زندگی سلسله ای از اتفاقات تاریک به امید روشنایی است اما این مهم تنها در قالب یک امید واهی باقی می ماند.
ما انسان ها به مثابه سربازانی هستیم که نقش و نگار جنگ زندگی را ؛هر که به سهم خود نمایش و بازگو میکنیم و راوی داستان زندگی خود هستیم.
فهمیدن این نکته؛هزینه بر و دشوار خواهد بود و زمان آن بسته به کیفیت رقم خوردن اتفاقاتتان دارد.
اهدافتان به مانند سقف هایی می مانند که مستقیما عیار ذهنی شما از خودتان را نشانه می روند.
هر آن چه دور از دسترس به نظر برسند ؛در نهایت و رفته رفته ملموس تر خواهند داشت.
اما به چه قیمت؟!
زمانی که وجودشان را درک کنید و شکلشان از هدف به وضعیت فعلی تان تغییر یابند؛از خود سوالی دردناک و تامل برانگیز و در عین حال پیش پا افتاده میپرسید؛
آیا این همان چیزی بود که میخواستم!!؟
و جواب این سوال همیشه یک چیز خواهد بود.
خستگی مسیر و ارزان بودن خواسته های ما؛همگی خبر از سر افکندگی و پشیمانی بزرگی می دهند که دیر یا زود به سراغمان خواهد آمد .
قهوه آماده است مهمان ناخوانده.