افرادی که در مورد آن ها تشخیصِ شخصیت وابسته داده می شود تمایل دارند تا به دیگران تا جایی متکی باشند که از حدی که سالم و معمول است عبور می کند. آن ها ممکن است مطیع یا چسبنده عمل کنند تا بقیه را متقاعد کنند از آن ها مراقبت کنند. افراد حائز این شرایط ممکن است از تنها بودن بهراسند.
درک شخصیت وابسته
در مرکز شخصیت وابسته عدم خود-کارآمدی وجود دارد. اشخاص با شخصیت وابسته باور دارند که از مستقل بودن ناتوان هستند و ممکن است احساس کنند که حتی از اتخاذ تصمیمات ساده بدون راهنمایی بیرونی عاجز هستند. آن ها عموماً از بیان هر گونه مخالفتی برای ترس از دست دادن حمایت اجتناب می کنند.
اکثر اشخاص با شخصیت وابسته کاملاً توانایی عملکرد متکی بر خود را دارند. وقتی که سایر اشخاص همه کار را برای این افراد انجام می دهند، آن ها نمی توانند مهارت های لازم زندگی را فرا بگیرند. این موضوع چرخه وابستگی را تداوم می بخشد. اشخاص با شخصیت وابسته ممکن است از اینکه خیلی لایق به نظر برسند و قبل از اینکه آماده باشند حمایت را از دست بدهند، بترسند. با این وجود آن ها عموماً می توانند به طور مستقل عملکرد داشته باشند اگر بدانند که کس دیگری بر آن ها نظارت می کند.
نشانه ها و علامت های شخصیت وابسته
شخصیت وابسته به عنوان اختلال شخصیت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (DSM-5) مشخص شده است. برای این که فردی دارای شخصیت وابسته شناخته شود باید حداقل 5 عدد از علایم زیر را نشان دهد:
· سختی در تصمیم گیری های روزانه بدون راهنمایی یا دلگرمی
· نیازی به دیگران برای قبول مسئولیت کردن برای حوزه های عمده ی زندگی شخصی فرد
· مشکل داشتن با بیان عدم توافق
· مشکل داشتن با شروع یا تمام کردن وظایف با اتکا به خودشان به دلیل عدم اعتماد
· تمایل به انجام فعالیت های غیر خوشایند به منظور گرفتن حمایت از دیگران
· ناراحتی وقتی که تنها هستند به دلیل ترس از ناتوان بودن در مراقبت از خود
· سریعاً به دنبال رابطه ای جدید رفتن هر وقت که رابطه ای نزدیک و حمایت گر به پایان می رسد.
· تمرکز روی ترس های غیر واقعی از تنهایی
اشخاص با شخصیت وابسته محتمل است که خودشان را به عنوان "احمق" یا "ناامید" کوچک کنند. آن ها انتقاد را به عنوان اثبات برای اینکه نیاز به کمک دارند، تفسیر می کنند. آن ها ممکن است از پذیرفتن مسئولیت در تصمیم گیری اجتناب کنند و این می تواند به پیشرفت شغلی و آکادمیک آن ها آسیب زند.
رواج و علل شخصیت وابسته
شخصیت وابسته نادر است. فقط در 0.49 تا 0.6 درصد از جمعیت اتفاق می افتد. شخصیت وابسته عموماً اوایل بزرگسالی گسترش می یابد و با نرخ تقریباً برابری در افرادی از هر جنسیت روی می دهد.
به نظر می رسد ترکیبی از عوامل بیولوژیک و محیطی موجب شخصیت وابسته می شود. اشخاصی که والدین خواستار انضباط و اطاعت دارند ممکن است برای داشتن شخصیت وابسته در خطر بیشتری باشند و همچنین اضطراب جدایی در کودکی عامل پیش بینی کننده ای خواهد بود. افراد با بیماری های مزمن احتمال بیشتری دارد که شخصیت وابسته پیدا کنند اما تنها وقتی حائز شرایط هستند که حمایت هایی را بخواهند که سایرین با همان بیماری به آن احتیاجی ندارند.
زندگی کردن با شخصیت وابسته
برای افرادی که شخصیت وابسته دارند حتی ساده ترین تصمیم می تواند بسیار سخت باشد. آن ها ممکن است برای چیزی که قرار است بپوشند یا چیزی که قرار است برای ناهار میل کنند راهنمایی بخواهند. تصمیم های بزرگتر مانند انتخاب شغل و محل زندگی عموماً به والدین یا همسر واگذار می شود.
علاوه بر این افراد با شخصیت وابسته ممکن است برای حق خود ایستادن مشکل داشته باشند. ممکن است به دیگران اجازه دهند از آن ها سوء استفاده کنند یا بهره ببرند. حتی وقتی که خشم برای شرایط مناسب است آن ها عموماً برای بیان سرخوردگی خود جهت ترس از دست دادن حمایت مشکل دارند.
افراد با شخصیت وابسته سریعاً به دنبال روابط برای گرفتن حمایت یا تایید مجدد می گردند. آن ها ممکن است به مردم پیش از آن که آن ها را بشناسند دلبسته شوند یا در روابطی که سمی، مبتنی بر سوء استفاده یا به طریقی دیگر ناسالم است جهت حفظ کردن شبکه حمایتی خود باقی بمانند. افراد با شخصیت وابسته ممکن است همچنین محتمل تر باشد که افسردگی، شخصیت اجتنابی و شخصیت مرزی را تجربه کنند.
درمان برای شخصیت وابسته
روان درمانی درمان اولیه برای شخصیت وابسته است. تمرکز درمان عموماً بر روی کمک به این اشخاص برای بیشتر مستقل شدن است. رفتار درمانی شناختی (CBT) می تواند برای کمک به فرد برای به چالش گرفتن افکار منفی و شروع به درگیر رفتاری مستقل تر شدن، مورد استفاده قرار گیرد.
روان درمانی پویشی (Psychodynamic Therapy) به طور مشخص برای درمان شخصیت وابسته موثر است. یک روان درمانگر پویشی روی جستجوی ریشه ی وابستگی و فرآیندهای ناخودآگاه که آن را تداوم می بخشد کار می کند. درمانگر باید اطمینان حاصل کند که شخص تحت مداوا به او وابسته نشود. هدف درمان پرورش دادن استقلال است و درمان باید منجر شود که شخص احساس توانایی بیشتری در مراقبت از خود پیدا کند.
مطلب فوق برگردان مقاله ای با عنوان Dependent Personality از سایت GoodTherapy است.