وقتی مسافر رو به مقصد رسوند،سر کرایه جرّ و بحثشون شد.
مسافر:فکر کردی!من هر روز دارم همین مسیر رو میرم و میام،قیمتشو می دونم،سر من یکی رو نمی تونی کلاه بذاری!
راننده:هالو خودتی!کرایه ای که تو می خوای بدی مال دو سال پیشه!
مسافر:مرتیکه!حرف دهنتو بفهم!
راننده:اگه نفهمم مثلاً چه گ...می خوای بخوری؟!
مسافر به سمت راننده خیز بر می داره و با یه حرکت سریع یقه پیرهنشو جر می ده و بعد در حالیکه زخمای بدنشو به راننده نشون می ده می گه:اینجا رو ببین!اینجا رو ببین!اینجا رو ببین!...دیدی؟! اینا همش زخم چاقوئه!
راننده هم برای اینکه کم نیاورد با یک حرکت سریع یقه پیرهنشو جر می ده و در حالیکه بدنشو به مسافر نشون می ده می گه:اینجا رو ببین!اینجا رو ببین!اینجا رو ببین!...دیدی؟!هیچ احدی تا حالا خ...ه نکرده به من چاقو بزنه!
mohsenijalal@yahoo.com
اگر دوست داشتین و عشقتون کشید به مطلب طنز و نطنز قبلی حقیر هم سری بزنید: