کامیار حبیبی پور
کامیار حبیبی پور
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

ترس از ترک شدن

12 نشانه که ترس از ترک شدن به طور مخفیانه روابط شما را تخریب می کند


آیا برای حفظ روابط سالم دچار مشکل هستید؟ ممکن است ترس از ترک شدن در کار باشد، حتی اگر کودکی شما به نظر پایدار می رسد.

مشکلات مرتبط با ترک شدن می تواند از اَشکال دیگر مورد غفلت واقع شدن یا طرد شدن در کنار ترک شدن توسط والد نشات بگیرد. شاید شما والدِ معتاد یا افسرده ای داشته اید که برای شما وقت نداشته یا یک عضو نزدیک خانواده را مانند پدربزرگ در اثر بیماری از دست داده اید.

حتی ممکن است مشکلات مرتبط با ترک شدگی بعدتر در زندگی توسعه پیدا کرده باشد، مثل اولین تلاش شما در عشق رومانتیک که با آسیب شدید خاتمه یافته است.

چه چیزهایی هستند که می توانید دنبال آن ها بگردید که شاید به این معنا باشد که روابط شما متاثر از ترس از ترک شدن است؟

1- شما متوجه می شوید سخت تر از اکثریت اجازه نزدیک شدن کسی به خودتان را می دهید

اگر شما ترس از ترک شدن دارید اغلب موجب می شود ترس عمیقی از صمیمت داشته باشید. چرا؟ اگر شخصی کاملا شما رابشناسد آن ها می توانند به کلی شما را رد کنند. اجتناب از نزدیک شدن به این معنا است که شما احساس امنیت بیشتری می کنید.

2- ممکن است به طور مخفیانه شک کنید که هیچ گاه واقعا عاشق بوده اید

افرادی که ترس از ترک شدن دارند به ندرت (اگر نه هرگز) خودِ کامل را به دیگری نشان می دهند. آن ها نمی توانند چرا که خودشان را تمرین داده اند که حافظ خود باشند یا دیگران را اداره کنند تا عاشقِ آن ها شوند و با آن ها بمانند. و برای عشق تقریبا غیر ممکن است که با عدم اصالتی که این رفتارها تولید می کند، رشد کند.

3- به شما گفته می شود کنترل کننده، وابسته و چسبنده یا سرد هستید

ترسِ ناخودآگاه از ترک شدن می تواند به این معنا باشد که شما تلاش می کنید مطمئن شوید این اتفاق دوباره رخ نخواهد داد. و این موضوع گرایش دارد که به صورت دو حالت افراطیِ دو دستی چسبیدن یا اصلا رها کردن، خود را نشان دهد. حالت آخر به این معنا است که شما نمی توانید ترک شوید چرا که شما هرگز کاملا به اندازه کافی متعهد نبودید که کسی بتواند شما را ترک کند.

4- شما مجموعه باورهای اصلی دارید که ترک شدن را بازتاب می دهد.

باورهای اصلی چیزهایی هستند که ما به عنوان واقعیت در مورد نحوه کارکرد جهان در نظر می گیرم که در حقیقت تنها جنبه فکری و چشم انداز ما است. باورهای اصلی اشخاص با ترس از ترک شدن گرایش دارد در امتداد خطوط زیر باشد:

· من نمی توانم به هیچکس اعتماد کنم

· من آنطور که باید دوست داشتنی نیستم

· من واقعا لیاقت مورد عشق واقع شدن را ندارم

· من باید به سختی کار کنم تا عشق را به دست بیاورم

· چرا باید عاشق کسی بود وقتی که آن ها نهایتا مرا ترک خواهند کرد

· من واقعا به کسی نیاز ندازم

· جهان جای خطرناکی است

5- احساس تنهایی می کنید حتی وقتی در رابطه هستید

ترس از ترک شدن منجر به پاد-وابستگی می شود– باور داخلی که شما به کسی نیاز ندارید و ایده خوبی نیست که به شخصی جهت این که برای حمایت و آرامش دادن به شما حضور داشته باشد، تکیه کنید. و پاد وابستگی منجر به تنهایی می شود، شما را بیشتر و بیشتر از این حقیقت دور می کند که ما انسان ها حقیقتا به یکدیگر نیاز داریم، درست همانگونه که ما همچنین نیاز داریم قادر باشیم به خودمان اعتماد کنیم.

6- شما گرایش به انتخاب شرکای زندگی دارید که شما راه به نحوی تنها بگذارند

بعضی از افراد که ترک شدن را در کودکی تجربه کرده اند، باور مرکزی را گسترش می دهند که آن ها لیاقت این که ترک شوند را دارند. این به این معنا است که به عنوان بزرگسال تجربه ترک شدن را در روابط دوباره به نمایش در می آورند.

این لزوما به این معنی نیست که تمامی شرکای زندگییتان با شما بر هم می زنند، اگر چه ممکن است این اتفاق بیفتد. سایر راه هایی که می توانیم ترک شویم شامل شرکایی می شود که از لحاظ احساسی در دسترس نیستند یا به چیزی اعتیاد دارند. یک معتاد به کار ،برای مثال، که به مشغول بودن اعتیاد دارد، شما را با احساس ترک شدن باقی می گذارد. همانطور که شخصی که هنوز از فکر عشق قبلی خود بیرون نیامده است نمی تواند شما را با عشق و توجه واقعی تامین کند.

7- یا همیشه شما اول ترک می کنید و احساسات شما می تواند مانند اینکه در درون شما کلیدی باشد خاموش شود.

آن هایی که مشکلات مرتبط با ترک شدن دارند اغلب شرکایی هستند که با اولین بی اعتنایی قبل از این که طرد شوند، طرد می کنند.

اگر شما به صورت فیزیکی روابط را ترک نکنید، به محض این که چیزی شما را آزار داد احتمالا از لحاظ احساسی ترک خواهید کرد، یا شما همواره در روابط به نقطه ای می رسید که به یکباره بی احساس و کرخت می شوید.

اینطور به نظر می رسد کلیدی وجود دارد که خاموش می شود و از آن نقطه به بعد نمی توانید خودتان را متقاعد کنید که دیگر در مورد شخص دیگر اهمیتی قائل شوید.

از خیلی عاشق بودن به هیچ چیز احساس نکردن می روید. این در حقیقت مکانیزم دفاع از خود با ریشه های عمیق است که برای اجتناب از آسیب خوردن طراحی شده است.

8- با شریک زندگی خود به غایت بیش از حد حساس و واکنشی هستید

حتی ممکن است اینطور حس شود که شما فاقد پوست احساسی هستید که به نظر می رسد دیگران دارند به نحوی که هر چیزی شما را آزار می دهد.

اگر شما بسیار حساس و واکنشی هستید، که منجر به الگوی قوی از جذب کردن و دفع کردن شریک زندگی می شود، نگاهی به نشانگان اختلال شخصیت مرزی بکنید. ترس از ترک شدن یکی از نشانه های عمده آن می باشد.

9- مرزهای خوبی با شریک عشقی خود ندارید.

ترس از ترک شدن می تواند به معنی جبران سازی بیش از حد در روابط باشد. ممکن است شما هم-وابسته باشید، دائما تلاش کنید دیگران را خشنود سازید. یا ممکن است شما به سادگی فاقد مرزهای شخصی باشید و با آن چه دیگران می خواهند کنار بیایید و تصمیم نگیرید برای شما شخصا چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند.

10- شما به طور مخفیانه خود را به خاطر اینکه روابط کار نمی کند، سرزنش می کنید.

ترک شدن و مورد غفلت واقع شدن در کودکی می تواند کودک را با درونی سازی این تجربه باقی بگذارد که باور کند به نحوی این خطای او بوده است. که این به نوبه خود منجر به حرمت نفس پایین و شرم می شود.

حتی اگر در روابط محکم برخورد کنید، یا در ظاهر سایرین را سرزنش کنید، در اعماق خود احتمالا حسی دارید که شما مقصر و دارای نقص هستید.

11- هیچگاه احساس نمی کنید با دوستان و خانواده شریک خود سازگار هستید

این تصمیم گیری که شما با دیگران سازگار نیستید راهی است برای این که فاصله خود را با آن ها حفظ کنید، تا اگر روزی دیگر بخشی از زندگی آن ها نبودید، کمتر آسیب برساند. و اگر شما مشکلات مرتبط با ترک شدن را داشته باشید، ناخودآگاهِ شما به خیلی جلوتر از چنین زمان هایی فکر می کند با این فرض که تمامی مردم واقعا مرا ترک خواهند کرد.

12- شما وقتی در رابطه هستید اضطراب خفیف، افسردگی یا خستگی و فرسودگی دارید

این حس که بزرگسالانی که شما برای بقا به آن ها متکی بوده اید شما را رها کرده اند یا نادیده گرفته اند، چیز واقعا ترسناکی برای یک کودک است. در بزرگسالی هر چه بیشتر تلاش می کنید به کسی عشق بورزید بیشتر ترس اولیه شما که زمانی آن را حس کردید تحریک می شود، چنانچه برای التیام آن کاری نکرده باشید. این موضوع می تواند خود را به شکل خُلق پایین، اضطراب، خستگیِ طاقت فرسا و مشکلات خواب (شامل خواب منقطع یا کابوس) نشان دهد.

آیا ترس از ترک شدن واقعا چنین موضوع مهم و جدی است؟

ترس از ترک شدن می تواند منجر به تنهایی شدید و هر دوی اختلالات اضطراب و افسردگی شود. و این ترس یکی از نشانه های رایج از اختلال شخصیت مرزی است، که می تواند شما را با ترس چنان منکوب کننده ای باقی بگذارد که برای مدیریت آن به آسیب رساندن به خود متوسل شوید.

تعهد واقعی برای صادق بودن در مورد احساساتتان و عبور کردن از سدِ ترس از رها شدن، مورد نیاز است. توصیه می شود از کمک مشاور یا روان درمانگری بهره بگیرید که می تواند محیط حمایتگر و امنی برای چنین کاوش هایی فراهم کند. او می تواند شما را تشویق کند برای امتحان کردن راه های جدید ارتباط با دیگران که الگوهای قدیمی را دوباره به صحنه نیاورد اما به جای آن شما را به صمیمت واقعی و ارتباطی که خواستِ شما است، هدایت کند.

متن فوق برگرفته از مطلبی به قلم دکتر شری جاکوبسن در سایت Harley Therapy است.

ترس از ترک شدنصمیمیتتنهاییباور اصلیپوست احساسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید