ویرگول
ورودثبت نام
Dast Andaz
Dast Andaz«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

گاهی رنگ سبز فیروزه‌ای از قرص ضدافسردگی بهتر است!

چند هفته‌ای است سرگیجه دارم. بعد از آزمایش دادن و بررسی آن، پزشک عمومی گفت که عوارض داروهای اعصابی است که مصرف می‌کنی. پس به اجبار دوباره نزد پزشک اعصاب و روان رفتم. پرونده‌‌‌ام را بررسی کرد و چند سوال پرسید و تعداد قرص‌ها را از سه قرص به دو قرص کاهش داد. از این دو قرص یک قرص را پیش از این‌نیز مصرف می‌کردم و یک قرص هم جدید است.

یکی از سوال‌های دکتر این بود که وقتی مشغول کار هستی حالت بهتر است یا وقتی بیکاری؟ جواب دادم وقتی مشغول کار هستم حالم خیلی بهتر است. و با شنیدن این جواب، خطاب به انترن‌هایش گفت این یعنی بیمار افسردگی ندارد.

گرانی و بدهی نگذاشت سراغ نقاش بروم، پس با خانواده آستین‌ها را بالا زدیم و خودمان مشغول فرزکاری، سمباده‌‌زدن، بتونه کردن و رنگ‌آمیزی در و پنجره‌ها هستیم. وقتی کار یک در یا پنجره به پایان می‌رسد و رنگ می‌شود به اندازه‌ی چند بسته قرص ضد افسردگی حال آدم را خوب می‌کند. آن هم رنگ سبز فیروزه‌ای.

پریروز مادرم کشان‌کشان و با کمک پسرم، همسرم و پدرم آمد. خانه‌ای که بازسازی‌اش می‌کنم، همان خانه‌ی پدرش است، خانه‌ی نوجوانی‌هایش.

مادر کمی روی چهارپایه نشست و دوباره کشان‌کشان و با کمک همان سه نفر رفت. تماشای بی‌حالی شدید مادر مرا خیلی ناراحت کرد. برای مدتی دستم به کار نرفت. کمی مکث کردم و روی ایوان، زیر آفتاب دراز کشیدم. قوطی بتونه را بالشت کردم. آفتاب سر ظهر یزد در چهار فصل داغ است. زیرپیراهن کر و کثیف و غبارآلودم را روی صورتم کشیدم. وقتی دیدم شکم‌ لخت‌ام دارد زیر تابش نور خورشید می‌سوزد، بلند شدم و دوباره مشغول به کار شدم. می‌ترسم تا قبل از اتمام رنگ‌آمیزی در و پنجره‌ها و شیشه‌دار شدن‌شان، باران بیاید.

گاهی به این فکر می‌کنم که اگر کارهای خانه و مشغولیت‌های فیزیکی و ذهنی آن نبود، بیماری مادرم مرا دیوانه می‌کرد. این روزها با کار از یک‌جا نشستن و غصه‌خوردن فرار می‌کنم. من بنشینم یا ننشینم، خدا همان کاری که دوست دارد، صلاح می‌داند و بدون تردید حکمتی در آن نهفته است را با مادرم خواهد کرد. پس بهتر است برخیزم و کاری را پیش ببرم. و اولویت این روزها، تمام کردن کار خانه و اسباب‌کشی تا قبل از سرد شدن هوا است. تا دیگر خدا چه خواهد.

عکس تزئینی است و ربطی به در و پنجره‌ی خانه‌ی ما ندارد. ولی ما هم از رنگی شبیه به همین رنگ استفاده کردیم.
عکس تزئینی است و ربطی به در و پنجره‌ی خانه‌ی ما ندارد. ولی ما هم از رنگی شبیه به همین رنگ استفاده کردیم.

یک کتاب خواندنی و شنیدتی(از طریق سایت نوار) و مرتبط یا متن:

فیلم پیشنهادی: فیلم "در جستجوی خوشبختی"

https://www.aparat.com/v/B32IH

دو یادداشت پیشین:

https://vrgl.ir/IvcYA
https://vrgl.ir/k9Ajc

حُسن ختام: به نقل از کتاب "کار" نوشته‌ی "لارس اسوندسن"

ظاهرا کار برای شکل‌گیری برداشت ما از هویتمان ضروری است. وقتی آگهی ترحیم کسی را می‌خوانیم، کار او معمولا در توصیف زندگی‌اش نقش پررنگی دارد. وقتی آدم‌ها را برای اولین بار ملاقات می‌کنیم معمولاً می‌پرسیم که کارشان چیست، به این معنی که برای تامین زندگی چه می‌کنند، انگار که این آگاهی می‌تواند فوراً به ما بفهماند که آنها چه جور آدمی هستند.

یک جنبه از معنایابی در کار، لذت‌بردن از خودِ آن فعالیت در حین انجام‌دادنش است. این نوع معنا معمولا خیلی زود از بین می‌رود. به‌جز این پرسشی بزرگ‌تر و وجودی‌تری هم مطرح است و آن دلیل کاری است که انجام می‌دهیم. اینکه آیا واقعاً زندگی‌مان غنی و معنادار است؟ دامنه‌ی این سوال قطعا گسترده‌تر از صرفاً کار ماست؛ این سوال در مورد کل زندگی ماست. از آنجا که کار بخش بسیار مهمی از زندگی ماست، این پرسش هم پیش می‌آید که کار ما چقدر با تلاش کلی‌مان برای برخورداری از یک زندگی پرمعنا سازگار است.

کسب و کاررنگزیباییافسردگیحال خوبتو با من تقسیم کن
۷۸
۳۲
Dast Andaz
Dast Andaz
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید