافت میشود آماده شدن برای به راهاندازی یک آشوبوارهی اقتصادی است. اینکه شبکه اینترنشنال تیتر میزند که قیمت ساندویچ فلافل در برخی از مناطق تهران به ۹۰ هزار تومان رسیده است را شوخی نگیرید. به سادگی از کنار خبرهای اینچنینی عبور نکنید. حواستان بیش از پیش به رفاه و زندگی مردم فرودست باشد. عقبافتادگی به ارث رسیده بسیار است. ۲۴ ساعته هم برای رفع مشکلات مردم تلاش کنید تا از شما برای آیندگان عقبافتادگی به ارث نرسد.
آیا حکم سردار رادان، نشان از پذیرش اشتباهات پلیس داشت؟
بنده کارشناس نیستم ولی از خواندن حکمی که رهبری برای انتصاب سردار رادان صادر کرده بودند چنین برداشت کردم که ایشان به صورت غیرمستقیم و طوری که از ابهت و اعتبار پلیس کاسته نشود، پذیرفتند که پلیس در وقایع اخیر نتوانسته است آنطور که شایسته است رضایت مردم را جلب کند و نیاز به پرورش و تربیت پلیس تخصصی برای برقراری امنیت دارد. پلیسی که در تراز جمهوری اسلامی ایران باشد. پلیسی که طوری عمل کند که هیچکس نتواند آن را سرکوبگر بخواند. پلیسی که مایهی فخر جمهوری اسلامی ایران باشد نه مایهی وهن آن. امیدوارم سردار رادان که اکنون از تجربهی بالای مطالعاتی نیز برخوردار شده است بتواند در کنار تجربهی عملیاتی، شان و منزلت پلیس ایران را به صورت همهجانبه ارتقاء ببخشد. بخشی از حکم رهبری:
توصیه اکید اینجانب، جلب رضایت خداوند متعال و در امتداد آن، جلب رضایت مردم عزیز در حراست از امنیت و تأمین آسایش عمومی است. ارتقاء تواناییهای سازمان و صیانت از شأن کارکنان و پرورش پلیس تخصصی برای بخشهای گوناگون امنیت توصیه مهم دیگر است.
این عکس را یادتان است؟ این عکس حکایت عجیبی دارد. نمیدانم از این حکایت چیزی میدانید یا خیر؟
در فیلم مستند «قصه این است» حکایت عجیب و دیدنی این دو شهید سقوط هواپیمای اوکراینی را ببینید.
جهانپهلوان تختی هم دیروز سالگردش بود. روحش شاد و یادش گرامی:
آیا دوباره زنده به گور کردن جوجههای یکروزه؟!
خدا از شما نگذرد اگر حتی یک جوجه یک روزه را زنده به گور کنید. خبر زنده به گور کردن مجدد جوجههای یک روزه اگر واقعیت داشته باشد مصداق بارزی از بیمدیریتی و بیمبالاتی موجود در وزارت جهاد کشاورزی است و فکری اساسی باید به حال این ماجرا کرد. البته از دیدن این نامه کمی خوشحال شدم و امیدوارم که اجرایی نیز شده باشد.
آقایان حواستان هست؟
کسی نمیخواهد به مسئولان عراقی یک تذکری بدهد؟چندی پیش آقای مقتدی صدر، به جای استفاده از عبارت «خلیج فارس» از عبارت «خلیج عربی» استفاده کرد، صدایتان درنیامد، حالا آقای محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق هم در بیانیهاش دربارهی مسابقات جام ملتهای خلیج (فارس) از عبارت جعلی «خلیج عربی» استفاده کرد. نمیخواهید یک واکنش جدّی به خرج دهید؟!
یادداشت پیشین:
حُسن ختام: به نقل از کتاب «وجدان بیدار» نوشتهی «اشتفان تسوایک»
«تنها در چیرگی بر نفس خویش میتوان با دیگران در آرامی زندگی به سر آورد. چنین که شود، حتی به گاهِ اختلاف نظر میتوان دست کم از اندیشههای خود همدیگر را آگاهی داد و تا دست یافتن بر یگانگی فکری، بینابینِ صلح و مهربانی را دریغ نورزید.»