.
وقتی ما به مخفیگاه رسیدم چند مبل قدیمی اونجا بود که احمد به ما گفت اونجا بشینید و ماهم با یه صورت رنگ پریده نشستیم و هیچ حرفی باهم نزدیم
چون واقعا نمیدونستیم چی بگیم یا از کجا شورع کنیم.چند دقیقه نگذشت که احمد و اشکان اومدن و کنارمون نشستن و شروع به توضیح دادن کردن.
احمد قبل از هر چیز بزارید درباره قدرت گیگای براتون صحبت کنم
گیگا یک توانایی است که باعث میشه یه قدرت بدست بیارید مثل فیلم های قهرمانی و و بازی ها و...
و شما با گفتن گیگای 1 گیگای 2 تا 10 سطح قدرت تنو کنترل می کنید برای مثال آقای شکری یکم برامون توضیح میدی.
آقای شکری: من قدرت کنترل روغن دارم برای جنگ زیاد توانایی بدرد بوخوری نیست.
و شروع به نشان دادن عملی کرد که باعث میشود ما شاخ در بیاریم
آقای امینی: مثلا گیگای 1 به من این قدرتو میده که تا 1 تا 2 لیتر از دستم روغن بیرون بیاد و (این توضیحات رو داشت عملی نشان میداد). حلا گیگای 2 باعث میشه من بتونم این روغنو به جوش بیارم و گیگای 3 میتون این روغنو تا شعاع 6متری خودم کنترل کنم اما من فقط تا گیگای 3 میتونم برم چون نه انگیزه ای و نه استعدادی داشتم برای همین زیاد دنبال نرفتم و تمرین نکردم بلاخره سنی ازم گذشته.
اشکان:همینطور که اقای شکری گفت این قدرت با تمرین زیاد و سخت به شما اجازه میده تا سطح این قدرتو بالا ببرید مثل لول تو بازی های رایانه ای (من کاملا گرفتم چون خیلی بازی و انیمه و فیلم علمی تخیلی میدیدم)و تا گیگای 10 میتونید ببریدش که خیلی سخته و راحت نیست.
مثلا من گیگام دست های تیز و احمد استفاده از دو ابزار برنده حالا شمشیر باشه یا نیزه یا چاقوی میوه خوری و با بالا بردن سطح گیگاش میتونه از ابزار های تازه و سریع تر و حرفه ای تر و.... استفاده کنه و برای مثال خودم. گیگای 1 دست های تیز چوبی بهم میده که زیاد تو مبارزه کاربرد نداره بعد گیگای 2 که دست های تیز سنگی و گیگای 3 اهنی و گیگای 4 فولادی گیگا 5 طلایی و... چون من تا گیگای 5 زیاد تر نمیتونم برم . زیاد تمرین نکردم
و احمد شروع کرد: حالا که این هارو که فهمیدید باید بدونید اونکه به شما حمله کرد بهش میگن نینجای مه (لقبشه) کارش دزدیدن افراد با گیگای. مثل ماست اما ضعیف تر شمام هدفش بودید .
آرین: با هاشون چیکار میکنن
احمد: مشخص نیست ولی دوباره دیده نشدن
ارین: :/
کاوان: یه لحظه صبر کن _ تو گفتی هدفش افراد با گیگای است یعنی ما هم قدرت داریم!
احمد : بله
کاوان: :/ ?WTF
میثم:چه قدرت هایی
احمد: معلوم نیست
سینا:ببخشید دستشویی کجاست؟
احمد: :/
معین:الان چه وقتشه نکنه خودتو خیس کردی!
سینا: نه احمق صبح تا الان نرفتم ترکیدم امروز فشار زیادی بهم اومد.
آرین:حق داره منم تقریبا ریدم
احمد: اونجاست
بعد از چند دقیقه وقتی سینا برگشت
بهزاد:اقای شکری شما چطور فهمیدید ما تو خطر هستیم.
آقای شکری: وقتی شما رو نگاه میکردم که داشتین به پارک میرفتین متوجه اون نینجای مه شدم که بالای ساختمانی به شما زل زده بود و تعقیب تون میکرد منم قبلا اشکان و احمد عکسشو نشونم داده بودن که تا دیدمش بهشون خبر بدم چون یکی از گیگای دزدان جدید و معروف در ایران بود. منم زود به احمد و اشکان خبر دادم و خودمم راه افتادم تا بیام کمکتون.
آرین: اگه انقدر قوی بود پس چرا تا احمد و اشکان بهش حمله کردن فرار کرد؟
احمد: منم نمیدونم ولی شانس اوردیم در رفت که نمیشه گفت درفت بیشتر انگار برای سرگرم شدن داشت این کارو میکرد. چون اگه نمیرفت هممون رو می کشت اون طبق شایعاتی که شنیدیم تا گیگای مکس یا گیگای 10 میتونه بره (البته شایعه است فعلا معلوم نیست اما تایید شده که تا گیگای 8 میتونه بره ) یعنی 5 سطح از ما قویتر و خواهشا تفاوت یک سطح را کم در نظر نگیرد چون واقعا مثلا بین گیگای 2 و گیگای 3 اختلاف قدرتی که وجود داره خیلی زیاده پس حساب بکنید هلا اون 10 و ماهم 5 واقعا باید قید زنده بودنو میزدیم. (کلا دیگه شانس آوردیم زنده موندیم منظورش اینه)
کاوان:خدا بهمون رحم کرده
اشکان:همیشه خدا دست به کار نمیشه ماهم باید یه کاری بکنیم
کاوان:منظورت چیه؟
اشکان و احمد همزمان: باید گیگای تونو بیدار کنیم........
ادامه دارد