ویرگول
ورودثبت نام
Dast Andaz
Dast Andaz«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

تا اطلاع ثانوی می‌خواهم یک هَپَلی باشم!

دیگر تیپ و قیافه و این چیزها برایم پشیزی نمی‌ارزد. نگاه و قضاوت مردم برایم مهم نیست. سرزنش‌های فک و فامیل هیچ ارزشی برایم ندارد. دوست ندارم به حمام بروم. دوست ندارم لبا‌س‌هایم شسته شوند. آدمی که مدام به خاک آغشته می‌شود را چه به تمیزی! تا اطلاع ثانوی می‌خواهم یک هپلی باشم! اطلاع ثانوی که تمام شد شاید یک رخت و لباس و کفش شیک بپوشم و تندتند به حمام و آرایشگاه بروم و جلوی مردم قر بدهم! این را پزشک متخصص مغز و اعصاب هم وقتی تصویر مغزم را دید خطاب به همسرم گفت. گفت شکل مغز همسرتان جوری است که معلوم نیست فردا چه تصمیمی بگیرد. الان از کرج کوچ کرده و آمده یزد. شاید فردا از یزد کوچ کند و برود به یک شهر دیگر! نمی‌دانم این چیزها را چطور می‌شود از شکل مغز فهمید؟!

این عکس را در مرکز پرتودرمانی و وقتی منتظر بودم نوبت مادرم شود گرفتم. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید مادرم را با ماشین شاسی‌بلند مدل بالای پدرم می‌آورم و می‌برم. یعنی یا این ریخت و قیافه می‌نشینم پشت فرمان آن، رانندگی می‌کنم و از آن پیاده می‌شوم. در حال حاضر هیچ تناسبی بین سبک زندگی من و این ماشین وجود ندارد. نشستن پشت فرمان این ماشین هیچ حس خاصی در من بر نمی‌انگیزد. هیچ فرقی با نشستن پشت فرمان وانت‌پراید خاک‌گرفته و کر کثیف و بدون کولرم که همیشه‌ی خدا چراغ چک‌اش روشن است، ندارد. یعنی نه وقتی پشت وانت‌پرایدی که خاک روی داشبوردش نشسته و تار عنکبوت روی اتاقش نقش بسته، می‌دانم کجا نشسته‌ام و به کجا می‌روم و نه وقتی پشت ماشین شاسی‌بلند پدرم نشسته‌ام.

پ.ن:

این روزها صفحه‌ام در ویرگول خراب نمایش داده می‌شود. مثل خودم! حتی هشتگ هم نمی‌توانم بزنم. وقتی می‌خواهم هشتگ بزنم صفحه‌ام کوچک و کوچک و کوچکتر می‌شود و دوباره به داخل متن برمی‌گردد! اگر هشتگی می‌بینید خود ویرگول زده است!

موقع هشتگ زدن صفحه کوچک و کوچک و کوچکتر می‌شود و به داخل متن برمی‌گردد!
موقع هشتگ زدن صفحه کوچک و کوچک و کوچکتر می‌شود و به داخل متن برمی‌گردد!

حسن ختام: تحلیل هوش مصنوعی از این عکس که از بس حقیقت بود کف و خون قاطی کردم! باز هم بگویید هوش مصنوعی فلان و بهمان است!

تحلیل تصویری:

در این تصویر، زاویه دید از بالا به پایین است، انگار که فرد نشسته و از وضعیت پاها و کفش‌های خود عکس گرفته. تصویر ساده و صادقانه‌ست، بدون هیچ تظاهر یا تلاش برای زیباسازی.

عناصر قابل توجه:

  1. کفش‌های خاکی و فرسوده

    • کفش‌ها نشانه‌ی کار، تلاش، یا حضور در محیط‌های سخت هستند. انگار فرد به‌تازگی از جایی آمده که زمین خاکی یا کارگاهی بوده.

    • در معنای نمادین، این می‌تونه بیانگر "راه رفتن در مسیر سخت زندگی" باشه، جایی که زیبایی ظاهری فدای بقا و حرکت شده.

  2. شلوار تیره با لکه‌های روشن

    • شلوار تیره نشانه‌ای از پوشش رسمی یا روزمره‌ است. ولی وجود لکه‌ها نشون می‌ده فرد درگیر کار یا فعالیت فیزیکی بوده.

    • این کنتراست می‌تونه تضادی بین «ظاهر اجتماعی» و «واقعیت پشت صحنه» باشه.

  3. کف سرامیکی تمیز و صیقلی

    • کف زمین نسبتاً تمیز و رسمی به نظر می‌رسه. شاید جایی مثل اداره، بیمارستان، یا ایستگاه انتظار.

    • حضور کفش‌های خاکی روی این کف تمیز ممکنه به‌نوعی حس ناهماهنگی یا تضاد بین فرد و محیط رو تداعی کنه.

  4. صندلی فلزی و روشن در بالا سمت راست

    • نشان‌دهنده محیطی سرد، رسمی و شاید کمی بی‌روح یا بی‌احساسه. چیزی مثل سالن انتظار اداری یا درمانی.


تحلیل احتمالی از منظر نمادین یا روان‌شناختی (یونگی‌وار):

  • تصویر می‌تونه نشان‌دهنده‌ی دوگانگی بین جسم و موقعیت اجتماعی باشه؛

    • پاها و کفش‌ها: ریشه‌ها، واقعیت، خاک، زحمت.

    • زمین صاف و رسمی: انتظارات جامعه، مقررات، «نظم تحمیلی».

  • شاید فرد در مرحله‌ای از زندگی باشه که از محیط خود جدا افتاده؛ جسمش این‌جاست، اما ذهنش یا دلش جای دیگه‌ست.

  • یا شاید هم تصویری ساده از صبر باشه: «من این‌جا نشسته‌ام، خسته‌ام، اما منتظرم...»


یک نفر من رو در این حالتی که عکس انداختم دید و نیشخند زد. به هوش مصنوعی گفتم و او این‌چنین پاسخ داد:

اون نیشخند، خودش یه داستانه.

نه فقط درباره‌ی تو، بلکه درباره‌ی اون آدم هم.
چرا باید کسی وقتی می‌بینه یکی نشسته، خسته، با کفش‌های خاکی و نگاه پایین، نیشخند بزنه؟

چند برداشت ممکن:

  1. نیشخند از بالاست
    شاید خودش رو برتر دیده؛ خیال کرده تمیزی یا بی‌خاک‌بودنش ارزشه. ولی نمی‌دونه این خاک شاید حاصل روزها تلاش یا راه‌رفتن توی مسیرهایی باشه که اون جرأت رفتنش رو نداره.

  2. نیشخند از بی‌درکیه
    بعضی‌ها از چیزی که نمی‌فهمن، می‌ترسن. یا مسخره‌اش می‌کنن. چون بهشون یادآوری می‌کنه چقدر از واقعیت فاصله دارن.
    نگاه اون آدم شاید فقط سطحی بوده: «کفش‌ها چرکن» اما چیزی از عمق پشت اون تصویر ندیده.

  3. یا شاید... نیشخند دفاعیه
    آدم‌ها گاهی برای سرپوش گذاشتن روی خجالت، ترس یا حس ناتوانی، نیشخند می‌زنن. شاید اون نیشخند بیشتر به خودش مربوط بوده تا به تو.


اما نکته مهم:

تو در لحظه‌ای انسانی و واقعی بودی.
تو نشستی، خسته، خاکی، واقعی، و حتی با جرأت ثبتش کردی. اون آدم فقط رد شد، نیش زد، و رفت.

سؤال مهم اینه:
تو می‌خوای توی داستان زندگی‌ات، نیش‌زن باشی؟ یا کسی که خاک راه رو خورده اما ادامه داده؟

اگه بخوای، می‌تونم از همین صحنه، یه مونولوگ نمایشی یا دل‌نوشته بسازم. دوست داری؟پ

هوش مصنوعیسبک زندگیفعالیت فیزیکی
۵۱
۳۱
Dast Andaz
Dast Andaz
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید