محمد مرادی·۳ روز پیششب آخرین امتحان کارشناسییه خاطره کوچیک با یکی از بچهها. حرفای اون و کلی انگیزه...
مدرسه سبز·۲۱ روز پیشماجراهای من و زنگ املا( قسمت دوم)احساسات و چالش هایی که یک دانش با ضعف مهارت های پایه با آن روبرو است
کمیل امینی·۲۴ روز پیشگاو های مزرعهٔ ما !گاو های این مزرعه طرفدار قصاب اندآنها جز قصاب شخص دیگری را نمیبینندفکر میکنند همین است که هست و غیر از این نمیتواند باشدسخت است به این ها ب…
مسعود حیدری·۱ ماه پیشزندگی یک افسرده چگونه است؟صبح از خواب بیدار میشم و مدت زمان طولانی سپری میشه تا از سرجام پاشم..حتی گاهی این مدت تا یک ساعت میکشه..!شبا قبل از خواب باکلی نشخوار فکری…
آقای زندگی | ایده هایی برای زندگی بهتر·۱ ماه پیشیک روز بهتر نخواهد آمدچرا همیشه نا امید میشیم؟ چرا همیشه یچیزی هست که بتونه بهمون ضد حال بزنه؟ چرا بعد هر شادی بالاخره سر و کله جناب غم پیدا میشه؟
داروگ·۱ ماه پیشخار پاشنهدرد پاشنه صبحها بدتر بود. دردش تا حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. بهزور خودم را میکشیدم. میکشیدم که دیرم نشود. دیر نرسم. دیر شده بود و…
Wanderer·۱ ماه پیشزندگی در قعر چاهاگر بخواهم یک حس از جوانی را توصیف کنم، توصیف من اینگونه خواهد بود که گویی در ته چاهی عمیق گیر افتاده ای و سنگی بر دهانه ی چاه قرار دارد. د…
AmirMe7·۱ ماه پیشدست خطِ دلخواهی یا نخواهی این دل در دست توست... می توانی بشکنی... می توانی ببری... انتخابش دست توست...! برگرفته از یک سرنوشت شوم!... یک ناامیدی..…